معنا شناسي واژه خوف در قرآن
قرآن مجيد جامعترين و كاملترين معارف وحياني را در خود جايداده است. با توجه به اينكه متن اين كتاب آسماني داراي سطوح و لايههاي متنوعي است و واژگان آن جداي معناي مستقل خود، تحت تأثير سياق، داراي معاني جديدي ميشوند كه اين معاني جديد كه همان معناي نسبي نام دارند، راه را براي درك نكات عميق از معارف عظيم قرآن باز ميكنند، اين سؤال مطرح ميشود كه ازنظر دانش معناشناسي خوف چگونه معنا ميشود.
معناشناسي بهعنوان دانشي كه به مطالعه علمي معنا ميپردازد، با مطالعات ايزوتسوراه خود را به حوزه تفسير باز كردوپيشينه اين دانش را ميتوان متعلق به اواسط قرن نوزدهم دانست.
با توجه به اينكه ميان نظام معنايي و محيطزيست اهل آن زبان ارتباط مستقيمي وجود دارد، براي رسيدن به پرسش اصلي اين پژوهش، در گام نخست سراغ تحليل صرفي و اشتقاقي واژه خوف در عصر جاهلي رفته و جهانبيني و فرهنگ قومي اين واژه را در عصر جاهلي بررسي ميكنيم. نتيجهي بررسي معناشناسي واژگاني خوف بر پايهي معناي اساسي و بامطالعهي جهانبيني و فرهنگ قومي عرب جاهلي در پيش از اسلام اين است كه اين واژه در قبل از اسلام نيز كاربرد داشته و معناي اصلي واژه خوف و ديگر واژههاي مترادف آن، همان ترس است و تطورات معنايي نداشته است.
در گام دوم ميدانهاي معناشناسي واژهها و عبارتهاي هممعنا مترادف، واژهها و عبارتهاي متضاد، واژهها و عبارتهاي مرتبط ازلحاظ فعاليت و انفعال و واژههاي ملازم خوف در قرآن، گستردگي ميدان معناشناسي خوف در قرآن، چگونگي گستردگي آيات در اين ميدان را بيان ميكند. در گام سوم كه مطالعات متني خوف در قرآن هست، به كمك تحليل معنايي و تشكيل شبكه معنايي اين واژه به معنايي براي خوف در قرآن ميرسيم كه عبارت استاز انجام اوامر الهي به همراه پرهيزگاري كردن و شنيدن سخنان حق باعث محقق شدن خوف الهي مي گرددونداشتن صبر و استقامت درزمينه هاي مختلف توأم برنداشتن اعتماد به خداوهمچنين عدم فضل الهي زمينههاي عدم همراهي و هدايت الهي را فراهم نموده و شخص احساس ايمن بودن راازدست داده و باعث به وجود آمدن خوفي غير الهي در وجود آدمي ميگردد.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : اصفهان
- : نجف آباد
- : امالائمه«س»