بررسي ماهيت دنيا از منظر اديان (اسلام، مسيحيت، يهود)
يكي از مباحث پر اهميت در اديان ابراهيمي ، مساله دنيا و ماهيت آن است؛ به گونهاي كه سعادت و شقاوت آدمي متأثر از نحوه تعامل او با دنيا بوده و موحد يا غير موحد بودن شخص بستگي به اصلاح يا افساد آن دارد. در پاسخ به سوال از ماهيت دنيا، مفسران اديان ابراهيمي شيوههاي متفاوتي اتخاذ كرده اند. در يهوديت و مسيحت صرفا تبيينهايي ارزشمندانه يا رفتارشناسانه از دنياطلبي يهودي يا دنياگريزي مسيحي صورت گرفته است . در اسلام نيز با تناقض ظاهري ميان آيات و روايات مواجهيم كه از سويي دنيا را منحصر در عناويني مثل لهو، لعب، متاع، غرور دانسته و از طرفي روشهايي در برخورد با دنيا ارائه كرده است كه در ظاهر جمع پذير نيستد؛ در پاره اي از موارد به عنوان مزرعه آخرت مطرح كرده و توصيه به دنياطلبي شده و در موارد ديگر آن را بشدت مذمت كرده است. متكلمان ومفسران اسلامي نيز گاهي رفتارشناسانه مساله را نگريسته و بر اساس هدف آن را مدح يا ذم كرده و يا با نگرش ارزشمندانه به مذمت آن روي آورده اند. اين رويكردها توان حل شبهات و چالشهاي مطرح را نداشته و لزوم اتخاذ رويكرد ديگري را ضروري مينمايد. علامه طباطبايي در مقام پاسخ با نگرشي سيستمي و به روش مدلسازي اقدام به تبيين ماهيت دنيا نموده است. مدلي كه ساخته او بوده و توان پاسخ به شبهات را به صورت مستوفا داراست. پژوهش حاضر كه باروش توصيفي ـ تحليلي به تبيين ماهيت دنيا در اديان ابراهيمي پرداخته، مدل مطرح شده توسط علامه طباطبايي را تشريح و با آيات و روايات تطبيق داده است. به صورتي كه نشان ميدهد ميان گزارههاي ديني در توضيح ماهيت دنيا كه در ظاهر متناقضنما هستند، هيچ تناقضي وجود نداشته و از طريق اين مدل توان پاسخگويي به تناقضات و شبهات حاصل ميشود.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : تهران
- : تهران
- : تهران - تهران - مؤسسه آموزش عالی حوزوی قاسم ابن الحسن «علیه السلام»