بررسي تطبيقي جايگاه امامت درارا فخر رازي وعلامه طباطبائي
در مكتب تشيع امامت جزء اصول دين است و از نظر لزوم اعتقاد به آن در رديف توحيد، نبوت و معاد قرار دارد. شيعه معتقد است كه امامت يك منصب الهي است و امام بايد از جانب خداوند تعيين شود. با توجه به مسئله بسيار مهم هدايت كه بر عهده امام قرار داده شده است، لازم است چنين شخصي داراي صفاتي باشد كه بتوان به آن اعتماد كرد از جمله آنها عصمت است. عصمت هر گونه دوري از گناه و خطا است در آيات قرآني كه پيرامون امامت صحبت ميكند، لازم است كه به تعريف و تبيين اين مبحث بپردازد. اهل سنت كه امامت و رهبري جامعه را الهي و منصوب از طرف خداوند نميداند، در اين زمينه اختلافات اساسي با شيعيان دارند و به دنبال آن عصمت را لازمه رهبر جامعه نميداند. در اين تحقيق به دنبال بررسي عصمت در آيات امامت از ديدگاه دو مفسر بزرگ تشيع و تسنن – علامه طباطبايي و ابنعاشورا – مي پردازيم تا ديدگاههاي آنان را در مورد اين مسئله مقايسه و بررسي شود. علامه در ذيل آيات مرتبط با امامت صفاتي كه براي يك رهبر ضروري است و آيات نيز به آن اشاره اي كردهاند، بيان ميكند، ابن عاشورا در تفسير اين آيات زماني كه مستقيم به اين بحث اشاره نشده است. غالباً بدون بيان نكتهاي رد شده و در بقيه موارد در صدد توجيه برآمده است، هر چند در كل وجود اين صفت را انكار نميكند ولي براي آن دلايلي را بيان ميكند كه در هالهاي از ابهام قرار گرفته است. روش تحقيق توصيفي – تحليلي از كتابهاي چون تفسيري، علوم قرآن و ... استفاده شده است و شاخص آن دو كتاب الميزان في تفسير القرآن و التحرير و التنوير است.
واژگان كليدي: امام، آيات امامت، عصمت، الميزان في تفسير القرآن، التحرير و التنوير.
ا
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : اصفهان
- : کاشان
- : اصفهان - کاشان - مرکز تخصصی کوثر