در این کرسی استاد موسوی به سوالات دبیر جلسه و طلاب سطح دو پاسخ دادند .
در این راستا سوالات مطرح شده در کرسی به شرح ذیل می باشد:
1. با توجه به پیشرفتهای علم و فناوری، مقتضیات زمان و مکان، تغییرات و تحولات اجتماعی و سیاسی، چگونه میتوان خاتمیت و جاودانگی اسلام را تبیین کرد؟
استاد موسوی در پاسخ به این سوال، مقدماتی را مطرح کرده و توضیحات خود را اینطور بیان داشتند :
1- اصول ثابت و ارزشهای جهانشمول: اسلام دارای یک سری اصول و ارزشهای ثابت و جهانشمول است که در هر زمان و مکانی قابل اجرا هستند. این اصول شامل توحید، عدالت، اخلاق، کرامت انسانی و مساوات میشوند. این ارزشها همواره برای بشر ثابت بوده و با تغییر زمان و مکان تغییر نمیکنند.
2- انعطافپذیری در فروع و احکام: در حالی که اصول اساسی اسلام ثابت هستند، در فروع و احکام انعطافپذیری وجود دارد. این انعطافپذیری به فقها و علمای دین اجازه میدهد تا با توجه به شرایط و مقتضیات زمان و مکان، احکام شرعی را تفسیر و تطبیق دهند. به عنوان مثال، در مسائل اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی، میتوان با استفاده از اصول کلی اسلام و قواعد فقهی، راهحلهای مناسب برای مسائل جدید ارائه کرد.
3- تطابق با عقل و علم: اسلام همواره بر عقل و علم تأکید داشته است. آموزههای اسلامی با یافتههای علمی سازگار هستند و در مواردی که به نظر میرسد تعارضی وجود دارد، میتوان با تفسیر صحیح آیات و روایات، این تعارض را برطرف کرد. به عنوان مثال، در زمینه علوم طبیعی و انسانی، اسلام میتواند چارچوبی برای تفکر و تحقیق فراهم کند که هم با ارزشهای دینی سازگار باشد و هم به پیشرفت علم کمک کند.
4- پاسخگویی به نیازهای معنوی و مادی: اسلام به هر دو جنبه معنوی و مادی زندگی انسان توجه دارد. در دنیای مدرن که با پیشرفتهای فناوری و تغییرات اجتماعی همراه است، نیازهای معنوی انسان همچنان وجود دارد. اسلام با ارائه یک نظام اخلاقی و معنوی، به این نیازها پاسخ میدهد و به انسان کمک میکند تا در این دنیای پیچیده، راه درست را پیدا کند.
5- تأثیرگذاری در جوامع مختلف: اسلام در طول تاریخ در جوامع مختلف تأثیرگذار بوده است. این تأثیرگذاری نشان میدهد که اسلام میتواند با فرهنگها و تمدنهای مختلف سازگار شود و در عین حال، ارزشهای خود را حفظ کند. در دنیای امروز نیز، اسلام میتواند نقش مهمی در ایجاد صلح، عدالت، و توسعه پایدار ایفا کند.
در نتیجه، خاتمیت و جاودانگی اسلام به این معناست که این دین دارای اصول و ارزشهای ثابت و جهانشمولی است که در هر زمان و مکانی قابل اجرا هستند، در عین حال انعطافپذیری لازم برای تطبیق با شرایط و مقتضیات جدید را دارد، با عقل و علم سازگار است، به نیازهای معنوی و مادی انسان پاسخ میدهد، و در جوامع مختلف تأثیرگذار است.
برای تبیین بهتر این موضوع، میتوان از ابزارهای مختلفی استفاده کرد، از جمله:
آموزش: آموزش صحیح و دقیق آموزههای اسلامی به نسلهای جدید، با تأکید بر اصول و ارزشهای اساسی و همچنین انعطافپذیری در فروع و احکام.
گفتگو: برگزاری گفتگوهای بینالادیانی و بینفرهنگی، با هدف تفاهم و تعامل بیشتر بین پیروان ادیان و فرهنگهای مختلف.
تحقیق: انجام تحقیقات علمی و پژوهشی در زمینه اسلام و چالشهای دنیای مدرن، با هدف ارائه راهحلهای مناسب برای مسائل جدید.
رسانه: استفاده از رسانههای مختلف برای ترویج ارزشهای اسلامی و پاسخ به شبهات و انتقادات.
با استفاده از این ابزارها، میتوان خاتمیت و جاودانگی اسلام را به شکلی ملموس و قابل فهم برای همه تبیین کرد.
به عنوان مثال نیز در این بحث سوال مطرح میشودکه آیا بشر با این همه پیشرفت توانسته سورهای مثل قرآن بیاورد؟
که میبینیم هرچه علم پیشرفت کرده است ، تازه رموز قرآن آشکار شده است و این نشان از معجزه بودن و جاودانگی قرآن و اسلام دارد.
۲. چگونه دین اسلام همپای با تغییرات و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... پیش میرود؟ و [کدام ویژگی یا ویژگیهای اسلام باعث پویایی آن میشود].
دین دارای یک انعطاف حکیمانه است و این انعطاف حکیمانه باعث میشود که دین بنبست نداشته باشد. مثلاً قاعدهای الضرار در اسلام است و عین قاعده دارای انعطاف حکیمانه است که باعث میشود که طبق این قاعده، جلوی هر ضرری گرفته شود. این قاعده از ابتدای اسلام بوده و همچنان هم هست و در هر شرایطی کاربرد داشته و کارایی دارد.
دین اسلام به واسطه چند ویژگی کلیدی، قادر است همگام با تغییرات و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره پیش برود و پویا باقی بماند:
اصول ثابت و متغیر: اسلام دارای یک سری اصول ثابت و تغییرناپذیر است که هسته اصلی دین را تشکیل میدهند (مانند توحید، معاد، نبوت، عدالت و غیره). در کنار این اصول، احکام و فروعی وجود دارند که با توجه به مقتضیات زمان و مکان قابل تفسیر و تطبیق هستند. این دوگانگی (ثابت و متغیر) به اسلام اجازه میدهد که همواره با ارزشهای اصلی خود سازگار باشد و در عین حال، به نیازهای متغیر جوامع پاسخ دهد.
اجتهاد: اجتهاد، به عنوان یک فرآیند استنباط احکام شرعی از منابع معتبر (قرآن، سنت، عقل و اجماع)، نقش حیاتی در پویایی اسلام ایفا میکند. مجتهدان با در نظر گرفتن شرایط جدید و با استفاده از قواعد و اصول فقهی، میتوانند احکام مناسب برای مسائل جدید را استخراج کنند.
عقلانیت: اسلام بر عقل و تفکر تأکید فراوانی دارد. عقل به عنوان یکی از منابع استنباط احکام شرعی، به فقها و اندیشمندان اسلامی کمک میکند تا با تحلیل مسائل جدید و با استفاده از استدلال منطقی، راهحلهای مناسب را پیدا کنند.
مصلحت: مصلحت، به معنای در نظر گرفتن منافع و مصالح جامعه در صدور احکام شرعی، یکی دیگر از عوامل پویایی اسلام است. فقها میتوانند با توجه به مصلحت جامعه، احکامی را صادر کنند که در راستای بهبود زندگی مردم و پیشرفت جامعه باشد.
تسامح و انعطاف: اسلام به پیروان خود توصیه میکند که در برخورد با مسائل و دیدگاههای مختلف، تسامح و انعطاف داشته باشند. این ویژگی باعث میشود که اسلام بتواند با فرهنگها و تمدنهای مختلف تعامل کند و از تجربیات آنها بهره ببرد.
تأکید بر عدالت و حقوق انسان: اسلام بر عدالت و رعایت حقوق انسان تأکید فراوانی دارد. این ویژگی باعث میشود که اسلام همواره در تلاش برای بهبود شرایط زندگی مردم و رفع تبعیض و نابرابری باشد.
به طور خلاصه، پویایی اسلام ناشی از ترکیبی از عوامل مختلف است که عبارتند از: اصول ثابت و متغیر، اجتهاد، عقلانیت، مصلحت، تسامح و انعطاف، و تأکید بر عدالت و حقوق انسان. این ویژگیها به اسلام اجازه میدهند که همواره با تغییرات و تحولات دنیای مدرن همگام باشد و به نیازهای متغیر جوامع پاسخ دهد.
به عنوان مثال، در زمینه مسائل اقتصادی، اسلام با ارائه نظامهای مالی اسلامی مانند بانکداری بدون ربا، سعی در حل مشکلات اقتصادی جوامع اسلامی دارد. در زمینه مسائل اجتماعی، اسلام با تأکید بر حقوق زنان و کودکان، سعی در بهبود شرایط زندگی این گروهها دارد. در زمینه مسائل سیاسی، اسلام با ارائه مفهوم شورا و مشورت، سعی در ایجاد نظامهای سیاسی عادلانهتر و مردمسالارانهتر دارد.همچنین لازم به ذکر است که تفسیر و تطبیق احکام اسلامی با شرایط جدید، همواره یک چالش بوده است و نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد. با این حال، وجود این چالشها نشاندهنده پویایی و زنده بودن اسلام است و باعث میشود که اندیشمندان اسلامی همواره در تلاش برای ارائه تفاسیر و راهحلهای جدید باشند.
۳. آیا برپایی اسلام باعث نمیشود تا افراد برداشتهای مختلف و سلیقهای از دین داشته باشند؟ و در نهایت این برداشتهای سلیقهای موجب تحریف در دین (تحریف معنوی) نمیشود؟
بله، این یک دغدغهمهم و قابل توجه است. وجود برداشتهای مختلف و سلیقهای از دین، به خصوص در غیاب یک مرجعیت واحد و فراگیر که بتواند تفسیرهای معتبر و یکسانی ارائه دهد، میتواند منجر به تحریف معنوی دین شود. در اینجا به بررسی این موضوع و راهکارهای مقابله با آن میپردازیم که چرا برداشتهای مختلف از دین به وجود میآیند؟
به خاطر متن باز و چندلایه: متون دینی (به ویژه قرآن و روایات) اغلب دارای لایههای معنایی مختلفی هستند و میتوانند برداشتهای متفاوتی را برانگیزند. این ویژگی، اگرچه به خودی خود یک مزیت است و امکان انطباق دین با شرایط مختلف را فراهم میکند، اما میتواند زمینه را برای تفسیرهای سلیقهای و نادرست نیز مهیا کند.
تفاوت در سطح دانش و فهم: افراد مختلف دارای سطوح متفاوتی از دانش و فهم هستند و ممکن است به دلیل عدم آگاهی کافی از مبانی و اصول دینی، برداشتهای ناقص یا اشتباهی از دین داشته باشند.
تأثیر پیشفرضها و تمایلات شخصی: پیشفرضها، تمایلات شخصی، و منافع فردی میتوانند بر نحوه تفسیر و فهم متون دینی تأثیر بگذارند و منجر به برداشتهای سلیقهای شوند.
سوء استفاده از دین برای اهداف سیاسی و اجتماعی: در برخی موارد، افراد یا گروهها از دین به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعی خود استفاده میکنند و با ارائه تفسیرهای نادرست و سلیقهای، سعی در توجیه اقدامات خود دارند.
ایشان در ادامه بحث خود بیان کردند که باید توجه داشته باشیم که وجود اختلاف نظر در مسائل فقهی و کلامی، امری طبیعی و اجتنابناپذیر است و به خودی خود به معنای تحریف دین نیست. اختلاف نظر، اگر با رعایت اصول اخلاقی و علمی و با هدف رسیدن به حقیقت باشد، میتواند به غنای فکری و پویایی دین کمک کند.
در اسلام بحث تخصص و فقاهت وجود دارد و عقل حکم میکند تا انسان در هر زمینهای تخصص ندارد ورود نکند. مثلاً اگر کسی در پزشکی بیمار شود نیاز دارد به پزشک متخصص رجوع کند. بنابراین در هر علمی رجوع به متخصص کاملاً عقلی و درست است. در دین هم کسی که تخصص و فقاهت ندارد نباید وارد مباحث تخصصی در دین شود و مسئله فقاهت راه را برای برداشتهای سلیقهای بسته است. زیرا کسی میتواند فقاهت را انجام دهد که متخصص در دین شود و متخصص در دین با فقاهتی که دارد، دین را تفسیر و تبیین میکند نه بر اساس برداشتهای سلیقهای خود. از طرفی درباره آزادی هم برداشتهای زیادی وجود دارد و بهترین تعریف از آزادی در دین اسلام ارائه شده است.
آزادی در دین اسلام آزاد شدن از همه قیودات در بندگی خداست. و چنین دیدگاهی از آزادی هرگز باعث ایستادگی در مقابل دین نخواهد شد.
۴. از نظر اسلام تاثیر اقتضائات مکانی و زمانی بر آزادیهای فردی و اجتماعی تا چه میزان است؟ به عبارت دیگر در مسئله آزادیهای فردی و اجتماعی علی الخصوص حجاب، آیا اقتضائات مکانی و زمانی موجب نمیشود تا هر فردی برداشت خود را از حجاب داشته باشد؟
اسلام در بحث آزادیهای فردی و اجتماعی نظریات مشخص دارد همچنین اسلام پذیرش دین را آزاد گذاشته و پذیرش قوانین را آزاد نگذاشته است. در جامعه باید قوانین اجتماعی رعایت شود. اکنون بعضی از افراد جامعه در پذیرش و انجام قوانین مشکل دارند؛ در حالی که این افراد اگر هم دین نداشته باشند و نخواهند دین را بپذیرند، ولی باید قوانین را رعایت کنند. و این یکی از رفتارهای(آداب) صحیح اجتماعی است.
در اسلام، اقتضائات مکانی و زمانی میتوانند تأثیر قابل توجهی بر نحوه اعمال و تفسیر آزادیهای فردی و اجتماعی داشته باشند، اما این به معنای آن نیست که هر فردی میتواند برداشت شخصی و دلبخواهی از احکام شرعی، از جمله حجاب، داشته باشد. در اینجا به بررسی این موضوع از منظر اسلام میپردازیم:
1. اصول کلی:
چارچوب شرعی: در اسلام، آزادیهای فردی و اجتماعی در چارچوب شریعت تعریف میشوند. این بدان معناست که آزادیها نباید با اصول و ارزشهای اسلامی در تضاد باشند.
مصالح عمومی: در عین حال، مصالح عمومی جامعه نیز باید در نظر گرفته شوند. به عبارت دیگر، آزادیهای فردی نباید به ضرر جامعه و نظم عمومی باشند.
2. تأثیر اقتضائات مکانی و زمانی:
تغییر در نحوه اجرای احکام: اقتضائات مکانی (مانند تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی) و زمانی (مانند تغییرات در شرایط و نیازهای جامعه) میتوانند بر نحوه اجرای برخی از احکام تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، ممکن است در یک جامعه سنتی، محدودیتهای بیشتری برای برخی از آزادیها در نظر گرفته شود تا در یک جامعه مدرن.
تفسیر احکام: در برخی موارد، اقتضائات مکانی و زمانی میتوانند بر تفسیر برخی از احکام نیز تأثیر بگذارند. این به معنای آن نیست که میتوان احکام را به طور کامل تغییر داد، بلکه به معنای آن است که میتوان با توجه به شرایط جدید، تفسیرهای جدیدی از احکام ارائه داد.
3. حجاب و اقتضائات مکانی و زمانی:
اصل حجاب: در مورد حجاب، اصل پوشش زنان در اسلام یک حکم شرعی است. با این حال، نحوه اجرای این حکم میتواند با توجه به اقتضائات مکانی و زمانی متفاوت باشد.
برداشتهای شخصی: این نکته مهم است که اقتضائات مکانی و زمانی نباید بهانهای برای برداشتهای شخصی و دلبخواهی از حجاب شوند. به عبارت دیگر، نمیتوان به بهانه تغییر شرایط، اصل حجاب را زیر سوال برد یا آن را به یک مسئله اختیاری تبدیل کرد.
4. خطرات برداشتهای سلیقهای:
تحریف احکام: اگر برداشتها از حجاب بیش از حد سلیقهای شوند، ممکن است اصل حجاب تحریف شود و به جای یک حکم شرعی، به یک مسئله شخصی و اختیاری تبدیل شود.
هرج و مرج: این مسئله میتواند منجر به هرج و مرج و بینظمی در جامعه شود و ارزشهای اسلامی را تضعیف کند.
در نیتجه اینکه اقتضائات مکانی و زمانی میتوانند بر نحوه اجرای حجاب تأثیر بگذارند، اما نمیتوانند اصل حجاب را تغییر دهند. برداشتها از حجاب باید در چارچوب شریعت و با توجه به مصالح عمومی جامعه باشند. برداشتهای سلیقهای و دلبخواهی از حجاب میتواند منجر به تحریف احکام و هرج و مرج در جامعه شود.
5. با توجه به تغییر نگرش و تفکرات انسانها در دورانهای مختلف درباره آزادیهای فردی و اجتماعی [علی الخصوص حجاب] چگونه میتوان این تفکرات را مدیریت و ساماندهی کرد؟ راهکار اسلام برای مدیریت این افکار چیست تا فرد احساس نکند در بحث آزادی محدود شده و جلوی آزادیهایش گرفته شده از طرفی مقابل اسلام و قوانین اسلام جبههگیری نداشته باشد؟
1-تبیین و روشنگری (آموزش و آگاهیرسانی):
تشریح فلسفه احکام: اولین قدم، تبیین صحیح فلسفه احکام اسلامی، از جمله حجاب، است. باید به افراد توضیح داده شود که هدف از این احکام، محدود کردن آزادی نیست، بلکه حفظ کرامت انسانی، ایجاد امنیت و آرامش در جامعه، و فراهم کردن زمینهای برای رشد و تعالی فردی و اجتماعی است.
ارائه اطلاعات صحیح: ارائه اطلاعات صحیح و دقیق در مورد احکام اسلامی، با استناد به منابع معتبر و با زبانی قابل فهم برای عموم مردم، میتواند به رفع ابهامات و سوءتفاهمها کمک کند.
استفاده از رسانه : استفاده از روشهای نوین آموزشی، مانند رسانههای اجتماعی، فیلم، و انیمیشن، میتواند در انتقال مفاهیم اسلامی به نسل جدید مؤثر باشد.
2. گفتوگو و تعامل:
ایجاد فضایی برای گفتوگو: ایجاد فضایی باز و صمیمی برای گفتوگو و تبادل نظر در مورد مسائل مربوط به آزادیهای فردی و اجتماعی، میتواند به درک بهتر دیدگاههای مختلف و یافتن راهکارهای مشترک کمک کند.
3. انعطافپذیری در نحوه اجرا:
رعایت اقتضائات مکانی و زمانی: در نحوه اجرای احکام اسلامی، باید به اقتضائات مکانی و زمانی توجه شود. این بدان معناست که ممکن است در شرایط مختلف، محدودیتها یا تسهیلات برای آزادیها در نظر گرفته شود.
پرهیز از سختگیریهای بیمورد: باید از سختگیریهای بیمورد در اجرای احکام اسلامی پرهیز شود.
4. توجه به نیازهای روانی و اجتماعی:
تأمین نیازهای اساسی: باید نیازهای اساسی افراد، از جمله نیاز به امنیت، آرامش، و رفاه، تأمین شود.
ایجاد فرصتهای مناسب: باید فرصتهای مناسبی برای رشد و تعالی فردی و اجتماعی افراد فراهم شود.
حمایت از خانواده: باید از خانواده به عنوان یک نهاد اساسی در جامعه حمایت شود.
5. ارائه الگوهای مثبت:
معرفی الگوهای موفق و موثر: معرفی الگوهای موفق از زنان و مردانی که توانستهاند به تعادل بین آزادی فردی و مسئولیت اجتماعی دست یابند، میتواند در تشویق افراد به رعایت احکام اسلامی مؤثر باشد.
6. نقش رسانهها:
استفاده از رسانهها برای ترویج ارزشهای اسلامی: رسانهها میتوانند نقش مهمی در ترویج ارزشهای اسلامی و معرفی چهره واقعی اسلام به دنیا ایفا کنند.
در پایان استاد محترم در جمع بندی موارد بیان شده اینطور توضیح فرمودند که با اجرای این راهکارها، میتوان به مدیریت و ساماندهی افکار و نگرشهای مختلف در مورد آزادیهای فردی و اجتماعی پرداخت و در عین حال از حفظ ارزشهای اسلامی و جلوگیری از جبههگیری افراد در برابر دین اطمینان حاصل کرد چرا که هدف اصلی این است که افراد احساس کنند ، اسلام دین آزادی، عدالت، و رحمت است و احکام آن برای سعادت و رفاه آنان وضع شدهاند.