توحید صفاتی ؛ مقایسه نظریه ی متکلمان مدرسه ی کلامی کوفه با مدرسه ی بغداد و حلّه
متكلمان مدرسه كلامي كوفه در سده دوم بر اساس آيات و روايات سخن گفته و با كنار هم قرار دادن وحي و عقل معارف اعتقادي را با ادبياتي نوين مطرح ساخته و بر پايه آنها نظريه پردازي كردند. عقايد موجود در اين مدرسه بيان گر ريشه دار بودن عقايد شيعه بر اساس تفكر اصيل از سوي ائمه و هم چنين استقلال آن از تفكر اشاعره و اعتزال است. متكلمان اين مدرسه چون هشام بن حكم و مؤمنالطاق و زرارة، در عرصه وجود شناختي قائل به نفي صفات و در عرصه معناشناسي صفات معتقد به الهيات سلبي اند. در دوره بعد يعني سده چهارم و پنجم مكتب كلامي بغداد بعد از پشت سرنهادن دوران فترت وارد مرحله جديدي شد. به اين نحو كه به دليل رواج جريان اعتزال در اين برهه زماني متكلمان شاخصي، چون شيخ مفيد، سيد مرتضي و شيخ طوسي براساس ادبيات آنان سخن رانده و طبعاً در باب اسماء و صفات الهي مشي آنان را دنبال كردند و همين امر سبب آن گرديد تا در بُعد هستي شناسي به اثبات صفات الهي و در نگاه معناشناختي، الهيات ايجابي را بر گزينند. از سده ششم به بعد، در مدرسه حله، كلام اماميه بار ديگر درون مايه اصيل خويش كه در مكتب بغداد تغيير يافته بود، دو مرتبه ظاهر نمود و با پيوند دادن بين فلسفه و كلام مرحله جديدي از اعتقادات را به تصوير كشاند. اين مدرسه با استفاده از ادبيات و روش شناختي فلسفي، خط فكري جديدي در متكلمان بزرگي چون خواجه نصير الدين طوسي، ابن ميثم بحراني، علامه حلي و فاضل مقداد پديد آورد تا آنجا كه در زمينه توحيد قائل به عينيت صفات شده، صفات را از باب مفهومي متغاير از يكديگر و از جهت مصداقي يك چيز دانستند و انقلاب جديدي را در كلام اماميه به وجود آوردند.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : اصفهان
- : اصفهان
- : مجتهده امين