غضب رحیمانه در قرآن - مریم مراد نژاد/ مریم درویشی مدرسه علميّه حضرت زهرا)سلام الله عليها- شهرستان دورود

شناسه نوشته : 12339

1393/07/20

تعداد بازدید : 1491

غضب رحیمانه در قرآن - مریم مراد نژاد/ مریم درویشی مدرسه  علميّه حضرت زهرا)سلام الله عليها- شهرستان دورود
چكيده
    خشونت در قرآن كريم داراي مفهوم نسبي است و در مورد خداوند اصطلاحاً غضب و عذاب الهي ناميده مي شود. خشم الهي در مورد خارج شدن فرد به خاطر اعمال خويش از محدوده رحمت الهي است. در قرآن كريم افرادي را مشاهده مي كنيم، كه از اين محدوده خارج و وارد غضب الهي گرديده اند. از جمله؛ يهوديان لجوج و بهانه گير، تهمت زنندگان به زنان پاك دامن، شيطان و... خشونت بشري مفهوم گسترده اي دارد كه گاه رحماني و مثبت و گاه شيطاني و منفي است. در خشم رحماني انسان براي دفع دشمن، ضرر، حفظ جامعه و حكومت اسلامي، در مسير سعادت قرار دادن بشريت و... مي كوشد.
    اما بناي خشم شيطاني كه بستر اعمال خشونت بار انسان شده است، مي تواند عوامل مختلفي از جمله؛ حسادت، بدگماني، دنياطلبي و... باشد. آن چه باعث اتهام خشونت به دين اسلام شده است همين اعمال خشم رحماني است كه با توجه به نوع نام نهادن ما در اين پژوهش خاستگاهي الهي دارد.
    لذا نمي توان آن را خشونت ناميد بلكه عين رحمانيت است، چرا كه براي حفظ بقاء، اصلاح جامعه و گسترش حكومت اسلامي  لازم است همان طور كه در قوانين بين المللي و كتب ساير اديان از اين نوع اعمال خشونت وجود دارد كه به مراتب به دامنه ي خشم شيطاني نيز وارد شده است.
    اما خشم رحماني، محدوده اي شخصي دارد كه به اذن خالق بشر، كاملاً تعيين شده است، لذا اگر تروريست در غرب مساوي است با مسلمان بودن، براي خدشه دار كردن چهره اسلام  بوده و انگيزه اي كاملاً سياسي دارد.
    با توجه به بررسي اهميت حقوق و جايگاه انسان در قرآن و مساوي دانستن زنده كردن يك انسان با همه انسان ها و در مقابل كشتن يك انسان با همه انسان ها به خوبي متوجه مي شويم كه هيچ قانون و ديني(تحريف شده) آن قدر به اين مسئله اهميت نداده است.
 
كليد واژه: قرآن، خشونت، احكام اجرايي، فتك، تروريسم، حقوق بشر.
 
نتيجه گيري
    خشونت گاهي رحماني و گاهي شيطاني است. خشم خداوند چون؛ به معناي دور شدن برخي انسان ها با اختيار خود از رحمت الهي است و عذاب آخرت نيز تجسمي از اعمال خود اين افراد است و فرد گناهكار با چنگ زدن دوباره به رحمت الهي(توبه) مي توانند اهل نجات شود، رحماني است. ولي انسان اگر اين قوه را براي حفظ حق و جلوگيري از تجاوز دشمن و كوبيدن امور شيطاني به كار گيرد و غضب او باعث بالارفتن مرتبه اش نزد خداوند گردد به طوري كه تنها براي رضايت خداوند خشمگين شود و نفس را در آن دخالت ندهد، رحماني است كه اسلام اين نوع از خشونت را مي پذيرد ولي زماني كه نفس را دخالت دهد دیگر از دايره خشم رحماني خارج و داخل در خشم شيطاني شده است. و اسلام با اين نوع خشونت اكيداً مخالف است و سفارشات فراواني در فرو بردن اين نوع خشم در آيات و روايات وارد شده است.
    خشونت ها گاهي جنبه اجتماعي مي گيرد (رباخواري، سرقت، غيبت...) كه همه اين ها در قرآن كريم منع شده است و گاهي دفاعي است كه در دين اسلام دفاع مشروع  ناميده مي شود نه خشونت؛ زيرا دفاع مظلوم در برابر ظلم ظالمان مي باشد. جنبه ديگر خشونت، خشونت هاي قانوني است. اين امر زماني خشونت ناميده مي- شود كه حكومت الهي نباشد و قوانين آن توسط شارع مقدس وضع نشده باشد. زماني كه حكومت الهي باشد و هم قوانين توسط شارع وضع گرديده است ديگر نه تنها خشونت نيست، بلكه رحمتي از جانب پروردگار است. خشونت گاهي از جنبه هاي شخصي نشات مي گيرد(حسد ، كينه، خودخواهي، جاه طلبي و...) كه اسلام با اين نوع خشونت نيز اعلام مخالفت كرده است.
    شارع مقدس حتي مليت پرستي و يا كشورگشايي و سيطره گروهي بر گروه و ملت ديگر را كه نوعي خشونت را به همراه دارد را هرگز نمي پذيرد و در مقوله ي جهاد نيز هدف اسلام كشتار مخالفان و فتح سرزمين ها و كسب غنائم نيست،بلكه هدف شكستن موانع تكامل و حرمت آزادي و حقوق طبيعي انسان است.  در حقیقت اسلام در پي دفاع از عقايد و ارزش هاي توحيدي و انساني و زمينه سازي براي نشر اين ارزش- هاست نه ايجاد خشونت و وحشت كه با شرايط خاصي و در شرایط خاصی واجب شده است.
    احكام اجرايي اسلام نيز نه تنها خشونت نيست، بلكه عامل بازدارنده از قانون شكني و تجاوز به حقوق فردي و اجتماعي است كه با اهداف تربيتي و اخلاقي همراه است. در اسلام قوانين كيفري و مجازات براي انتقام نيست، بلكه وسيله اي براي احياي بشريت و پاكسازي جامعه از ناهنجاري ها است.
    اسلام دين صلح و امنيت است و با ترور و تروريسم، توليد و به كارگيري سلاح هاي كشتار جمعي نه تنها مخالف است و آن را ممنوع و حرام اعلام كرده است.
     اما مسأله ی حقوق بشر كه اسلام و مسلمانان را متهم به نقض آن مي كنند اعلاميه ايست كه بشر بعد از احساس نياز، آن را تدوين كرده است، در حالي كه حقوق بشر واقعي قوانيني است كه خالق انسان براي بشر فرستاده است. اين اتهام در حالي است كه اسلام كامل ترين دين با مصون ماندن از تحريم است و مسلمان ها به قوانيني اين دين كامل، عمل مي كنند. در حالي كه كتاب هاي ساير اديان دچار تحريف شده اند و نمي توان از روي آن ها اعلاميه ي حقوق بشر را براي بشريت تعيين كرد.
    از طرف ذات اقدس خداوند جز خير و رحمت چيزي نازل نمي شود. داور آغاز نه كسي را گمراه مي كند و بر كسي خشم مي گيرد، بلكه اضلال و غضب او كيفري است و اين تبهكارانند كه به سوء اختيار خود بيراهه مي روند و بر اثر آن گرفتار غضب الهي مي شوند.(تسنيم، ج1، ص523).
    قتال؛ به معناي آن است كه شخص قصد كشتن كسي را كند كه او قصد كشتن وي را دارد و در راه خدا بودن اين عمل به اين است كه غرض تصميم گيرنده اقامه دين و اعلاي كلمه توحيد باشد كه چنين قتالي عبادت است كه بايد با نيت انجام شود و آن نيت عبارت است از؛ رضاي خدا و تقرب به او نه استيلا بر اموال و ناموس آنان. پس قتال در اسلام جنبه دفاع دارد، اسلام مي خواهد به وسيله قتال با كفار از حق قانوني انسانها دفاع كند، حقي که فطرت سليم هر انساني به بياني كه خواهد آمد آن را براي انسانيت قائل است و از آن جا كه قتال در اسلام دفاع است و دفاع با لذات محدود به زماني است كه حوزه اسلام مورد هجوم كفار قرار گيرد به خلاف جنگ كه معناي واقعي اش تجاوز و خروج از حد و مرز است لذا قرآن كريم به دنبال فرمان قتال فرمودند: «...(Ÿwur(#ÿr߉tG÷ès?4žcÎ)©!$#Ÿw=ÅsペúïωtG÷èßJø9$#»(بقره،190).
    همان گونه كه مي فرمايد:«...ãÇ`yJsù3“y‰tGôã$#öNä3ø‹n=tæ(#r߉tFôã$$sùÏmø‹n=tãÈ@÷VÏJÎ/$tB3“y‰tGôã$#öNä3ø‹n=tæ...»(بقره،194). شايد اين سوال پيش بيايد كه چگونه خداي تعالي با اين كه معتدين و متجاوزين را دوست ندارد در اين آيه به مسلمانان دستور داده به متجاوزين تجاوز كنند.علامه در پاسخ به اين سوال مي فرمايد: «“y‰tGôã$#» و تجاوز وقتي مذموم است كه در مقابل اعتداي ديگري واقع نشده باشد و خلاصه تجاوز ابتدايي باشد و اما اگر در مقابل تجاوز ديگران باشد در عين اين كه تجاوز است ديگر مذموم نيست؛ چون عنوان تعالي از ذلت و خواري را به خود مي گيرد و اين كه جامعه اي نخواهد از زير بار ستم و استعباد و خواري درآيد خود فضيلت بزرگي است، همان گونه كه تكبر با اين كه از رذايل است در مقابل متكبر از فضايل است.
 
منابع و مآخذ
* قرآن کریم
1-آمدي، عبدالواحد(1377)، غرر الحكم، قم: انصاريان.
2-ابن اثير الجزري، ابوالحسن علي بن ابي الكرم(بي تا)، النهايه في غريب الحديث والاثر، بيروت: دارالتفسير.
3- ابن اثير الجزري، ابوالحسن علي بن ابي الكرم العربي(1378ق، 1967م)، الكامل في التاريخ(چاپ دوم)، بيروت: دارالكتب.
4- ابن الجوزي، عبدالرحمن بن علي(1404ق -1984م)، زاد المسير في علم التفسير، بيروت: المكتب الاسلامي.
5-ابن عربي، ابوبكرمحمدبن عبدالله(محي الدين)(1405ق-1985م)، فتوحات مكيّه، قاهره: اسيئه المصريه الكتاب.
6- ابن كثير، اسماعيل بن عمر(1400ق)، تفسير القرآن العظيم، بيروت: دارالمعرفه.
7- ابن منظور(1405)، لسان العرب، بيروت: ادب الحوزه.
8- احمدبن حنبل(بيتا)، سند الامام احمدبن حنبل، بيروت: دار صادر.
9-اردبيلي، احمدبن محمد(مقدس اردبيلي)(1362)، زبده البيان في احكام القرآن، تهران: مؤسسه مطبوعاتي عطائي.
10- اسحاقي، محمد(1380)، مجازات پدر و مادر در جرم كشتن فرزند(چاپ اول)، تهران: سفير صبح.
11- اصفهاني، راغب(1387)، مفردات الفاظ القرآن، حسين خداپرست، قم: انتشارات نويد.
12- افتخاري، اصغر(1378)، ظرفيت طبيعي امنيت مورد اطلاعاتي: قومين و خشونت در ايران، فصلنامه مطالعات راهبردي شماره پنجم و ششم.
13-انصاريان، حسين(1375)، ديار عاشقان، تفسير جامع صحيفه سجاديه(چاپ دوم)، تهران: پيام آزادي.
14- انجمن اسلامي دانشجويان(1363)، توحيد، تهران: دانشگاه تهران.
15- انديشه حوزه(1379)، فروردين ماه، شماره مسلسل21.
16- ايازي، محمدعلي(1379)، آزادي در قرآن(چاپ دوم)، تهران: ذكر.
17- بخاري، ابوعبدالله بن اسماعيل(بي تا)، صحيح بخاري، بيروت: دارالمعرفت.
18- پاك نژاد، رضا(1361)، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر(بهداشت تغذيه، فلسفه روزه)، تهران: انتشارات اسلامي.
19- پوپر، كارل، ناكجا آباد و خشونت، ترجمه: رحمان افشاري، كيان شماره45، ص53.
20-تربتي نژاد، حسن(1382)،اسلام و خشونت(چاپ اول )، قم: انتشارات حرم.
21- جبّاران، محمدرضا(1383)، درسنامه علم اخلاق(2)(چاپ اول)، قم: مديريت حوزه هاي علميه خواهران مركز نشر هاجر.
22- جرداق، جرج(1379)، امام علي صداي عدالت انساني، ترجمه: هادي خسروشاهي(چاپ دهم)، تهران:سوره
23- جعفري تبريزي، محمدتقي(1370)، تحقيق درد و نظام حقوق جهاني بشر(از ديدگاه اسلام و غرب) و تطبيق آن دو بر يكديگر، دفتر خدمات حقوق بين المللي جمهوري اسلامي ايران.
24- جوادي آملي، عبدالله(1386)، سلسله بحث هاي فلسفه حقوق بشر(چاپ پنجم)، قم: مركز نشر اسراء.
25- جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم: نشر اسراء.
26- حاتمي، محمدرضا(1425)، القضا في الفقه الاسلامي، قم: مجمع الفكر اسلامي.
27- حراني، ابومحمدحسن بن علي بن حسين بن شعبه(1363ش–1404ق)، تحقيق علي اكبر غفاري، چاپ سوم، قم: جامعه مدرسين.
28-حرعاملي، محمدبن حسن(1414ق)، وسايل الشيعه(چاپ دوم)، قم: موسسه آل البيت لاحياء التراث.
29- حسين زاده، محمد(1378)، معرفت شناسي، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
30- حسيني، ابراهيم(1390) سلام كشتار جمعي از ديدگاه اسلامي، فصلنامه علمي– تخصصي، معرفت حقوقي.
31- حسيني، ابراهيم(1390)، بررسي حقوق از ديدگاه غرب و اسلام و رابطه حق و تكليف در انديشه حقوق اسلامي، فصلنامه حكومت اسلامي، شماره3.
32- حلي، حسن بن يوسف(بي تا)، تذكره الفقها، قم: مؤسسه آل البيت.
33- خليليان، سيدخليل(1362)، حقوق بين الملل اسلامي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي.
34- خيرخواه،كامل(1388)،پژوهشي درآيين مسيحيت(چاپ اول)،قم:مؤسسه بوستان كتاب دفتر تبليغات اسلامي.
35- خميني،روح الله(1386)،شرح چهل حديث(چاپ چهل وسوم)،تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني.
36- دانشنامه جامع قرآني، نرم افزار آموزشي سلسبيل، توليد و توزيع نرم افزارهاي اسلامي، قم: مؤسسه نرم افزاري كوثر.
37- رازي، فخر، الكبير، بيروت: دارالحياء التراث العربي.
38- رضايي، محمدعلي(1384)، عدالت در جامعه(چاپ اول )، قم: واريان.
39- زمخشري، محمودبن عمر(بي تا)، الكشاف عن حقائق التنزيل، بيروت: دارالمعرفته.
40- سبحاني تبريزي، جعفر(1383)، منشور جاويد(چاپ اول) ، قم: مؤسسه امام صادقa.
41- سفيري، مسعود(1379)، كالبد شكافي خشونت، تهران: نشر ني.
42-سليماني، حسين(1384)، مجموعه مقالات عدالت كيفري در آيين يهود.
43- سيوطي، عبدالرحمن بن ابي بكر(1373)، الدارالمنثور في التفسير بالماثور، بيروت: انتشارات محمدامين.
44-سيوري، الحلي، مقدادبن عبدالله(فاضل مقداد)، كنز العرفان في فقه القرآن(چاپ پنجم)، تهران: انتشارات مرتضي.
45- شاهرودي، محمود(13802)، تروريسم و دفاع مشروع از ديدگاه اسلام و حقوق بين الملل، پگاه.
46- شعبان نيا، قاسم(1390)، حقوق بشر در پرتو مشروعيت الهي حكومت اسلامي، فصلنامه حكومت اسلامي، شماره4.
47- شيخ مفيد(1403)، تحقيق استادولي و علي اكبرغفاري، قم:منشورات جامعه المدرسين في الحوزه علميه قم.
48- صبحي، صالح(1412ق)، نهج البلاغه، تهران: منشورات دارالهجره.
49-صدوق، ابوجعفرمحمد بن الحسين(1413)، من لايحضره الفقيه(چاپ سوم)، قم و بيروت: جامعه مدرسين و دار صعب و دارالتعارف.
50- طباره، تخفيف، عبدالفتاح(بي تا)،چهره يهود در قرآن،ترجمه: مهدي آيت اللهي،تهران: انتشارات جهان آرا.
51- طبرسي،ابوعلي الفضل بن الحسن(1360)،مجمع البيان في تفسيرالقرآن(چاپ اول)،تهران:انتشارات فراهاني
52- طبرسي، محمدبن جرير(1364)، جامع البيان في تفسير القرآن، قم: دارالعلم.
53- طباطبائي يزدي، سيدآقاحسين(1360)، تفسير آيات الاحكام و فق المذهب الجعفري و المذاهب الاربعه، قم: دفتر انتشارات وابسته به جامعه مدرسين.
54- طباطبائي يزدي،محمدحسين(1363ش)،الميزان في تفسير القرآن،قم:دفتر انتشارات وابسته به جامعه مدرسين
55- طباطبائي، محمدحسين(1364)، تفسير الميزان، چاپ دوم، مترجم: مكارم شيرازي، بنيان علمي و فكري.
56- طلوعي، محمود(1372)، فرهنگ جامعه سياسي(چاپ اول)، انتشارات سخن.
57- طوسي، محمدبن حسن(1376)، تهذيب الاحكام(چاپ اول)، تهران: مكتبه صدوق.
58- طوسي، محمدبن حسن(1365)، النهايه في مجرد الفقه و الفتاوي، تهران: دارالكتب الاسلاميه.
59- العطار، داود(1370)، دفاع مشروع در حقوق جزايي اسلام، مترجم: اكبرغفوري، مشهد: آستان قدس رضوي، بنياد پژوهش هاي اسلامي.
60- عميد، حسن(1367)، فرهنگ فارسي عميد، تهران: امير كبير.
61- عميدزنجاني، عباسعلي(1377)، فقه سياسي(چاپ سوم)، تهران: اميركبير.
62- فروغي، محمدعلي(1344)، سير حكمت در اروپا، تهران: انتشارات زوار.
63- فروم، اريك(1360)، ترجمه اكبر تبريزي(چاپ دوم )، تهران: انتشارات كتابخانه بهجت.
64- فيروزآبادي، محمدبن يعقوب(1408ق)، بصائر ذوي التمييز، عراق: المكتبه العلميه.
65- قبله اي خويي، خليل(1384)، آيات الاحكام حقوق مدني و جزايي(چاپ اول)، تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهي(سمت)مركز تحقيق توسعه علوم انساني.
66- قدردان، محمدحسن، «خشونت و عقلانيت ...» از ديدگاه شهيد مطهري، مجله معرفت شماره چهلم.
67- قدردان قراملكي، محمدحسن(1382)، آزادي در فقه و حدود آن(چاپ اول)، قم: اتنتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
68- قرائتي، محسن(1389)، تفسير نور(چاپ پنجم)، تهران: مركز فرهنگي درس هايي ازقرآن.
69-كاتوزيان، ناصر(1358)، فلسفه حقوق، تهران: دانشگاه تهران.
70-كريميان، احمد(1384)، يهود و صهيونيسم تحليل عناصر تاريخي و ديني يك فاجعه، قم: چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
71-كليني رازي، ابوجعفرمحمدبن يعقوب بن اسحاق(1389ق/1348ش)، كافي(چاپ دوم)، تهران و بيروت: دار صعب و دالتعارف امتياز چاپ از اسلاميه.
72- مجلسي، محمدباقر(1403)، بحار الانوار(چاپ دوم)، بيروت: مؤسسه الوفاء.
73- محمدي، نورمرادي(1389)، خشونت(چاپ اول)، قم: مؤسسه بوستان كتاب مركز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
74- محمدي ري شهري، محمد(بي تا)، ميزان الحكمه، قم: دالحديث.
75- مسجدجامعي، محمد(1379)،گفتگوي ديني تمدني اسلام و مسيحيت در دوران جديد(چاپ اول)، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
76-مشكيني، علي(1379ش )، مصطلحات الفقه، قم: نشر الهادي.
77- مصباح، مصطفي(1990م)،الارهابمفهومه و اهم جرائمه في القانون الدولي الجنائي، منشورات جامعه مارينوس، بنغازي.
78- مصباح يزدي، محمدتقي(1379ش)، آذرخشي ديگر از اسمان كربلا، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
79- مصطفوي، حسن(1360ش)، التحقيق في كلمات القرآن(چاپ اول)، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
80- مطهري، مرتضي(1361)، جهاد، قم: انتشارات اسلامي.
81- مطهري، مرتضي(1354و1388)، سيري در نهج البلاغه(چاپ چهل وسوم)، قم: انتشارات صدرا و دالتبليغ اسلامي.
82-مطهري، مرتضي(1388)، انسان و نيازهاي زمان(چاپ بيست ويكم)، قم: انتشارات صدرا.
83-معين، محمد(1362)، فرهنگ فارسي، تهران: امير كبير.
84-مكارم شيرازي، ناصر، با همكاري جمعي از فضلاء و دانشمندان(1386)، تفسير نمونه(چاپ بيست و هفتم)، تهران: دارالكتب الاسلاميه.
85-الموسوي الخميني، روح الله(1366)، تحرير الوسيله، تهران: البطعه پيام.
86- موسي زان، ابراهيم(1390)، بررسي حقوق انسان از دو ديدگاه غرب و اسلام در رابطه ي حق تكليف در انديشه حقوق اسلامي، فصلنامه حكومت اسلامي، شماره14.
87- مهريور، حسين(1373)، وضعيت حقوق بشر، مجله راهبرد، شماره پنجم.
88-نراقي، محمدبن ابوذر(1360ش)، جامع السعادت، قم: اسماعيليان.
89- هانا، آرنت(1359)، خشونت، ترجمه: عزت الله فولادوند، تهران: شركت سهامي انتشارات خوارزمي.
http/berkan.mihanblog.com/past- 90