هر جامعه ای از سه قشر افراد تشکیل شده است؛ قشر سفید، قشر سیاه و قشر خاکستری.
قشر سفید خود به خود راه را طی م یکنند، به اهدافی که مدّ نظر آن جامعه است اشراف
دارند و هر کدام دغدغه رسیدن به همان اهداف را دارند و به نوعی رهبران آن جامعه در را
ه رسیدن به آرما نها م یباشند؛ قشر سیاه، همیشه از اهداف آن جامعه رویگردان هستند و به
نوعی با آرمان ها به عناد م یپردازند؛ امّا قشر خاکستری، بخش وسیعی از افراد جامعه که در
میانه این طیف جا گرفت هاند، را تشکیل م یدهد؛ یعنی اگر جامعه به سوی کمال پیش برود
این گروه نیز خودشان را با آن هماهنگ م ینمایند و اگر به سوی زوال برود، باز این گروه
همراه هستند.
در جامعه پژوهشی نیز همین قانون حک مفرماست؛ بعضی از افراد، طلای هداران آموزش
هستن د)جمعیت سفید(، بعضی ذاتاً با هر چه مباحث علمی و پژوهشی است مخالفت
دارند)جمعیت سیاه( و بسیاری نیز همان جمعیت خاکستری هستند که اگر سمت و سوی
مثبت در جهت پژوهش پیدا کنند، پژوهشگرانِ قابل و توانمند و در آینده تولید کننده علم
خواهند بود؛ ولی اگر به این قشر انگیزه داده نشود، متأسفانه، نه تنها در این زمینه تلاشی از
خودشان نشان نم یدهند، بلکه ممکن است به سمت و سوی دیگر، یعنی بیزاری و گریز از علم
و علم ینگری کشیده شوند و تبعات سنگینی را بر جامعه پژوهشی وارد نمایند.
حوزه های علمیه از قدی مالایام، مهد علم و عالم پروری بوده است و این همان رسالت
عظیمی است که خداوند در قرآن کریم به عهده گروهی از مردم قرار داده است «وَ لَولا نَفَرٌ
مِن کُلِّ فِرقَةٍ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدّینِ »)سوره مبارکه توبه، آیه 122 (.
باید از دل حوز ههای علمیه، پژوهشگرانی شایسته و بایسته پرورش یابند تا بتوانند چش مانداز
صد سال آینده را در تولید علوم دینی به منصّه ظهور برسانند. استفاده از پتانسیل این قشر
عظیم در معرفی دین و دینداران، م یتواند راه را برای نس لهای بعدی جهت دریافت فهم
عمی قتری از دین و بازنمودن دریچ ههای نویی در علم، فراهم نماید.
قشر سفید خود به خود راه را طی م یکنند، به اهدافی که مدّ نظر آن جامعه است اشراف
دارند و هر کدام دغدغه رسیدن به همان اهداف را دارند و به نوعی رهبران آن جامعه در را
ه رسیدن به آرما نها م یباشند؛ قشر سیاه، همیشه از اهداف آن جامعه رویگردان هستند و به
نوعی با آرمان ها به عناد م یپردازند؛ امّا قشر خاکستری، بخش وسیعی از افراد جامعه که در
میانه این طیف جا گرفت هاند، را تشکیل م یدهد؛ یعنی اگر جامعه به سوی کمال پیش برود
این گروه نیز خودشان را با آن هماهنگ م ینمایند و اگر به سوی زوال برود، باز این گروه
همراه هستند.
در جامعه پژوهشی نیز همین قانون حک مفرماست؛ بعضی از افراد، طلای هداران آموزش
هستن د)جمعیت سفید(، بعضی ذاتاً با هر چه مباحث علمی و پژوهشی است مخالفت
دارند)جمعیت سیاه( و بسیاری نیز همان جمعیت خاکستری هستند که اگر سمت و سوی
مثبت در جهت پژوهش پیدا کنند، پژوهشگرانِ قابل و توانمند و در آینده تولید کننده علم
خواهند بود؛ ولی اگر به این قشر انگیزه داده نشود، متأسفانه، نه تنها در این زمینه تلاشی از
خودشان نشان نم یدهند، بلکه ممکن است به سمت و سوی دیگر، یعنی بیزاری و گریز از علم
و علم ینگری کشیده شوند و تبعات سنگینی را بر جامعه پژوهشی وارد نمایند.
حوزه های علمیه از قدی مالایام، مهد علم و عالم پروری بوده است و این همان رسالت
عظیمی است که خداوند در قرآن کریم به عهده گروهی از مردم قرار داده است «وَ لَولا نَفَرٌ
مِن کُلِّ فِرقَةٍ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدّینِ »)سوره مبارکه توبه، آیه 122 (.
باید از دل حوز ههای علمیه، پژوهشگرانی شایسته و بایسته پرورش یابند تا بتوانند چش مانداز
صد سال آینده را در تولید علوم دینی به منصّه ظهور برسانند. استفاده از پتانسیل این قشر
عظیم در معرفی دین و دینداران، م یتواند راه را برای نس لهای بعدی جهت دریافت فهم
عمی قتری از دین و بازنمودن دریچ ههای نویی در علم، فراهم نماید.