طنز از منظر فقه
طنز يكي از ابزار رواج شادي است كه در راستاي ايجاد تعادل رواني اجتماع داراي اهميت و كاركرد ويژهاي است؛ كه زشتيها و كژيهاي موجود در جامعۀ انساني نقد ميشود تا ضمن دادن آگاهي لازم به افراد، به سمت رفع آن عيبها سوق داده شوند. عدم شناخت حدود شرعي طنز و مهجور ماندن از تعاليم اولياء الهي، سلاحي از طنز به دست افرادي ميدهد تا آبروي ديگران را مورد هجمه قرار دهند، لذا فهم ديدگاه اسلام در اين زمينه ضرورتي انكارناپذير است. در مورد بكارگيري طنز در آيات قرآن دو ديدگاه وجود دارد كه عدهاي منكر وجود طنز در آيات الهي اند و عدهاي بر اين باورند كه طنز از انواع ادبي است و آيات فراواني در قرآن وجود دارد كه از اين صنعت بهره جستهاند. طنز درواقع يك نوع استعاره و كنايه و تشبيه و تمثيل است كه با نوش و نيش همراه است كه گاهي در جايگاه، رَفع است كه زشتيها و منكرات را ميكوبد و برطرف ميكند و گاهي در جايگاه، دَفع است و نوعي پيشگيري نسبت به منكرات است كه امر مقبول و شايستهاي با زبان ظريف هنر بيان ميشود و در ارتقاي حيات افكارواخلاق انسان و جامعه، نقش مؤثر ايفا ميكند، بنابر اين مي تواند از مصاديق يك امر مستحب يا واجب ويا حرام شود. با توجه به اينكه خنده، مزاح و انتقاد از عناصر اصلي طنزاند و در اسلام جايزاند ، بنابر اين اگر طنزپرداز از اين عناصر براي رسيدن به اهدافش مدد بگيرد و براي تحصيل رضاي الهي، حقايقي را بهصورت طنز بيان نمايد و لبخندي را بر لبها بنشاند، در اين صورت طنز از مصاديق ادخال سرور در دل مؤمنين است و ازآنجاكه ادخال سرور مستحب است، پس طنز مستحب است.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : قم
- : قم
- : مركز آموزشهاي غيرحضوري