نقد و بررسي منهج تفسيري المنار
روش تفسيري، مستند يا مستنداتي است كه بر اساس آن مفسر به تفسير ميپردازد. از اين رو روش هم ناظر به منبع و ابزاري است كه مفسر براي تفسير آيات از آن استفاده ميكند و هم دربردارنده مراحلي است كه مفسر براي رسيدن به مراد آيات طي ميكند.
المنار تفسيري است بر مدار عقل از اينرو تفسيري عقلياجتهادي است و چون در جاي جاي اين تفسير مسائل اجتماعي دغدغه مؤلفان آن بوده گرايشي اجتماعي دارد. جستجوي اجمالي در تعداد فراواني از آثار و نوشتههاي تفسيري گوياي اين مطلب است كه در مورد روش تفسيري المنار اندك سخن به ميان آمده، بعضاً با مقايسه تطبيقي روش اين تفسير با برخي تفاسير به خصوص الميزان مورد نقد و ارزيابي قرارگرفتهاست. در اين پژوهش از روش كتابخانهاي براي گردآوري اطلاعات و دادهها و از روش توصيفي براي ارائه اين رساله بهرهبرده شدهاست.
عمدهترين شيوههاي تفسيري كه در المنار مورد استفاده قرارگرفتهاست عبارت است از: قاعده سياق، جايگاه عقل در نقد آراء و اخبار، پيشفرضهاي علمي/اجتماعي در نگرش مفسر و جايگاه اسباب نزول در تفسير. از سياق در نقد آراي تفسيري و روايات استفاده شدهاست. اعتبار و ارزش سياق به دليل باورداشتن مؤلفان المنار به وحدت موضوعي در آيات قرآن است. استفاده از عقل در تفسير و تأويل برخي مباني آيات قرآني و نقد آراي تفسيري ديگر مفسران از روشهاي رايج بهرهگيري از عقل در المنار به شمار ميآيد. از آنجا كه ثمره توجه به عقل علوم است المنار به علم و يافتههاي علمي نيز توجه دارد. رويكرد تفسيري المناربه مسائل اجتماعي در باور احياي تفكر ديني و بازگشت به سرچشمههاي اصيل دين ريشه دارد. آيات بسياري درآن وجود دارد كه به مسائل اجتماعي تفسير شدهاند. هرچند مؤلفان اين تفسير نگرش مثبتي نسبت به روايات اسباب نزول ندارند ولي در جاهاي محدودي از اين ابزار در تفسير آيات قرآن بهرهبجسته اند. نگرش سلفي رشيدرضا سبب موضعگيريهاي ناباورانه نسبت به برخي انديشهها و باورهاي ديني همچون شفاعت، توسل و دعا شدهاست. به علت اوضاع سياسي خاص قرن چهاردهم و فروپاشي امپراطوري عثماني، رشيدرضا نظريه خلافت و حكومت اسلامي را مورد گفت و گو قرارداده كه در دنياي واقعي نمود عيني پيدا نمي كند ولي سبب بوجود آمدن برخي گروههاي سلفي با آرمان تشكيل حكومت اسلامي در دوره هاي پسين مي شود.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : خوزستان
- : اهواز
- : الزهرا«س»