بررسی تطبیقی تأویل از منظر علامه طباطبایی و فخر رازی
خداوند متعال قرآن را بهعنوان وسيلهاي براي هدايت بشر و رسيدن او به سرمنزل كمال قرار داده است؛ بسياري از علوم در امر كشف حقيقت قرآن انسان را ياري ميكنند؛ازجملهياين علوم تفسير و تأويل قرآن كريم است.
تفسير قرآن كريم از عصر رسالت پيامبرآغازشده و آياتيتوسط پيامبرتفسير شده است؛ البته هيچ كتاب تفسيري از عصر رسالت به دست ما نرسيده است.
بعد از عصر رسالت تفسير قرآن كريم توسط برخي صحابي پيامبرجريان داشته و بعد از آنها تابعان به تفسير قرآن كريم پرداختهاند، طوري كه تابهامروز توسط مفسرين شيعه و اهل سنت در هر عصري ادامه داشته و موردبررسي قرارگرفته است.
يكي از مسائلي كه از ديربازموردبحث بوده تفسير و تأويل آيات قرآن بوده است.
از ديرباز با عنايت به وجود كلمه تأويل در قرآن و مباحث بسيار مفسران دراينباره دو مفسر معروفدر جهان شيعه و اهل سنت نيز نظراتي ابراز كردهاند: يكيعلامه طباطبايي كه آن را حقيقتي عيني دانسته كه منبع معارف، احكام، مواعظ و...قرآن ميباشد و ديگريفخررازيكه آن را مرجع شيء، اسرار قرآن و تعبير خواب دانستهاند.
فخر رازي تفاوت زيادي بين تفسير و تأويل نميگذارد درحاليكه علامه تأويل را حقيقتي عيني ميداند كه بر پايه آن آيات الهي استوار است.
اين دو مفسر نامي هردو قائل به تفاوت تفسير و تأويل هستند؛ اما در مورد عالمان به علم تأويل اختلافنظر دارند، علامهبااينكه واو در والراسخون» را مستأنفه ميداند اما بر اينباور است كهعلاوه بر خداوند، راسخان نيز علم بهتأويل دارند؛ چراكهادلهاي ديگر بر اين مسئله دلالت دارد.
اما فخررازينيز معتقد است واو مستأنفه است و اين علم فقط مخصوص خداوند متعال است؛ و دليل خارجي بر علم غير خدا بر تأويل وجود ندارد.
در اينرساله به مشتركات و اختلافات اين دو مفسر در باب تأويل و تفسير اشاره شده است .
كليد واژه ها؛ تأويل، تفسير، علامه طباطبايي، فخر رازي
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : همدان
- : همدان
- : فدك