قضا و قدر الهي و شرور از ديدگاه ابن سينا، ملا صدرا و علامه طباطبايي
چكيده
قضا و قدر از مفاهيم مهم ديني است كه فيلسوفان مسلمان در مورد آن تحليل هاي مختلفي انجام داده اند. ابن سينا مي فرمايند ، قضا عبارت است از اين كه تمامي موجودات به نحو جمعي در عالم عقلي به طريق ابداع وجود دارند و قدر يعني اينكه موجودات پس از حصول شرايطشان به نحو تفصيل در ماده ي خارجي وجود مي يابند،وبالاخره قضا،عبارت ازعلم خدا به تمامي معلولات و مكونات ومبدعات است. اما ملاصدرا قضا را به دو نوع ذاتي و فعلي تعريف مي كند كه تعريف فعلي او از قضا اين گونه است كه قضا وجود حقايق كليه و صور عقليه موجودات در عالم عقلي است كه بر وجه كلي و بدون زمان به ابداع باري موجود شده اند و تعريف دوم او كه قضاي ذاتي است و آن را همان صورتهاي علمي لازمه ذات واجب مي داند بدون آنكه هيچ جعل و تأثير و تأثري ميان واجب تعالي و آنها وجود داشته باشد و اين صورتهاي علمي از اجزاي عالم به شمار نمي روند و اين قضاي رباني كه صورت علم خداوند است قديم بالذات و باقي به بقاي الهي است. و قدر مرتبه ي بعد از قضا است. قضا و قدر در ديدگاه علامه طباطبايي، قضاء بر وجوبي كه موجودات امكاني، از جهت انتسابشان به علل تامه بدان متصف ميگردند، ميباشد. وجود عيني موجودات ممكن، با نظام احسن خود، علم فعلي واجب تعالي است، و در مرتبه بالاتر از آن علم ذاتي واجب تعالي است كه با آن همه¬ي اشياء آن گونه كه در خارج وجود دارند، براي واجب تعالي بطور تفصيل و به نحو عيان ميباشند. بنابراين قضا بر دو قسم است، قضاي ذاتي و قضاي فعلي. قدر به معناي اندازه يا حدي است كه شيء در صفات و آثارش به خود ميگيرد .
ابن سينا شر را امري عدمي مي داند كه ذاتي ندارد، بلكه عدم جوهر يا عدم كمالي براي جوهر است. ملا صدرا نيز شر را امري عدمي ، يا عدم ذات يا عدم كمال ذات مي داند. و علامه طباطبايي شر را مقابل خير مي داند كه همان عدم ذات يا عدم كمال ذات است. در مجموع سه ديدگاه، وجود شرور اندك و قليل در نظام احسن از لوازم لاينفك آن مي¬باشد.
.
كليد واژه ها: قضا، قدر، قضاي فعلي، قضاي ذاتي، خير و شر، نظام أحسن
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : تهران
- : تهران
- : حضرتفاطمه«س»