تحلیل عنصر عاطفه در داستان حضرت يوسف علیه السلام

شناسه محتوا : 19779

1394/12/27

تعداد بازدید : 241

عاطفه در لغت به معناي مهرباني و ترحم است. اين واژه در اصطلاح، به سه معناي شغف، رحمت و محبت است. از لحاظ روانشناسي هيجاني است که از مرکز احساسات يعني مغز صادر شده و منشأ رفتارها و عملکردهاي مثبت و منفي اشخاص مي شود. عاطفه در سوره ي يوسف (عليه السلام) نيز به همين معنا تحليل مي پذيرد. هيجانات موجود در انسانها به طور کلي يا مثبت هستند و يا منفي که هرکدام در سه حيطه ي فردي، خانوادگي و اجتماعي نمود پيدا مي کند. عواطف مثبت شامل: حسن ظن، اميد، شادماني، عشق، خويشتن داري و همدلي است که هرکدام داراي آثار فردي و اجتماعي در رشد و بالندگي افراد و جامعه هستند. در سوره ي يوسف راهکارهايي نيز براي تقويت اين عواطف بيان شده است مانند ايمان و تقوا و عفو و گذشت و... . عواطف منفي نيز مانند عواطف مثبت دسته بندي مي شوند که عبارتند از: سوء ظن، اضطراب، ترس، حسادت، کينه، تکبر، خشم، خيانت و غفلت که داراي آثار مهلک و منشأ گناهان کبيره مي باشد. در اين سوره راهکارهايي نيز براي مديريت و يا مقابله با اين عواطف بيان شده است مانند صبر و توکل بر خدا، تهذيب نفس و... . هنگامي که ايمان و تقوا در انسان تقويت شود و صبر و تحمل در برابر مشکلات افزايش گردد، صاحب اين صفات به اسطوره اي همچون يوسف قهرمان (عليه السلام) تبديل مي گردد که در سخت ترين لحظات محبوب حقيقي اش يعني ذات مقدس الهي او را از بند هواها مي رهاند و به اوج عزت مي رساند.
  • : سطح3
  • : تفسير و علوم قرآن