خانم مریم خاني خوزاني در دفاع از پایان نامه خود اظهار داشت: دستیابی به مقصود اصلی گوینده از واژه، روشهای گوناگونی دارد. یکی از این روشها معناشناسی میباشد. معناشناس به دنبال مطالعهی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است. و از طرفی قرآن، از سطوح معنایی متعددی برخوردار است؛ لذامطمئنترین روش در شرح آیات، رهیابی به عمق معنای واژگان قرآن است تا امکان دستیابی به تفسیری نزدیک به مراد خدا فراهم گردد. این پژوهش درصدد دستیابی به معنای واژهی عذاب به شیوهی معناشناسی مکتب بن (قومی فرهنگی) با الهام از روش ایزوتسو میباشد. که لازم است در سه حیطهی؛ تبارشناسی واژگانی، میدان های معناشناسی، مطالعات متنی، فعالیت صورت گیرد.
وی افزود:در تبار شناسی واژگانی عذاب، بر اساس تحلیل صرفی و واژگانی و مطالعهی فرهنگ قومی عرب جاهلی پیش از اسلام به دست آمد که این واژه دارای معنای اساسی «شکنجهی خاطی برای عقوبت وی» میباشد، و تطور معنایی نیافته است، و بعد از اسلام نیز به معنایی که قبل از اسلام استفاده شده به کار رفته است.
ایشان تصریح کرد: در میدان معناشناسی با بررسی معانی عذاب در قرآن و تشکیل میدانهای معنایی واژهها و عبارتهای مترادف: عقب، محال، رجز، غضب، انتقام، بطش، مؤاخذه و سخط؛ متضاد: رحمت، أجر، ثواب و جزاء؛ عبارتهای فعال: اشاعه گناه، اختلاف افکنی، اذیت خدا و رسول خدا، اطاعت از شیطان، افتراء، استکبار، انکار معاد و عصیان؛ و منفعل: بازگشت به ایمان، عبرت، ذلیل شدن، اعتراف، ندامت، شناخت حق از باطل، ناله کردن و ناامیدی؛ و ملازم: خوار شدن، عقاب، غضب، انتقام، مؤاخذه، جزا، گستردگی میدان معنا شناسی عذاب در قرآن بدست میآید. بر اساس این روش، با مطالعات متنی و کشف واژههای کلیدی و کانونی و جهانبینی قرآن در مورد عذاب تعریف معناشناسانهی عذاب «جزاء و مواخذهای است که در راستای انتقام و عقاب، برای خوار و ذلیل کردن فرد خاطی که به خاطر استکبارش غضب عذاب کننده را برمیانگیزد.» بدست میآید.
