بررسي ذاتي يا اعتباري بودن قاعده حسن و قبح در انديشه عالمان اصولي
مسأله حسن و قبح از مباحث مهم علم كلام و از موضوعات اصلي اخلاق نظري است. با توجه به اين كه در اين مسأله دو نظروگرايش كلي وجود دارد و تاثير پذيرش هر يك از گرايش ها در اين مسأله از حوزه اين دو علم فراتر رفته و بر علومي نظير علم اصول نيز تاثير گذار است. به نحوي كه از ديرباز تا كنون در مباحث اصولي به اين مسأله پرداخته شده و مباحثي نظير نسخ ، اجتماع امر و نهي ، مستقلات عقليه ، برائت عقلي و ... زمينه ورود علماي اصول به موضوع حسن و قبح بوده است. برخي بزرگان نظير شيخ انصاري و آخوند خراساني بخش قابل توجهي از آثار اصولي خود را به اين موضوع اختصاص داده اند. براي نگارنده اين مسأله از اين جهت داراي اهميت است كه پرداختن به اين موضوع و بررسي اقوال و آثاري كه بر اين اقوال مترتب است در پاسخگويي به برخي شبهات و ترديدهايي كه در مورد جاودانگي اخلاق و شريعت اسلام مطرح شده ، موثر و راه گشاست. در پژوهش حاضر سعي شده تا با بررسي اقوال اصوليون شيعه ، گرايش ايشان در موضوع حسن و قبح مشخص گردد. سپس ادله طرفداران گرايش ها مورد بررسي قرار گيرد و در نهايت آثار هر گرايش ارزيابي شود. تا با تطبيق آثار بر آرا و ادله ، تصويري روشن از موضوع براي مخاطب حاصل شود و بتواند پاسخ صحيح را در برخورد با شبهات مذكور بيابد.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : گیلان
- : رشت
- : گیلان - رشت - مدرسه علمیه عالی ریحانه النبی«سلام الله علیها» - سطح سه