پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

استفاده از قصه يكي از ابزارهاي بيان مي باشد كه در قرآن كريم نيز در مورد سرگذشت برخي از پيامبران از جمله حضرت يوسف (عليه السلام )به كار رفته است. قصص قرآن از دلچسبترين مباحث علوم قرآني است كه به نحو معقول و منظم راه سعادت و شقاوت را براي انسان ها تبيين مي نمايد. داستان حضرت يوسف (عليه السلام) به عنوان احسن القصص حاوي نكات اخلاقي و تربيتي ارزشمندي در جهت الگوگيري انسان هاست. اين پژوهش كه از روش توصيفي- تحليلي بهره برده با استفاده از منابع كتابخانه اي پس از پرداختن به مفهوم شناسي و بيان جايگاه اخلاق و تربيت در فرهنگ قرآن، به ذكر فضائلي چون تقوي، صبر، احسان ، توكل، استعانت از خداوند، اخلاص، عفاف، ادب و... پرداخته است. بررسي آيات اين سوره بيانگر آثار اخلاقي و تربيتي بسياري از قبيل تقرب به خداوند، آرامش دل، روشني دل، بصيرت و حكمت، نجات از سختي ها، محبوبيت دردل مردم و... مي باشد كه باتوجه به اينكه انسان در مسير رسيدن به هر هدفي با موانعي مواجه است، مي تواند با شناخت اين موانع اخلاقي و اجتناب از آنها، راه رسيدن به كمالات حقيقي را بر خود هموار گرداند، موانع اخلاقي همچون سوء ظن، تعصبات و تحليل هاي جاهلانه، ظلم، شيطان، پيروي از هواي نفس، استكبار و... ، در داستان حضرت يوسف ( عليه السلام) وجود دارد. همچنين كفر، خود برتربيني و غرور، سطحي نگري، حسد و حسادت، دروغ و بي عفتي از ريشه هاي رذائل اخلاقي است كه از اين سوره مي توان استخراج كرد. البته جامعيت قرآن كريم در اين است كه فقط به بيان ريشه هاي رذائل اخلاقي بسنده نكرده، بلكه راهكارهايي نيز براي حفاظت انسانها و درمان اين رذائل تبيين نموده است. از مهم ترين اين راهكارها مي توان به معرفت به خداي متعال، ياد مرگ، استفاده از فرصت ها، استفاده از روش هاي منطقي و مناسب، اثبات پاكي انسانهاي صالح و... اشاره كرد .