نحوه ي تقرير نظريه تكامل از ديدگاه متكلمين معاصر اسلامي
چكيده
فرضيه تكامل در سال 1859م با انتشار كتاب «بنياد انواع» از چارلز رابرت داروين به صورت نظاممند مطرح گرديد، طبق اين فرضيه انواع مختلف موجودات جد مشترك دارند. اين فرضيه نوين حوزه زيستشناسي، تأثير بسياري بر ديگر رشتههاي علمي گذارد و البته آثار آن در حوزه الاهيات بسيار بيشتر بود؛ چرا كه مدعي بود يك جريان انتخاب طبيعي هر آنچه را كه در طبيعت ممكن بود به وجود آورده و انسان نيز در پي فعل و انفعالات فاقد شعور طبيعت پا به هستي نهاده است. و چنين بود كه تعارضي جدي بر روابط برخي علوم و حوزه الاهيات سايه افكند و ادامه يافت. اين ناهمسويي در غرب در جرياني غالب، براي بسياري به سود اين فرضيه پايان يافت و در ديگر فضاهاي علمي نيز مدتها موضوع بحث گرديد.
متكلمان مسلمان نيز رويكردهاي متفاوتي نسبت به نظريه تكامل در پيش گرفتند. مجموع ديدگاههاي اين حوزه را ميتوان درپنج گروه زير جمعبندي نمود:
1.رد قاطع نظريه تكامل
2.قبول صريح نظريه تكامل، همراه با تأويل و تفسير آيات قرآن كريم بر اساس اين نظريه.
3.اعتقاد به اينكه به فرض قطعيت نظريه تكامل ظواهر آيات قرآن بر اساس اين نظريه قابل توجيه خواهد بود.
4. اعتقاد به اينكه به فرض قطعيت نظريه تكامل، خلقت انسان استثنايي معجزهآسا در اين قانون است.
5. و اعتقادي كه ميگويد زبان علم و زبان دين دو زبان جداگانه است و با زبان علم نميتوان به ارزيابي مفاهيم ديني پرداخت.
كليدواژه : خلقت انسان-نظريه تكامل-داروينيسم-متكلمان.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : فارس
- : شيراز
- : ريحانهالنبي«س»