بررسي تطبيقي آيات ناظر بر خلقت انسان در تفسير الميزان و تفسير المنير

شناسه محتوا : 37692

1401/11/12

تعداد بازدید : 45

پژوهش حاضر به بررسي تطبيقي آيات ناظر بر خلقت انسان در تفسير الميزان و المنير پرداخته است. هدف نگارنده در اين نوشتار، مقايسۀ نظرات تفسيري علامه طباطبايي و دكتر زحيلي در مسألۀ آيات خلقت انسان و استخراج تشابهات و تفاوت‌هاي آن بوده است. روش گردآوري اطلاعات كتابخانه‌اي و روش پردازش، توصيفي تحليلي است. يافته‌هاي حاصل از پژوهش حاكي از اين است كه هر دو مفسّر متّفق‌القول، منشأ خلقت انسان را از عدم دانسته‌اند و علّت خلقت را عبادت، اخلاص در عبادت و معرفت معرفي كرده‌اند. در خصوص عناصر مادّي خلقت نيز آن را شامل تراب، ماء، طين، صلصال و نطفه دانسته و در توضيح هر يك از عناصر با اندك تفاوتي، نظراتي شبيه به هم داشتند. امّا در خصوص مراحل خلقت اختلاف نظر دارند؛ به اين صورت كه علامه با استناد به آيات قرآن (از جمله آيه 14 سوره مباركه مؤمنون) به صورت كلّي شش مرحله براي خلقت انسان قائل است؛ از جمله: 1. خاك، 2. نطفه، 3. علقه، 4. مضغه، 5. جنين، 6. طفل كه البته در تفسير آيات مراحل خلقت، عظام و لحم، تسويه و نفخۀ روح را بيان نموده است. امّا دكتر زحيلي با استناد به آيه مذكور به 7 مرحلۀ خلقت اشاره دارد: 1. طين، 2. نطفه، 3. علقه، 4. مضغه، 5. عظام، 6. لحم، 7. نفخۀ روح كه علي‌رغم مشابهت‌هايي در تفسير مراحل، تفاوت‌هايي نيز وجود دارد. امّا در خصوص برتري انسان بر ساير موجودات، علامه انسان مؤمن را به سبب نور وجودي‌اش افضل از ملائكه مي‌داند، در حالي كه دكتر زحيلي معتقد به برتري ملائكه بر تمام بشر است كه ظاهراً چنين به نظر مي‌رسد اين نظر علامه، يكي از علّت‌هايي است كه سبب شده تا ايشان بعد روح انسان را به عنوان عنصر فرامادّي و نفخۀ روح را به عنوان مرحلۀ آخر خلقت داراي اهميت زيادي دانسته و كاملاً مبسوط به آن پرداخته است و در مقابل، دكتر زحيلي با توجّه به نظر خود، روح را تنها بُعد دومي از وجود انسان و مرحله‌اي از مراحل خلقت دانسته و اشاره مجمل به آن نموده است.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : تفسير و علوم قرآن
  • : قزوین
  • : قزوین
  • : قزوین - قزوین - مؤسسه آموزش عالی حوزوی کوثر «علیها السلام»