پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

قـرآن كـريم سـرگـذشت انـبـيـاء گـذشته و داستان ايشان را شيوه اي پركاربرد و در راستاي تثبيت قلب پيامبر اسلام(صلّي الله عليه و آله) بيان داشته، تا الگويي كارآمد جهت تسهيل رنج هاي مسير رسالت ايشان با در نظر گرفتن مسئوليت فرا مكاني و زماني ايشان، باشد. ﻗﺎﻋﺪﻩ ﺗﺜﺒﻴﺖ ﻗﻠﺐ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺗﻘﻮﻳــﺖ، ﺛﺒــﺎﺕ ﻭ ﺍﺳــﺘﻘﺮﺍﺭ ﻗﻠــﺐ ﺑــﻪ ﻟﺤــﺎﻅ ﻋﻠﻤــﻲ ﻭ ﻋﻤﻠــﻲ ﺑــﻮﺩﻩ، ﻭ ﻗــﺪﻡ ﻧﻬــﺎﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﺴــﻴﺮ ﺩﻋــﻮﺕ ﺑــﻪ ﺳــﻮي ﺣــﻖ ﻭ ﻣﺒــﺎﺭﺯﻩ ﺑــﺎ ﻓﺴــﺎﺩ ﺭﺍ ﻣﺴــﺘﺤـﻜـﻢ ﻣــﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ايـن تحـقـيـق در صـدد پاسخگويي به اين سئوال است كه تحليل قاعده تثبيت‌ قلب پيامبر(صلّي الله عليه و آله) در داستان قرآني حضرت لوط(عليه السّلام) كه بر ﻣﺒﻨﺎي تحليل ﺁﻳــﺎﺕ ١٢٠ ﺳــﻮﺭﻩ ﻫــﻮﺩ ﻭ ٩٠ ﺍﻧﻌــﺎﻡ ﺑــﻮﺩﻩ؛ چگونه مورد بررسي قرار گرفته است. بررسي توصيفي تحليلي اين مسئله نشان مي دهد كه مراحل داستان قرآني حضرت لوط (عليه السلام)كه شامل مراحلي چون دعوت توحيدي حضرت لوط (عليه السلام)، انذار و اتمام حجت هاي ايشان و در آخر مرحله عبرت آموزي از سرنوشت قوم ايشان، بين سال هاي چهارم تا سيزدهم در مكه، در حالي بر قلب مبارك رسول اكرم (صلي الله عليه وآله) نازل شده است و موجب تثبيت قلب ايشان گرديد كه در مكه با مشكلات و مصائبي همچون: نپذيرفتن اسلام از سوي قبائل عرب، آزار و اذيت توسط مشركان و بزرگان مكه، محاصره شعب ابيطالب، وفات حضرت ابوطالب و حضرت خديجه(عليهما السلام) مواجه بودند؛ در نهايت به دليل اينكه ديگر مكه، سرزمين مناسبي براي ادامه دعوت نبوده وايشان در سال سيزدهم، به شهر مدينه هجرت كردند، تا با وعده اي كه مردم مدينه به ياري و نصرت ايشان داده بودند، اسلام را بيشتر از پيش به همگان معرفي كنند.