تضمين نحوي از ديدگاه تطبيقي علامه طباطبايي وابو حيان اندلسي
قرآن، سرشار از محسناتي است كه هر يك به نوبه خود، نشان از اوج فصاحت و بلاغت مجموعه آيات وحي دارد. تفحص در كلام مفسران شيعي و سني، گوياي اهتمام آن¬ها به قاعده مهم تضمين هست. صنعتي كه در علوم بديع، نحو و بيان موضوعيت دارد. كنكاش آن در علم نحو، موطئه تبيين كاربردي آن در علم بيان مي¬باشد. علامه طباطبايي و ابوحيان اندلسي از معدود مفسراني هستند كه مباني انديشه خود را در اين باب، بر پايه دو مكتب عمده نحوي بصره و كوفه بنيان نهاده¬اند؛ هر چند گرايش هر يك از آنان به برخي مكاتب مشهودتر است. علامه طباطبايي نظر خود را در «تفسير الميزان»، در ضمن تعيين و تبيين مصاديق قرآني ارائه داده است. ايشان تضمين را در اقسام كلمه پذيرفته و قسمي را بر ديگري ترجيح نداده، اما سازگاري با سياق را أولي دانسته¬اند. وي تضمين را نوعي مجاز به اعتبار دو معنا مي¬شناساند، نه اين كه مجاز محض باشد و معناي اوليه اعتباري نداشته باشد. ابوحيان اندلسي، زايش ديدگاه خود را در تفسير «البحر المحيط» و كتاب «ارتشاف الضرب من لسان العرب» متجلي نموده است. ايشان تضمين را در اقسام كلمه، جاري و ساري مي¬داند، اما بارها تصريح به أولي بودن تضمين افعال مي¬نمايد. از طرفي در مواضع متعدد يادآور مي¬گردد: تضمين قياسي نيست. نتيجه آن¬كه رويكرد ادبي هر دو مفسر به تضمين، مطلوب است. در نگاه كلي، قرآن، بشر را به فهم و تعقل در كلام وحي دعوت مي¬نمايد. فهم كلام نور، مستلزم دانستن قواعد زبان عربي است. گستره مباحث اين زبان، هر محققي را به كاوش در فراسوي الفاظ آن فرا مي¬خواند؛ لذا با تمسك به تضمين، عنايت خاص به معنا ميسور مي¬گردد. از طرفي تضمين از مجاز بليغ¬تر مي¬باشد؛ لذا حق است كه باب رابع علم بيان قرار داده شود.
- : سطح3
- : مدرسي ادبيات عرب
- : قم
- : قم
- : صديقهكبري«س»