ملاک شناسی انتقاد و غیبت در فقه امامیه
چكيده
يكي از مباحث مهم علم اخلاق به ويژه اخلاق اسلامي ، بحث حق بر انتقاد و انتقاد پذيري در راستاي پرسش گري وپاسخ گويي براي اصلاح وكمال فرد و جامعه بوده كه با توجه به اينكه تمييز دو مقوله غيبت وانتقاد از نظر مفهوم شناسي و كاربردي براحتي ميسر نبوده واز طرفي ، انتقاد يك ضرورت اجتماعي ودر مقابل غيبت يكي از منعيات شرعي است طبيعتا پيدا كردن يك ضابطه براي شناخت اين دو از هم يك الزام ديني و اجتماعي قلمداد مي شود تا هم از سو ء استفاده جلو گيري به عمل آيد و هم زمينه استفاده بهينه از آزادي بيان فراهم شود . لذا سوالي كه محقق به دنبال پاسخ دادن به آن برآمده يافتن ملاكي بين اين دو بوده و فرضيه محقق به اين نكته بر مي گردد كه اصولا غيبت و انتقاد در دو حوزه ثبوتي و اثباتي با ادله مختلف از يكديگر متمايز مي شوند كه هر كدام از اينها جزئي از يك ملاك كلي را شكل مي دهند . روش موجود در غيبت ، غيبت شونده، غيبت كننده ، قصد و نيت ، درك عقلايي و از همه مهمتر پيدا كردن نگاه معقول و منطقي عرفي در قالب حمايت ،ضابطه اي را شكل مي دهد كه مي تواند غيبت را از آزادي بيان و انتقاد جدا كرده و از طرفي هم مهمترين يافته هاي اين تحقيق اين است كه اصولا در غيبت رويكرد سازندگي وجود ندارد ضمن اينكه شيوه هاي مورد استفاده در آن شيوه هاي كاملا غير اخلاقي وغير قابل دفاع است در حاليكه در انتقاد علاوه بر اينكه همراه با اصلاحگري وپيشبرد مقاصد اجتماعي است تمركز برتامين منافع حد اكثري جامعه را در بردارد . البته ياد آوري اين نكته هم ضروري است كه در مواردي امكان سوء استفاده از انتقاد ودر واقع ورود به فضاي غيبت وجود داشته بدين منظور در چنين مواردي اعتقاد بر آن است كه اصل اوليه حرمت غيبت بوده وتنها در مواردي از غيبت فاصله گرفته ميشود كه ضوابط و شاخصه هاي پيش گفته در رابطه با انتقاد وجود داشته باشد.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : اصفهان
- : اصفهان
- : اصفهان - اصفهان - مرکز تخصصی النفیسه - سطح سه