نقد وبررسي نظريه همسان انگاري وحي و تجربه ديني
چكيده
موضوع اين پايان نامه بررسي و نقد نظريه همسان انگاري وحي و تجربه ديني است.وحي يكي از اركان بنيادي اسلام به شمار ميآيد و وحي، تعبيري از اصل هدايت عمومي است از آنجا كه اين نوع ارتباط پيامبر(با خداوند متعال از نوع ارتباطاتي كه افراد بشر با يكديگر دارند نيست، لذا نميتوان حقيقت وحي را تشريح كرد به همين دليل عدهاي در دام تحليلهاي گوناگون از وحي شدهاند، يكي از اين تحليلها اين است كه وحي را همان تجربه ديني ناميدند، بحث تجربه ي ديني به عنوان يك نظريه ، در غرب از سوي شلاير ماخر مطرح گرديد، عواملي سبب پيدايش اين نظريه شد از قبيل شكست الهيات در غرب ، تعارض علم تجربي با آموزه هاي ديني ، ظهور فلسفه كانت، نقادي كتاب مقدس و ظهور رمانتيسم كه شلاير ماخر به دليل اين عوامل مبناي دين را تجربه ديني دانست ، و تجربه ديني را پناه گاهي براي حراست از ايمان مذهبي قرار داد و در عالم اسلام نيز متفكراني تحت تاثير اين نظريه ي غربي قرار گرفتند و مدعي شدند كه قرآن وحي و كلام الهي نيست بلكه تفسيري از تجربه ديني پيامبر اكرم(است .
اين نظريه از بدو تولد با انتقاداتي از طرف محققان مواجه شد كه مي توان دو اشكال بر اين نظريه از جانب عقل و قرآن وارد كرد ؛ از ديدگاه عقلي تجربي بودن وحي مستلزم ارزش معرفتي نداشتن وحي ، لغو هدف از ارسال انبياء و خطا پذيري وحي ميشود. واز ديدگاه قرآن، پيامبر اكرم( نه تنها تابع وحي است بلكه حق هيچ گونه دخل و تصرفي در قرآن را ندارد .
كليد واژه :وحي ، تجربه ، تجربه ديني ، شلاير ماخر
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : همدان
- : همدان
- : فدك