معناشناسي فقه در قرآن
الفاظ قرآن كريم داراي سطوح و لايههاي متنوع عرضي، طولي ميباشد و سر تا سر آن مملو از پيچيدگيهاي زباني و معنايي است. واژگان و مفردات قرآن كريم جداي از آن كه داراي معناي اساسي و مستقل خود ميباشند، در كنار واژگان و جملات مجاور در بافت متني، داراي معاني جديد ميشوند. در معناشناسي قرآن كه مطالعهي علمي معنا است و به عنوان بخشي از زبان شناسي امروزي (توصيفي و ساخت گرا) به دنبال كشف معنايي است كه در پس لايههاي متن قرآن ذخيره شده است. اين نوشتار با الهام از اين روش و تكيه بر مكتب بن (قومي – فرهنگي)، در صدد تبين جايگاه معنايي «فقه» در قرآن طبق سه گام اصلي ميباشد. از نتايج مهم پيمودن اين سه گام اين است كه در گام اول به بررسي تبار شناسي فقه بر پايهي معناي اساسي و با مطالعهي جهان بيني و فرهنگ قومي عرب جاهلي در پيش از اسلام، اين است كه واژه فقه قبل از اسلام نيز كاربرد داشته و معناي اصلي آن تلاش و تأمل براي درك و فهم است. در گام دوّم با بررسي معنايي ريشهي «ف ق ه» در آيات قرآن و تشكيل ميدانهاي معناشناسي آن در قرآن (واژههاي مترادف، واژهي متضاد، واژهها و عبارتهاي مرتبط از لحاظ فعّاليّت و انفعال و واژههاي ملازم)، گستردگي ميدان معناشناسي فقه در قرآن و چگونگي گستردگي آيات در اين ميدان را بيان ميكند. در گام سوّم، با مطالعات متني واژه فقه، و كشف واژههاي كليدي و كانوني و جهان بيني فقه ميتوان بر اساس روش معناشناسانه به معناي نسبي فقه كه «نوعي فهم انسان از طرف خداوند است كه تنها در قلبي ايجاد علم ميكند كه از نفاق دور است» دست يافت. پس اين واژه با جهان بيني خاصي كه از طرف قرآن ارائه شده است معنايي شرعي يافته است و غالباً در مورد مسائل شرعي به كار ميرود.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : اصفهان
- : شاهین شهر
- : اصفهان - شاهین شهر - مرکز تخصصی نرجس خاتون «علیها السلام»