آراء فلسفي ملاهادي سبزواري
ملاهادي سبزواري، يكي از برجستهترين فيلسوفان اسلامي قرن سيزدهم است. عمدة پژوهش¬هاي وي به لحاظ كيفي و كمي در حكمت، فلسفه و منطق است. با اين كه وي به عنوان يك صدرايي شناخته مي¬شود كه به تشريح، تفضيل، تجزيه و تحليل انديشه¬هاي ملاصدار مي¬پردازد و شارحي ممتاز و شاخص در اين زمينه است كه در مباحثي همچون وحدت وجود، تعدد مراتب، حركت جوهري و وجود ذهني با ملاصدرا هم¬ نظر است، ليكن نوآوري¬هايي در مباحث فلسفي دارد و چه در زمينة اصل مباحث و چه در استدلال و تحليل مطالب نظراتي ابتكاري ارائه مي¬دهد. با آشنايي و شناخت بيشتر افكار و انديشههاي ملاهادي سبزوراي ميتوان گامي موثر در جهت روشنگري ابعاد نظري فلسفه و عرفان اسلامي برداشت.
در اين تحقيق سعي بر آن است كه اين سؤال محوري مورد بررسي قرار گيرد كه: آراء فلسفي ملاهادي سبزواري چيست براي پاسخ به اين سوال آراء ملاهادي سبزواري در سه محور معرفت شناسي، هستي شناسي و نفس شناسي(انسان شناسي) مورد بررسي قرار گرفت. براساس يافتههاي پژوهش كه با بهره¬گيري از روش تحليلي-توصيفي انجام گرفته است روشن گرديد كه در ديدگاه حاجي نظريه تعطيل مردود است و امكان شناخت عقلي خداوند وجود دارد. حاجي درباره اتحاد عاقل و معقول ادله خاص خود را دارد. در بحث هستي شناسي وجود داراي مراتبي است و اصيل است. حاجي براي اثبات ذات واجب از طريق برهان صديقين و اثبات زايد نبودن صفات بر ذات واجب الوجود دلايل خاصي دارد. در بحث نفس شناسي مفهوم نفس و وحدت و قواي آن مطرح است. حاجي براي تجرد نفس ده دليل آورده كه تنها دو دليل آن ارائه شده است. همچنين حاجي براي حد يقف نداشتن انسان ادله اي را مطرح ميكند.و در نهايت معيارهاي انسان كامل از ديدگاه حاجي مطرح شده است.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مرکز تربیت مدرس صدیقه کبری«س» - سطح سه