امکان تحقق صلح در جامعه بشری بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا و نیچه
چكيده
«صلح» اگرچه در نگاه اول مفهوميست كه در روابط سياسي و اجتماعي جوامع بشري معنا پيدا ميكند امّا از آن دسته مفاهيم بنياديني است كه ريشه در مباني مكاتب فلسفي دارد. پژوهش حاضر با روش تحليلي – توصيفي درصدد است تا با بررسي مباني ملاصدرا و نيچه امكان تحقق صلح براساس مباني اين دو فيلسوف را تبيين كند. از اين رو به گزينش و تحليل مباني معرفت شناختي، جهان شناختي و انسان شناختي ايشان پرداخته است. همچنين تلاش شده به جاي قياس خطي، يعني حصر نظر به مقايسه در مسأله، افكار اين دو انديشمند در باب معرفت، جهان و انسان به نحو نظير به نظير مؤلفهها مقايسه شود. دستاورد اين تلاش عبارت است از: براساس نوع نگاه ملاصدرا به مقوله معرفت و ابزارهاي كسب معرفت، شناخت امكان دارد و عقل، دين و وحي و شهود در كنار ديگر ابزار اين شناخت هستند. جهان داراي مبدأ و غايت است و اگرچه در صيرورت دائم است ولي به يك امر ثابت تكيه دارد و منحصر در عالم طبيعت نيست. انسان به سبب دو بعدي بودن و هويت اجتماعي و كمال طلبي كه دارد نياز به بستر اجتماعي مناسب جهت رشد دارد و به دليل كرامت و مظهر اسماء الهي بودنش بايد تكريم شود. براساس چنين نگاه متعالي به معرفت، جهان و انسان نه تنها امكان تحقق صلح وجود دارد بلكه پيامد لاجرم اين امر است. در مقابل نيچه نسبت به مقوله معرفت و ابزارهاي آن رويكرد سلبي دارد و منكر امكان شناخت و ابزارهاي شناخت اعم از عقل و مقولات متافيزيكي است. وي منكر خدا به عنوان مبدأ و غايت جهان است. جهان را يكسره صيرورت بينهاد و بنياد ميداند و جز جهان مادي طبيعي عوالم ديگر را انكار ميكند. از نظر او انسان با كسب تفرد و حذر از زندگي رمهگونه بايد به دنبال كمال مادي يعني نيل به فرا انسان باشد و لذات را براي خود جاويدان كند، در غير اينصورت در زمرهي واپسين انسانها خواهد بود. لازمه ناگزير چنين نگاهي صلح فراگير نخواهد بود گرچه به طور نسبي و در صورت مصلحت فردي صلح مطلوب باشد.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : تهران
- : تهران
- : تهران - تهران - مدرسه علمیه تخصصی رفیعة المصطفی «علیها السلام»