نقش الگو و اسطوره در تربيت از ديدگاه تفاسير اجتماعي فريقين

شناسه محتوا : 35368

1399/11/08

تعداد بازدید : 222

الگو و اسطوره در زبان فارسي به يك معنا بكار رفتهاند، ولي اسطوره در مواردي بكار برده ميشود كه الگو دست نايافتني است. انسان طبعاً در جستجوي الگوها و اسطورههاي كامل و جامع است و همواره ميخواهد فرد ايدهآلي را سرمشق زندگي خود قرار دهد و از عمل و رفتار او پيروي كند، زيرا مسلماً الگو ميتواند زوايا و چشمانداز كار را به ما نشان دهد. تربيت انسان يكي از اهداف اساسي قرآن كريم بشمار ميآيد. يكي از مهمترين ابعاد تربيت، تربيت اجتماعي است، چرا كه انسان موجودي اجتماعي است و بدين جهت قرآن بارها به تربيت اجتماعي انسان اشاره و مطالب گستردهاي در مورد نهادهاي اجتماعي بيان كرده است و انسان را به ارتباط سالم با خانواده، خويشاوندان، همسايگان، دوستان و ديگر مردم و نيز به مشورت و...، دعوت نموده و راهكارها و اصولي در اين رابطه ارائه نموده است. روش تحقيق در اين پاياننامه، توصيفي- تحليلي است. شيعه و اهل سنت در بحث اسوه و اسطوره و نقش آنها در تربيت در بيشتر موارد داراي اشتراك هستند. الگوها و اسطورههاي مطرح شده در قرآن را به دو دسته الگوها و اسطورههاي كلي و جزئي ميتوان تقسيم كرد. هر دسته در دو جنبه مثبت و منفي الگوهايي در قرآن ذكر شده است. الگوهاي كلي مثبت عبارتاند از توابين، متقين، محسنين، صالحان. در مقابل كافران، مشركان و منافقان الگوهاي كلي منفي هستند. الگوهاي جزئي مثبت شامل اسامي همه انبياء و افراد نيك مثل حضرت مريم، لقمان، هابيل، آسيه و... است. الگوهاي جزئي منفي شامل جالوت، قارون، آزر، نمرود، فرعون، پسر نوح و... است. بين شيعه و سني در الگو بودن اين افراد تفاوت اساسي وجود ندارد. روش الگويي در تربيت، روشي است كه اساس آن بر محور الگودهي و ارائه نمونههاي عيني و عملي بنا شده است. در اين روش مربّي تلاش ميكند نمونه رفتار و كردار مطلوب را عملاً در معرض ديد متربي قرار دهد تا شرايط لازم براي الگوبرداري و تقليد براي وي فراهم آيد. تفاوتها بيشتر جنبه كلامي داشته و مربوط به عصمت الگوها و دامنه زماني الگو گيري از شخصيتهاي برجسته قرآني مثل انبياء است.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : تفسير و علوم قرآن
  • : اصفهان
  • : اصفهان
  • : اصفهان - اصفهان - مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمه‌الزهراء «علیها السلام»