تولد فرزند پس از وفات والدین از منظر فقه و حقوق
با گسترش فن آوريهاي پيشرفته توليد نسل ، بشر توانسته جهت كمك به افراد نابارور از روشهاي متنوعي در نگهداري طولاني مدت سلولهاي جنسي و جنين بهره ببرد. به طوريكه با استفاده از گامت يا جنين زن و شوهر شرعي و انتقال آن به رحم مصنوعي، رحم همسر (به شرط حيات) يا رحم بيگانه (به صورت اجاره اي يا اهداي جنين)، امكان تولد فرزنداني فراهم شده است كه بعد از وفات والدين يا يكي از آن ها به دنيا مي آيد. اما اين فن آوري پرسشهايي از قبيل جواز يا حرمت عمل و همچنين چگونگي نسب، ارث، نفقه، محرميت، ولايت و حضانت فرزند متولد شده را به دنبال خواهد داشت. در خصوص وضعيت شرعي توليد فرزند بعد از وفات والدين تا كنون به جهت بديع بودن موضوع، اظهار نظر چنداني از طرف فقها صورت نگرفته است، اما با عنايت به عموم ادله قرآني و روايي در فقه و به تبع آن قانون مدني به دست مي آيد: در صورتي كه خارج از چارچوب رابطه زوجيت نباشد ظاهراً مباينتي با موازين شرعي در اين خصوص وجود ندارد. لذا بنا بر ترتب حكم بر بقاي زوجيت بعد از مرگ زوجين و در صورت رضايت والدين و وراث و با توجه به مؤيداتي چون: اصاله الاباحه و اصاله البرائه، حق استيلاد والدين و عدم وجود منع شرعي، نظريه جواز تولد فرزند بعد از وفات والدين برآيند نوشتار حاضر خواهد بود.
نسبت به احكام وضعى تولد فرزند بعد از وفات والدين نيز، از آن جا كه فرزند مزبور ناشي از لقاح بين اسپرم و تخمك زوجين است، براي اثبات نسب مشروع بايد به منشأ تشكيل جنين و تكوين آن توجه كرد. در صورتي كه نطفه ي زوجين قبل از فوت يا بعد از آن (بنا بر نظر بقاي زوجيت بعد از مرگ زوجين)، منعقد شده باشد، بين جنين هاي مذكور و صاحبان آن ها رابطه ي نسب برقرار است. بنابراين از حقوق مدني ديگر از جمله: ارث، نفقه، محرميت، ولايت وحضانت كه متوقف بر اثبات نسب مي باشد، نيز برخوردار مي گردد. هرچند تعدادي از فقها، در فرض تعدّد صاحب تخمك و صاحب رحم در مسائل محرميت و ازدواج و نيز ارث نسبت به هريك از آن دو- بنابر اختلاف در مادر بودن- حكم به رعايت جانب احتياط و يا تعدادي ديگر حكم به مادر بودن صاحب رحم نموده اند.
كليد واژه ها: جنين، فرزند، والدين، تلقيح مصنوعي، رحم جايگزين، اهداي جنين، نسب
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : اصفهان
- : شاهين شهر
- : نرجسخاتون«ع»