بررسي تطبيقي منطق فهم دين از ديد شهيد مرتضي مطهري و عبدالكريم سروش
فهم دين و دستيابي به معرفت ديني، مهمترين مسأله ي فراروي مسلمانان است. اهميت اين امر بدان جهت است كه تنها از اين ممرّ است كه فردِ ديندار به هدف دين كه كمالِ مطلوب است، مي رسد. فهم دين روشمند و داراي منطق خاص است.كه متشكل از يكسري مباني ومنابع وروشهايي است كه بايد به آنها توجه نمود. در اين نوشتار اين روشمندي بر پايه ي روش مقايسه اي شكل گرفته و روشِ فهمِ استاد مطهري و دكتر سروش ازاين سه محور بررسي شده است.
مبناي معرفت شناسي سروش ،متاثرازنظريه انسجام گرايي در باب چيستي صدق است.و تأكيد مي كند كه معرفت ديني بايد عصري شود يعني دركي هماهنگ و سازگار با علوم عصر خود باشد.درمقابل مطهري معرفت حقيقي را علم مطابق با واقع مي داند وآن را امر بديهي وبي نياز از استدلال مي داند. و براي كشف عناصر ثابت و متغير و روابط آن ها در دين،مكانيسم اجتهادرا مطرح مي كنند.
رويكرد سروش در روش فهم دين، هرمنوتيك فلسفي است. يعني مفسر در تفسير متون ديني همواره متأثراز پيش دانسته هاي خوداست.كه نتيجه آن قائل بودن به تعدد قرائت هاست. مطهري در تفسيروفهم متن معتقد به مولف محوري هست. و تفسير به راي را نمي پذيرد.
مي توان دريافت كه نظرات اين دو متفكر معاصر در بسياري از جهات در تقابل و تضاد است. ذكر اين نكته در اين جا مهم است كه هدف در اين رساله تنها مقايسه اين دو ديدگاه و بيان وجوه افتراق و تشابه آنهاست و نه نقد و انتقاد ديدگاهها. و علت انتخاب اين دو متفكر ، شدت و وسعت تاثيرگذاري انديشه و كلام ايشان در جامعه عصر حاضر است. جامعه اي كه به شدت نيازمند فهم و تبيين صحيح و دقيق از دين است. فيش برداري اطلاعات به روش كتابخانه اي، جمع بندي مطالب و تنظيم آنها در هر بخش مطابق اهداف و سوالات مطرح شده مي باشند.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : تهران
- : تهران
- : تهران - تهران - مؤسسه آموزش عالی حوزوی کوثر «علیها السلام»