ادله و گستره علم امام از ديدگاه شيخ مفيد، سيد مرتضي و علامه طباطبائي
با وجود وحدتِنظر انديشمندان شيعي در لزوم خصوصيت علم براي امام، از همان دوران حيات ائمه(ع)، اختلافاتي درباره گستره علم امام مشاهده ميشود. با توجه به اهميت جايگاه امامت در نظام اعتقادي شيعه، بدون درك شايسته اين مسئله، نميتوان به تبيين صحيح از ديگر آموزههاي اعتقادي پرداخت. بهطور كلي، سه رويكرد درباره گستره علم امام وجود دارد: رويكرد ترديد و سكوت، رويكرد محدوديت علم امام و رويكرد احاطه علميِ كامل امام به همه چيز. اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي و انتقادي به بيان ديدگاه شيخ مفيد، سيد مرتضي و علامه طباطبايي كه روش كلامي، عقلي- نقلي دارند، پرداخته و روشن مينمايد كه شيخ مفيد و سيد مرتضي اعتقاد به محدوديت علم امام دارند؛ گرايش به اين رويكرد در قرون نخستينِ پس از غيبت امام عصر(عج الله) ديدگاه غالب بوده است. اما علامه طباطبايي، با رويكرد شيخ مفيد و سيد مرتضي مخالفت كرده و علم مطلق امام را ميپذيرد. رويكرد علامه، گرايش رايج در حال حاضر است. در اين تحقيق، با هدف اثبات علم مطلق امام، ابتدا ادله عقلي و نقلي شيخ مفيد و سيد مرتضي را طرح و سپس امكان اطلاع بر غيب و وقوع آنرا براي معصومان(ع) از منظر علامه اثبات مينمائيم. در نهايت علامه با رويكرد فلسفي و عرفاني به اين نزاع پايان داده و امام را مانند پيامبر داراي نفس تكامل و مهذبي ميداند كه ميتواند با عالم غيب ارتباط برقرار كند و چه بسا عالم ممكن نيز تحت تأثير نفس قدسيه وي قرار گيرد، كه در اصطلاح از آن به ولايت تكويني تعبير ميشود. ايشان آيات نفي علم غيب را تأويل برده و علم غيب ذاتي را فقط از آن خدا دانسته و علم غيب امام را لدني و افاضي ميداند كه به تعليم خداوند است.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : قم
- : قم
- : صديقهكبري«س»