گیلان - رضوانشهر - نشست پژوهشی

شناسه خبر : 83483

1398/08/18

تعداد بازدید : 132

گیلان - رضوانشهر - نشست پژوهشی
رضوانشهر - در حوزه علمیه فاطمه زهرا سلام الله علیها در تاریخ 98/18/8 نشست پژوهشی با حضور استاد گرانقدر آقای شیرین پور برگزار گردید. این نشست در خصوص " تحقیق آسان " برای طلاب پژوهشگر بود تا با ساده ترین راه برای یک پژوهش خوب آشنا شوند.

استاد در ابتدای بحث به تعریف پژوهش پرداخت ؛ پژوهش یا تحقیق یعنی انسان بتواند دنبال مجهولاتی که برای او پیش می آید برود و به جواب آن برسد. بحث ما درمورد تحقیق آسان هست ، پژوهشی که ما را در گیرودار کتابها نیندازد و پاسخگو مشکلات و مسائل ما باشد. قبل از ورود در پژوهش باید بدانیم علم چیست . یکی از معانی علم، دانش و آگاهی است . در معنای اصطلاحی علم آمده است : هرصورتی که انسان از یک شی در ذهن خود داشته باشد .

فرایند پژوهش مجهول به معلوم می باشد. اما تعریف عقل چیست ؟ با چیزهایی یا وسیله ای که به علم دست پیدا می کنیم گفته میشود . با قوه تعقل علم بدست می آید . دومین قوه ای که در پژوهش با آن سرو کار داریم اختیار است . مثلا گفته میشود پسر نوح با بدان بنشست عاقبت خاندان نبوتتش گم شد . آنچیزی که باعث گمراهی پس نوح شد چه بود ؟ آیا همنشین بد بود ؟ خیر . زیرا او دارای اختیار بود . هرچند محیط تاثیرگذار است ولی تعیین کننده نیست. لذا نتیجه می گیریم حتی اگر محیط ناهموار بود ما باید به وظیفه خود عمل کنیم و آن درست زندگی کردن است . مانند روییدن صاف درختان در ناهمواری کوه .

در پژوهش آسان اولین نکته ای که باید در نظر داشته باشیم ، معنای لغوی و اصطلاحی است آن هم معنای علمی نه عرفی . مثلا لفظ طلاق در معنای علمی یعنی آزادی و رهایی ولی در معنای عرفی یعنی جدایی. پس نکته مهم پیدا کردن معنای دقیق عبارات می باشد. برای نوشتن تحقیق ،آسان دانستن اسلوب ضرورت دارد. بعداز بحث لغوی باید معنای اصطلاحی عبارات را وارد کنیم مثلا تعریف آدم عالم: آدمی که صورتهای مختلف در ذهنش ایجاد شده باشد.

بعضی افراد عالم نیستند ولی عاقل هستند مثل یک چوپان ممکن است علمی نداشته باشد ولی نمازش را سر وقت می خواند پس عاقل است . ولی ممکن است پزشکی عالم باشد ولی دستور به خوردن شراب می دهد. پس عاقل نیست . بقول کانت : انسانها در داشتن عقل یکسان هستند ولی در کاربرد آن یکسان نیستند .

در تحقیق دوچیز برای ما اتفاق می افتد: گاهی ممکن است مسئله ای ذهن ما را مشغول می کند اما گاهی موضوعی ذهن ما را به خود مشغول می کند . مسئله یعنی از چیزی سوال می شود . پس آن چیزی که درذهن ما دغدغه ایجاد می کند تبدیل به سوال می شود با پژوهش به جواب منتهی می گردد در صورت عدم یافتن جواب موجب می شود در انسان  ناآرامی روحی بوجود می آورد. بعد سوال نیاز به فرضیه داریم . ممکن است گاهی سوال ما دوتا فرضیه داشته باشد . مثلا خدا از دیدگاه اسلام و مسیحیت .

سوال اصلی و فرعی چیست  ؟ سوال اصلی : مثلا کسی وارد جایی می شود او کیست ؟ سوال فرعی : استاد است یا طلبه جدید است ؟ مدرک او چیست .؟ اهل کجاست . هدف از سوالات فرعی در تحقیق همگون بودن  با سوال اصلی باشد . سوال چگونه بدست می آید . خود عنوان را می توان تبدیل به سوال کرد  مثل حوادث آستانه ظهورامام زمان ع که تبدیل می شودبه: چه حوادثی در آستانه ظهور امام زمان عج بو جود می آید؟

تحقیق باید به نتیجه گیری منتهی شود که ما  و دیگران را به آرامش روحی برساند ومارابه پاسخ  قانع کننده برساند.