رويكرد انديشمندان اماميه در باب نظريه شيئيت معدوم( با تاكيد بر ابن حمزه طوسي و شاگردانش)

شناسه محتوا : 35702

1400/07/03

تعداد بازدید : 111

مهم‌ترين قدم در عرصه دين‌پژوهي شناخت خداوند است. عقل انسان راهي به معرفت كنه ذات الهي ندارد. از اين رو يكي از راه‌هاي شناخت خدا، شناخت اسماء و صفات الهي است. بنابراين تحليل درست صفات از جمله علم باري‌تعالي به ذات خود و مخلوقاتش حائز اهميت خواهد بود. برخي چون معتزله علم خدا به مخلوقات و جزئيات مخلوقات قبل از ايجاد را مقيد و مشروط بر شيئيت و ثبوت معدوم مي‌دانند. در نظر شحّام متكلم معتزلي اين‌گونه نيست كه معدومات در علم الهي، منتفي باشند و هيچ بهره‌اي از ثبوت نداشته باشند، بلكه معدوماتي هستند كه بهره‌اي از شيئيت و ثبوت دارند و همين معدومات متعلَّق علم الهي واقع مي‌شوند. اين نوشتار به روش توصيفي تحليلي به واكاوي رويكرد متكلمان و فيلسوفان مسلمان در مسئله شيئيت معدوم مي‌پردازد. نظريه‌ي شيئيت معدوم از همان زمان طرح، با مخالفت متكلمان امامي نظير شيخ مفيد مواجه شد و بعد از آن نيز فيلسوفان مسلمان شيئيت معدوم را سخني باطل قلمداد كردند. اگرچه نظريه‌ي شيئيت معدوم در دوره‌هاي بعد با تحليل‌هاي فلسفي درباره‌ي وجود و ماهيت، صورت ديگري به خود گرفت. در قرن هفتم متكلماني چون ابن‌حمزه طوسي و شاگردانش اقدام به نگارش آثاري مستقل درباره‌ي شيئيت معدوم كردند. برخي به صورت تلويحي و بعضي ديگر به صراحت با آن مخالفت كردند و آن را باطل دانستند. تأكيد فيلسوفان و متكلمان اماميه بر تلازم و تساوق وجود و شيئيت و عدم پذيرش اعميت شيئيت و ثبوت از وجود و مردود دانستن شيئيت معدومِ ممكن، استفاده از نظريه‌ي وجود ذهني براي قضايايي كه موضوع آن‌ها در عالَم عين و خارج تحقق و تقرر ندارد، به جاي ثابتات ازلي و شيء دانستن معدومِ ممكن و پذيرش علم قبل از ايجاد واجب‌تعالي از سوي انديشمندان اماميه و ارائه دلايل بر آن از جمله يافته‌هاي اين تحقيق مي‌باشد.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : كلام اسلامي
  • : قم
  • : قم
  • : قم - قم - مرکز تربیت مدرس صدیقه کبری «علیها السلام»