تبيين و تحليل نامتناهي و لوازم هستي شناسانه و معرفت شناسانه آن بر اساس روايات كتاب التوحيد صدوق
نامتناهي بودن خداوند از جمله مسائلي است كه از ديرباز در مباحث علوم عقلي مطرح بوده و اخيراً نيز مورد توجه بيشتر قرار گرفته است. نامتناهي بودن خداوند از جمله مسائلي است كه بحث در مورد آن از منظر روايات، عقل و شهود صورت گرفته است. نامتناهي بودن حق تعالي از جمله مسائلي است كه همراهي عقل و نقل را به دنبال دارد. عقل با بيان برهان نامتناهي بودن او را اثبات ميكند و نقل شاهدي متقن براي استنادهاي حكيم و متكلم است. نامتناهي بودن حق تعالي در حيطه ذات، صفات و افعال مطرح است. ادله نامتناهي از اتقان عقل و همراهي نقل برخوردار است چرا كه با استدلالهاي فلسفي از قبيل نفي امكان و دليل واحديت نامتناهي بودن حق اثبات ميشود در حقيقت ثابت ميشود كه بين واجب الوجوب و نامحدود بودن حق رابطهاي منطقي برقرار است و همچنين يگانگي واجب تعالي و نامتناهي بودن آن لازم و ملزوم يكديگر هستند. در روايات كتاب التوحيد به لوازم هستيشناسي نامتناهي (عينيت اوّليت و آخريت، عينيت قرب و بعد و عاليت و دانيت و ..) و معرفت شناسانه آن (معرفت حضوري و حصولي اكتناهي و غير اكتناهي) اشاره شده است. اين پايان نامه به صورت توصيفي-تحليلي گردآوري شده و به تبيين و تحليل نامتناهي و لوازم آن پرداخته است. بر اساس پژوهش حاضر شناخت نامتناهي بودن حق تعالي و معرفت به لوازم آن از لسان روايات كتاب التوحيد كه مؤيدي قوي براي براهين عقلي در اين راستا هستند در شناخت وحياني انسان از حق و وصول به او از طرقهاي مختلف وصول، بسيار مؤثر است.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مرکز تربیت مدرس صدیقه کبری «علیها السلام»