معنای زندگی از منظر نهج البلاغه

شناسه محتوا : 23875

1395/09/30

تعداد بازدید : 355

انسان موجودي كمال¬گرا و هدفمند بوده و از بيهودگي و بي¬معنايي گريزان است. سوال¬هايي مانند اينكه هدف از زندگي چيست؟ آيا زندگي ارزش زيستن دارد؟ نقش و جايگاه انسان در نظام آفرينش چگونه تعريف مي¬شود؟ پرسش¬هاي اساسي و مهمي از اين قبيل، همواره از سوال¬هاي اساسي ذهن انسان به شمار مي¬رود. بر اين اساس بحثي تحت عنوان معناي زندگي، در غرب مطرح شده و مباحث جدي و مهمي را در دنياي انديشه به خود اختصاص داده¬است. معناي زندگي مجموعه¬اي از پرسش¬هاي معرفت شناختي، هستي شناختي و انسان¬شناختي است. ارائه يك نظريه در باب معناي زندگي، رابطه¬ي مستقيم با نوع نگاه نظريه پرداز، نسبت به انسان و حقيقت او دارد . رويكردهاي انسان شناختي نيز در بستر هستي شناسي و چگونگي تعريف هستي شكل مي¬گيرد. تفاوت نگاه-ها در معرفت شناسي و ابزارهاي شناخت، موجب تفاوت نظريه¬هاي هستي¬شناسانه مي¬شود. برهمين اساس، رويكردهاي متفاوتي در اين مساله وجود دارد. اين¬كه در واقع چه چيزي به زندگي معنا مي¬بخشد و عامل معنا داري زندگي چيست، حداقل سه تفسير بيان شده است. «هدف زندگي»، «ارزش زندگي» و «كاركرد زندگي» سه معنا براي معناي زندگي است. از مجموع فرمايشات اميرالمومنين (عليه السلام) در نهج البلاغه ملاك معناداري زندگي با توجه به اين سه تفسير، برداشت مي¬شود از نگاه حضرت علي (عليه السلام) ، حيات واقعي انسان، در ابديت و زندگي پس از مرگ تحقق مي¬يابد و اين دنيا مسيري براي كمال است. اگر زندگي را معنا دار بدانيم يا فاقد معنا، و يا معناي خاصي را براي زندگي لحاظ كنيم، آثار و جلوه-هايي در زندگي انسان دارد. در زندگي¬ با معنايي كه در نهج البلاغه بيان شده، مرگ پايان زندگي نبوده و سختي¬ها آدمي را از ادامه حيات نااميد نمي¬كند و آرامش واقعي در سايه زندگي معنا دار تحقق مي¬يابد. كليدواژه : نهج البلاغه، امام علي عليه السلام، انسان، زندگي، معنا، معناي زندگي.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : فلسفه اسلامي
  • : قم
  • : قم
  • : معصوميه