رابطه خودشناسي با خداشناسي از منظر علامه طباطبايي و آيت الله جوادي
تحقيق حاضر با عنوان رابطه خودشناسي و خداشناسي از منظر علامه طباطبايي و آيت الله جوادي آملي با هدف بررسي اين ارتباط به روشي توصيفي نگاشته شده است. خودشناسي، همان شناخت حقيقت آدمي و استعدادهاي دروني آن از جنبه ي خليفه الله ي است كه نقشي بسيار مؤثر در خداشناسي دارد. در دين مبين اسلام به شناخت پروردگار و شناخت خويشتن تأكيد شده است و اهميّت اين امر بر كسي پوشيده نيست. ضمن آن كه خداشناسي امري فطري است و در وجود تمام افراد بشر نهاده شده است و آيات و روايات بر شكوفا شدن آن تأكيد دارد. شناخت انسان از آن جهت كه ممكن الوجود است و از راه شناخت ممكن به شناخت واجب مي توان نائل شد. هم چنين شناخت انسان به عنوان آيت الهي وسيله اي براي شناخت پروردگار است. از طرفي شناخت انسان به عنوان جلوگاه خداوند مي تواند صاحب جلوه را نشان دهد. در ديدگاه علامه طباطبايي و آيت الله جوادي آملي، خداشناسي تأثيري به سزا در شناخت خويشتن دارد و كسي كه به خودشناسي پرداخته است، قبلاً خدا را شناخته است. از منظر ايشان خودشناسي بهترين و نزديك ترين طريق انسان در رسيدن او به سوي خداوند متعال است. نه اين كه نفس مؤمن ابزار رسيدن به خداوند باشد، بلكه نفس مؤمن همان راهي است كه منتهي به شناخت پروردگار مي شود و از دو طريق؛ حصولي و حضوري قابل دسترسي است. در بيان علامه طباطبايي و آيت الله جوادي آملي تنها در سايه شناخت حضوري انسان از خويشتن، انسان به فقر ذاتي خود آگاه مي شود و در مقابل خالق هستي خشوع مي- كند و به حقيقت بندگي مي رسد. به نظر ايشان بهترين پشتوانه و توشه ي اين راه، علم صائب و عمل صالح است. اگر خودشناسي با تزكيه و تهذيب نفس همراه شود، زوال ناپذير است.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مرکز آموزش های غیر حضوری - سطح سه