رضايت الهي از منظر آيات و روايات مهري حكمت اليگودرز، مدرسه علميه فاطميه

شناسه نوشته : 12337

1393/07/20

تعداد بازدید : 2481

رضايت الهي از منظر آيات و روايات مهري حكمت اليگودرز، مدرسه علميه فاطميه
چکیده
اگر بشر به جد در صدد اصلاح خطاها و مفاسد باشد راه الهی هموار شده و عاقبت بشر، سرانجام نیکی خواهد شد. اشکال کار ما انسان‌ها غفلت از خطا و اصلاح خود است. همة تلاش‌ها و مجاهدت‌ها برای این است که بتوانیم خدا را از خود راضی نگه داشته و خود را به کمالی که در اصل آفرینش برای ما در نظر گرفته شده، برسانیم. انسان به این مقام نمی‌رسد مگر این که نسبت به حق تعالی معرفت کسب کرده و باور کند هر آنچه خداوند رحمان امر و نهی کرده به مصلحت بنده است و جز خیر بنده‌اش را نمي‌خواهد. در این راستا از جوامع تفسیری، روایات معصومینDمباحث اخلاقی و کتب دیگر در رابطه با بحث «رضایت الهی» استفاده شده است.
انسان با شناخت عوامل و موانع رضایت الهی، زندگی سالم و عاری از هرگونه ناهنجاری را فراهم ­می­آورد. بیان عوامل و موانع در جهت هوشیاری و بیداری انسان است که او را در طریق هدایت و رستگاری رهنمون می‌سازد. راهکار اصلی کسب رضایت الهی، انجام وظایف شرعی است و اساسی‌ترین و مهم‌ترین آنها «انجام واجبات» و «ترک محرمات» است.
صفات خداوند به دو بخش جماليه و جلاليه تقسيم مي­شوند. صفاتي چون رحمت، غضب، رضا، سخط و... كه كم و بيش در وجود انسان مشاهده مي شود و قابليت اتصاف به اين صفات به صورت بالقوه در نهاد بشر گذاشته شده، ليكن تنها انبيا و اوصيای الهي و پيروان راستين آنان هستند كه تمام يا برخي از اين صفات در وجودشان متجلّي گشته است. در ميان این صفات «رضا و رضامندي» به قدري اهميت دارد كه قرآن كريم بيش از هفتاد بار (با مشتقات آن) به این ذکر اشاره کرده است.
قرآن کسانی را که مورد رضایت حقّ و مرضی درگاه عبودیّت بوده‌اند مانند رسول اللهlو مولای متقیان حضرت علیAرا معرفی کرده و با بیان عوامل آن مراحل تکامل و کمال انسان را به او نشان می دهد؛ هم­چنین موانع و سد راه الهی را مانند فسق و کفر بیان کرده است.
 
کلید واژه ­ها: موانع رضايت الهي، رحمت الهی، غضب، رضامندی، كسب رضايت الهي.
 
نتیجه‌گیری
رضایت الهی از بالاترین سعادتمندی‌ها در دنیا و آخرت است که آن مخصوص کسانی است که در طول عمر خود از دستورات پروردگار عالم سرپیچی ننموده و هیچ گاه عملی که رضای خداوند در آن نباشد را انجام نداده باشند، به طوری که آنان به قضا و قدر الهی راضی بوده و خداوند نیز از آنان راضی می‌باشد.
هنگامی که خداوند از بنده خویش راضی باشد، یقیناً آن بنده از خشم و غضب الهی در امان است چرا که رضای خداوند پیروزی عظیم است که در آن هیچ گونه شکستی وجود ندارد، و خداوندی که از بنده خویش راضی است، هیچ گاه بر او غضب نمی‌نماید. با توجه به آیات و روایات، رضایت خداوند در این است که بنده مؤمن از دستورات خدا و رسولش اطاعت نموده و در انجام آنها کوتاهی نکند. اگر اعمال انسان بر طبق معیارهای برگرفته از قرآن و سنّت معصومین(ع) باشد، و اگر در هماهنگی اعمال خود ما با آن معیارها بکوشد باید امیدوار باشد که عملش درست و مورد رضای خداوند است. و اگر نیّت و انگیزه انجام عمل انسان خدایی باشد در نهایت به رضایت الهی ختم می‌شود.
با دقت، تفکر در آیات قرآن به این نتیجه می‌رسیم که انسان نیازمند به چیزی فراتر از نعمات مادّی و نیازهای جسمانی می‌باشد و آن هم رضای الهی و تقرب در درگاه ایزد منّان است.
این تحقیق با هدف شناخت عوامل رضایت الهی و هم چنین موانعی که باعث نارضایتی حقّ می‌شود انجام گرفته تا بهترین مخلوق خداوند با شناخت و آگاهی از پیامدهای آن و موانع انجام آن بتواند زندگی سالم و عاری از هر گونه ناهنجاری‌های موجود در جامعه برای خود فراهم آورد. انسان باید بداند که اگر توانست گام بلندی در جهت برداشتن و رفع این موانع بردارد از عذاب جهنّم رهایی یافته است. به همین منظور این تحقیق تحت عنوان «عوامل، موانع و آثار رضایت الهی از منظر آیات و روایات تدوین گردیده است:
بخش اوّل: تحت عنوان کلیات مي‌باشد.
بخش دوّم: مباحث محتوایی(تجزیه و تحلیل داده‌ها) است و دارای سه فصل می‌باشد که در جواب سه متغیر تدوین گردیده.
اولين سؤال پژوهش كه در فصل اول آمده عبارت است از: عوامل رضايت الهي از منظر آيات و روايات چه مي‌باشد؟ در پاسخ به اين پرسش محقق به اين نتيجه رسيد كه: عوامل زيادي در جلب رضايت الهي نقش دارند و بررسي همه‌ي اين عوامل در اين تحقيق قابل جمع نمي‌باشد، لذا سعي بر اين شد اهمّ اين عوامل عبارتند از:     
1. تقوي: از بررسي در آيات شريفه اين نتيجه بدست آمد؛ خود نگهداري و حفظ خويش از گناهان و معاصي، آفات و بلاهاي هلاك كننده، واقعيتي است كه قرآن و معارف الهيه از آن به عنوان تقوي ياد كرده كه در ميان ارزش‌هاي ديني و زيبائي‌هاي معنوي از جايگاه خاصي برخوردار است. خداوند عاشق اهل تقوي بوده و حسابي بسيار سهل و آسان براي آنها مقدر فرموده است و از طرفي افراد متّقي را همنشين با نيكان و ابرار دانسته است. چرا كه خود افراد متّقي را هم از نيكان و ابرار هستند.                                                                                                                    
2. ايمان: در قرآن كريم ايمان و عمل صالح در كنار هم ذكر شده اند. اگر كسي عمل صالح انجام دهد ولي ايمان نداشته باشد عمل صالح او نفعي برايش نخواهد داشت. ولي مؤمنان همواره سعي و تلاش در انجام اعمال صالح داشته و هدفشان از اين گونه اعمال، كسب رضايت حضرت دوست مي‌باشد. اگر كسي به دل معتقد است و عقيده قلبي را با زبان مي‌گويد، امّا در عمل از روي طغيان و تكبّر نسبت به اوامر الهي بي‌اعتنا باشد و تعاليم باري تعالي را نفي كند، او هم داراي ايمان نيست، زيرا اعراض از امر خدا و استكبار در مقابل آفريدگار جهان، منافي با ايمان دل و منافي با اعتراف زبان است.                                                         
آنچه كه از آيات قرآن در مورد ايمان بدست آمد اين است كه ايمان را تركيبي از باور داشتن خدا و قيامت و فرشتگان و پيامبران، پرداخت مال در عين عشق‌ورزي به آن، به خويشان و يتيمان و از كار‌افتادگان و بر پا داشتن نماز، استقامت و صبر در مصيبت ها و بلاها و...مي‌داند، همان طور كه پيامبر‌خدا‌(ص) از ايمان تعبير به ريشه، پايه و اصل نموده‌اند، چرا كه اگر ايمان نباشد بناي دين استوار و مستحكم نخواهد بود و به طور قطع و يقين فتنه‌ها و فتنه‌گران ميان انسان و دين جدايي خواهند انداخت. به اين ترتيب انسان‌ها با ايمان و انجام عمل صالح مي‌توانند يقين داشته باشند كه اعمال آنها مورد رضايت حضرت حقّ قرار گرفته است.     
3.  توكّل: با توجه به تحقيقات انجام گرفته توكّل تسليم بودن به خواسته‌هاي حقّ و اعتماد به قدرت كارگشاي او و خدا را در همه امور زندگي وكيل و كارگزار گرفتن است. انسان با توكّل بر خداوند سعادت خود راتضمين نموده و از خطرات و گرفتاري هاي پيش رويش كه خود از آنها آگاه نمي‌باشد محفوظ و مصون مي‌ماند و در نتيجه با توكّل بر باري تعالي رضايت او را هم كسب نموده است.                                                         
4. التزام به دين الهي: دين كه برنامه زندگي مادّي و معنوي انسان است زماني به هدف مي‌رسد كه از جانب خود خدا تعيين شده و مورد رضايتش باشد. قدم برداشتن در راه دين باعث ثبات قدم و پايداري و خشنودي رضاي الهي مي‌باشد.      
5. نماز: از اين ركن بسيار مهم در اسلام بايد به نحو احسن استفاده كرد، نماز كه باعث اتصال بندگان با خداست ظاهر و باطن انسان را در گردونه‌ي طهارت و پاكي مادي و معنوي قرار داده و درون و برون را زينت مي‌بخشد. نماز زمينه‌ي خشنودي خدا از انسان را فراهم مي‌آورد.
6. حجّ: حجّ مدرسه‌ي ايماني بزرگي بوده كه مسلمانان در آن در عرصه‌هاي مختلف و در تمامي بخش هاي دين اعم از عقايد و عبادات، سلوك و... درس‌هاي بزرگ و فوائد ارزشمند و اندرزهاي مفيدي مي‌آموزند. كسي كه باخضوع و خشوع اعمال حجّ را به جا مي‌آورد، بارها و بارها گناهانش بخشيده شده و با اعمال خود در خانه كعبه كه از محبوب‌ترين زمين‌ها نزد حضرت حقّ است رضايت الهي را بدست مي آورد.
7. دعا كردن: انسان بايد بداند خداوند مهربان او را دعوت به دعا فرموده و مستجاب شدن آن را هم ضامن شده و شخص دعا كننده از اين كه دعايش به سرعت به هدف اجابت نرسد نبايد دچار نااميدي شده چرا كه بنا بر آيات و روايات، شايد اجابت دعايش مصلحت نبوده، زمان و ظرف اجابت نرسيده يا خواسته شده كه نصيبي ابدي و بهره‌اي جاودانه عايد او شود. اولياء خدا هرگز حالت دعا و راز و نياز را كه از زيباترين حالات بندگان اين است، با هيچ چيز معامله نمي‌كنند چون كه ارتباط با خدا و اميد استجابت دعا آرامش‌بخش دل و مايه دلگرمي دعا كننده مي‌باشد.                                                                                                                                         
8. انفاق و صدقه: اين عمل اجتماعي هميشه در كنار عبادت محض يعني نماز بيان شده، كه اگر انسان با نيّت خالص بخشش كند باعث تقويت روح ايمان و آرامش در نهاد خود شده و متناسب با درجه صدقه پاداش الهي را كسب خواهد كرد آنچه از آيات قرآن بدست آمده: اهل ايمان براي حلّ مشكلات مردم از مال، دانش، آبرو، مقام و موقعيت خود بهره مي‌گيرند، و عاشقانه ازآنچه كه دارند در راه خدا بدون منّت‌گذاري و ريا خرج مي كنند. قرآن مجيد خودداري از انفاق را باعث خرابي آخرت انسان و مساوي با كفر و ظلم دانسته و خداوند در قيامت دوست و شفيعي براي آنها قرار نمي‌دهد، چرا كه انفاق عملي است محبوب حقّ، و داراي اجر خدايي و برطرف كننده‌ي ترس و اندوه در هنگام مرگ و قيامت.. 
9. خمس غنائم: غنائم كه شامل هرگونه درآمد قابل ملاحظه است و به غنائم جنگي و غير آن اطلاق مي‌شود بايد در بين افراد تقسيم شده و آنها هم به مقدار غنيمت رسيده شده راضي باشند چرا كه تصميم‌گيري در نحوه تقسيم و صرف بيت‌المال با خدا و پيامبر و رهبر امت اسلامي است و به اين طريق الطاف الهي به مخلوقاتش مي‌رسد.    
10. ترك ديار: از نقش‌هاي مؤثر در پيروزي حكومت اسلامي بوده كه از يك طرف مسلمانان را از تسليم در برابر فشار و خفقان محيط بازداشته و از طرف ديگر عامل صدور اسلام به نقاط مختلف جهان مي‌شود. با هجرت در راه خدا و براي ياري دادن حق، انسان به مقام رضا و خشنودي خدا دست مي‌يابد.                                                        
11.جانفشاني در راه خدا: انسان با ارزش‌ترين سرمايه خود را كه جان خويش مي‌باشد اگر در راه آرمان‌هاي اسلام و براي رضاي خدا فدا كند به بالاترين درجات مي‌رسد، چون در مقابل جان خود با رضايت خالق معامله كرده است و اين معامله‌اي است كه هرگز پشيماني در آن راه ندارد. بالاترين مصداق اين عامل حضرت‌علي(ع) مي‌باشد كه با گذشتن ازجان خود در شب ليله المبيت جان با ارزش خود را براي طلب رضا و خشنودي خداوند فروخت و حاضر شد هر گونه آزار و اذّيتي كه باشد همراه او بوده و حتي كشته شود و پيامبر جان به سلامت ببرند.
12. نهراسيدن از دشمن: از تحقيق و بررسي در آيات مربوط اين نتيجه بدست آمد: انساني كه در صدد جلب رضاي الهي است در مقابله با دشمن هيچ‌گونه ترس و هراسي به خود راه نداده و باتوجه به رضايت خداوند در مقابل تهديدهاي دشمن ايستادگي نموده كه خدا هم عوض اين معامله از آنها پشتيباني كرده، و با ياري دادن آنها و رضايت خود اين‌گونه انسان‌ها را در بي اعتنايي به تهديدهاي دشمن پاداش مي‌دهد.                                     
13.پرورش فرزند صالح: با تربيت فرزندان خلف و صالح مي‌توان هم در دنيا و هم در آخرت از اعمال نيك فرزندان بهره‌مند شد.
14. شكر نعمت: با توجه به تحقيقات انجام گرفته انسان با قدر دانستن نعمت‌هاي خداوند و با انگيزه و هدف درست استفاده كردن، شكر نعمت را به‌ جا آورده و از فضل و رحمت و عنايات خاصه خداوند برخوردار مي‌گردد.
 در فصل دوم سؤال بعدي پژوهش آورده شده كه عبارت است از:  موانع رضايت الهي از منظر قرآن كريم و روايات چيست؟ هر آنچه كه موجبات سخط پروردگار را فراهم مي‌سازد مانعي در راه كسب رضاي حقّ مي‌باشد كه عبارتند از:
1.كفر: انكار الوهيّت توحيد، رسالت و ضروري دين اگر به انكار رسالت بينجامد كفر مي‌باشد. وارد شدن فرد به ولايت شيطان سبب نزديك شدن به خط كفر شده و از ولايت خدا خارج مي‌گردد و اين كفر باعث مي‌شود كه درون انسان از حقّ و خير و ايمان تهي گردد و در نتيجه مورد خشم و سخط الهي قرار گيرد.
2.نفاق: گذشتن هر چيز و از بين رفتن آن با تمام شدن آن چيز نفاق است.منافقان براي پوشاندن چهره خود بسياري از خلاف كاري‌هاي خود را انكار كرده و با توسل به سوگند دروغ سعي در فريب مردم دارند، شخص منافق با دورشدن از رحمت حق از لطف خاصه خدا هم دور مي‌مانند.
3.فسق: عملي است كه انسان برخلاف دستورات الهي انجام دهد، در اين موقعيت گفته شده كه او عصيان و سرپيچي از دستور پروردگار عالميان كرده است، و دچار معصيت شده و مطرود درگاه الهي هستند. گناه و معاصي لكه‌هاي سياهي است كه دل انسان، پس از انجام آنها سياه مي‌گردد. بعضي از افراد به عنوان دانشمند شناخته مي‌شوند، امّا دانشمندي آنان در رشته فسق و معاصي پروردگار عالميان است، چون اين افراد فارغ التحصيل دانشگاه شيطان هستند و خداوند به هيچ عنوان اين گونه افراد مورد رضايت درگاه الهي واقع نمي‌شوند. 
4.يروي از تسويلات شيطان: با وسوسه شيطان و در نتيجه ارتكاب جرم و گناه توسط انسان، آنها را از درگاه خداوند دور كرده و او را در حزب خود وارد مي‌كند و جايي كه شيطان لانه گزيني كند، گناه جاي عمل صالح و ايمان را گرفته، انسان از مقام رضاي الهي دور مي‌ماند.
5.خيانت: كلمه امانت در مقابل خيانت قرار گرفته و امري بسيار ناپسند است كه از شيطان و شيطنت مايه مي‌گيرد و از ويژگي هاي مردم بي دين يا سست عقيده است. خيانت در افراد مؤمن هرگز ديده نمي‌شود و عامل به خيانت از تبعات و خسارت‌هاي آن در امان نخواهد بود كه بزرگترين آنها عدم رضايت پروردگار متعال از آنها بوده و مورد سخط الهي قرار مي‌گيرند.
6.كفران نعمت: گناهي است كه بنابر فرموده خداوند عذاب شديدي به دنبال دارد و زشت‌ترين صورت آن هزينه كردن نعمت خدا در گناه و معصيت است، خدا هرگز كفر، عناد، و انكار نعمت را از بشر رضايت ندارد و به دليل ضايع نمودن نعمت‌ها مبغوض و رانده شده درگاه خداوند قرار خواهد گرفت.
7.دنيا طلبي: از تحقيق و بررسي آيات اين نتيجه بدست آمد: خداوند دنيا را براي بندگانش به منزله‌ي مزرعه و كشتزارهاي آخرت قرار داده است و كساني كه با بي خبري از حقايق و جهل به معارف و جداي از هدايت حقّ زندگي مي‌كنند، منتهاي آرزو وآخرين هدف و تنها مقصدشان دنياست، و ماوراي آن چيزي را نمي‌بينند و با چنين انديشه‌اي يقيناً گرد حقايق نمي‌گردند، و به شجره‌ي طيبه‌ي ايمان وصل نمي‌شوند، و عمل صالحي را انجام نمي‌دهند، و به مكارم اخلاقي آراسته نگشته و از هر درّنده‌اي درّنده‌تر و از هر شيطاني خبيث‌تر هستند و از رضاي الهي به دور مي‌باشند.   
8.لباس ذلت: جهاد از مفاهيم والاي دين اسلام است، كساني كه به هر دليلي (بدون داشتن عذر موجه) از جهاد شانه خالي كنند مطرود درگاه حقّ گشته و در مقابل افرادي كه در جهاد شركت داشته باشند مرضي درگاه خداي سبحان قرار مي‌گيرند.                                                                                    
      در فصل سوم آخرين سؤال پژوهش ذكر گرديده كه عبارت است از: آثار رضايت الهي از منظر قرآن كريم و روايات چه مي‌باشد؟ در پاسخ به اين سؤال بايد گفت: تمامي مواهب و منافع حاصل از كسب خشنودي پروردگار شامل حال بنده مي‌شود و حق تعالي به چيزي از آن نياز ندارد، لذا به محض قرار گرفتن بنده در مسير رضايت الهي اقسام رحمت عامّه و خاصّه پروردگار در دنيا و آخرت بنده را فرا مي‌گيرد كه عبارتند از:
1.هدايت: دستيابي انسان به هدايت به اذن خداوند بوده و انسان با توجه به آيات قرآن و راهنمايي‌هاي انبياء و عمل به آنها مي‌تواند در مسير هدايت قدم بردارد. خداوند سبحان نيز كساني را كه در پي كسب رضايت الهي هستند در راه‌هاي هدايت قرار مي‌دهد.
2.خروج از ظلمت: انسان با پيروي از دستورات قرآن و الگوپذيري از انبياء از ظلمت و تاريكي رها شده و در مسير نور و هدايت قرار مي‌گيرد.
3.ارتباط با ماوراء الطبيعه: در اين بحث به اين مطلب اشاره شده كه اموري پنهان از نظر بوده و در نهان خبر دارند و خبرداشتن از غيب مخصوص باري تعالي است و جز او كسي عالم به غيب نيست ولي خداوند سبحان به هركس كه بخواهد اين علم را مي‌دهد مانند انبياء و اوصياء و ائمه معصومين(ع) و غير از اين افراد، بعضي‌ها هم با افاضه و لطف خداوند تا حدود خاصي از غيب خبر مي‌دهند كه يا از راه خواب ديدن يا راه‌هاي ديگر آن هم ميسر نمي‌شود مگر با رضايت حضرت حقّ از انسان.
4.بركت:  با انجام اعمال نيك و مورد پسند خداوند متعال، برکت‌ها در سایه عبادت و حق گرایی و وظیفه شناسی تداوم می‌یابد. دعا و ارتباط با خداوند، برکت‌های زندگی را زیاد می‌کند. احترام به بزرگ‌ترها نیز در افزایش رزق و روزی تأثیرگذار است. اگر كسي به برادر نيازمندش بخششي داشته باشد عوض آن را با چند برابر از خداوند دريافت مي‌كند.
5.رضوان الهي: در اين بحث اشاره شده كه اين مقام نسبت به ساير مقامات معنوي مقام والاتري دارد و در بين تمام مقاماتي كه انسان مي‌تواند در دستگاه الهي و در تقرب به خداوند كسب كند مقام رضوان فوق آنهاست و اين مقام بدست نمي‌آيد مگر براي كساني كه دنيا را ترك گفته و مشغول طاعت و بندگي خالصانه حقّ تعالي بوده‌اند و همه چيز خود، حتي نفس كشيدن و گام برداشتن خود را براي رضاي الهي قرار داده‌اند.
6.جنّت: يكي از آثار رضايت بوده كه راه رسيدن به آن چيزي جز رضايت خداوند از انسان نيست و بهشت از آنِ كساني است كه در دنيا همه اعمال خود را بر پايه‌ي رضاي خدا قرار داده باشند، يعني عبادات‌شان بر اصل حبّ و حمد الهي استوار شده باشد، و درجات آن هم با اعمال بندگان محقق مي‌شود.
7.اصحاب الهي: انسان‌هايي كه تابع دستورات الهي باشند و در ولايت خدا قرار گيرند و حزب خداوند رستگاري دنيا و آخرت را به دست آورده‌اند و افرادي كه در ولايت شيطان قرار گيرند از اين موهبت الهي بي بهره مي‌باشند، چراكه محبّت خدا و دشمنان خدا در يك دل ممكن نمي‌باشد. با انجام اعمال سفارش شده در دين مي‌توان در زمره حزب‌اللهيان قرار گرفت و رضايت حضرت سبحان را بدست آورد.
8.فتح و ظهر: در اين مبحث اشاره شده پيروزي زماني بدست مي‌آيد كه انسان رضايت الهي را جلب كرده باشد، چون نتيجه اعمال خود را چه كوچك و چه بزرگ كه در راه رضايت الهي و عبادت و بندگي بوده مي‌بيند و از رضاي الهي پيروزي و فتحي بالاتر نمي‌باشد.
9.رهايي از جهنّم: در حقيقت پيروزي نهايي زماني بدست مي‌آيد كه انسان از آتش جهنّم نجات يافته و وارد بهشت خداوند سبحان شود. در تمام موارد ذيل ابتدا به تعريف لغوي پرداخته و سپس آياتي از قرآن كريم را به عنوان سند بيان نموده و با ذكر نظرات مفسّران در اين مورد، به تحليل موضوع پرداخته شده و گاهي به ذكر احاديثي به عنوان مؤيّد مطلب در اين مورد اشاره گرديده است.
10.شفاعت: در اين بحث به اين مطلب اشاره دارد كه اذن شفاعت در قيامت به كساني داده مي‌شود كه اذن و رضاي خداي سبحان را داشته باشند، به عبارت ديگر شفيع و مشفع هر دو مورد رضايت خداوند بوده و عمل شخص طوري باشد كه مشفع اذن شفاعت او را داشته باشد و هيچ كس رضايت خداوند را جلب نمي‌كند مگر با اطاعت از خداوند و پيامبر و اولياي آنها از آل محمّد(ص).                                     
 در پايان اين تحقيق از خداوند متعال خواستارم:
 الهی! عملم را نمک اخلاص بپاش و برای خویشت تربیت و تکمیل فرما و از ریا و عجب و حسد بری نما.
الهی! چه می شود که به من نظر کنی و از غضب بر من به خداوندی خودت حذر
 
 
منابع و مآخذ:
1. قرآن كريم ، ترجمه محمد مهدي فولادوند.                                                
2. نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدي.
الف)منابع فارسي
1. جبّاران، محمدرضا، درسنامه علم اخلاق، مركز نشر هاجر، قم، 1391ه.ش.
2.جعفري، يعقوب، تفسير كوثر، بي نا، بي جا، بي چا، بي تا.
3.جوادي آملي،عبدالله، تفسيرموضوعي قرآن‌كريم (مراحل اخلاق در قرآن)، مركز نشر اسراء، قم، 1382ه.ش.
4. حسيني شاه‌عبدالعظيمي، حسين بن احمد، تفسير أثنا عشري، ميقات، تهران، 1363ه.ش.
5. حسيني همداني، سيد محمد، انوار درخشان، انتشارات لطفي، تهران، 1404ه.ق.
6. رازيني، علي، پژوهشي پيرامون مفردات قرآن، دفتر پژوهش، نشر سهروردي، تهران، 1381ه.ش.
7. راغب اصفهاني، ابوالقاسم حسين ين محمد بن فضل، المفردات في غريب القرآن،‌ ترجمه غلامرضا خسروي حسيني، انتشارات مرتضوي، قم، 1362ه.ش.
8. طالقاني علايي، سيدمحمود، پرتوي از قرآن، شركت سهامي انتشار، تهران، 1362ه.ش.
9. طباطبايي، سيد محمدحسين، تفسير الميزان في تفسير القرآن، ترجمه: سيد محمد باقر موسوي همداني، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، 1374ه.ش.
10. طبرسي، فضل‌بن‌حسن، تفسير جوامع الجامع، مترجمان: بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، مشهد، 1377ه.ش.
11. همو، مجمع البيان في تفسير القرآن، ‌انتشارات فراهاني، تهران، چاپ اول، 1360ه.ش.
12. طيب، سيدعبدالحسين، أطيب البيان في تفسير القرآن، انتشارات اسلام، تهران، 1378ه.ش.
13. عميد، حسن، فرهنگ فارسي عميد، انتشارات اميركبير، تهران، چاپ سي و يكم، 1384ه.ش.
14. قرائتي، محسن، تفسير نور، مركز فرهنگي درس‌هايي از قرآن، تهران، چاپ يازدهم، 1383ه.ش.
15. قرشي، سيد علي اكبر، تفسير أحسن الحديث، بنياد بعثت، تهران، چاپ سوم، 1377ه.ش.
16. همو، قاموس قرآن، دارالكتب الاسلاميه، تهران، چاپ ششم، 1371ه.ش.
17. كليني، محمدبن‌يعقوب‌بن‌اسحاق، اصول كافي، مترجم: سيدجواد مصطفوي، دفتر نشر و فرهنگ اهل بيت(ع)، تهران ، بي تا.
18. گنابادي، سلطان‌محمد، بيان السعاده في مقامات العباده، ترجمه: حشمت‌الله رياضي‌خاني، مركز چاپ و انتشارات پيام نور، تهران، چاپ اول، 1372ه.ش.
19. مترجمان، تفسير هدايت، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي، مشهد، 1377ه.ش.
20. محقق، محمدباقر، اسماء و صفات الهي فقط در قرآن، انتشارات اسلامي، تهران، 1372ه.ش.
21. محمدي‌ ري‌ شهري، محمد، ميزان الحكمه، ترجمه: حميدرضا شيخي، انتشارات دارالحديث، قم، چاپ اول، 1377ه.ش.
22. مصطفوي، حسن، التحقيق في كلمات القرآن، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360ه.ش.
23. همو، تفسير روشن، نشر كتاب، تهران، 1380ه.ش.
24. معين، محمد، فرهنگ فارسي، انتشارات اميركبير، تهران، 1383ه.ش.
25. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، تهران، چاپ اول، 1374ه.ش.
26. نجفي‌خميني، محمدجواد، تفسير آسان، انتشارات اسلاميه، تهران، چاپ اول، 1398ه.ق.
27. نراقي، ملا احمد، معراج السعاده، مطبوعاتي حسين، تهران، چاپ سوم، 1375ه.ش.
28. نفيسي، علي‌اكبر، فرهنگ نفيسي، انتشارات خيام، 2535.
ب)منابع عربي:
1. ابن فارس، احمد، معجم مقاييس اللغه، مكتب الاعلام الاسلامي،  1404ه.ق.                                                                                                             
2. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، دار صادر، بيروت، چاپ سوم، 1414ه.ق.
3. بندرريگي، محمد، (ترجمه) المنجد الطّلاب، نشر: انتشارات اسلامي، تهران، چاپ هفدهم، 1384ه.ش.
  4. تميمي آمدي، عبدالواحد بن محمد، غررالحكم و دررالكلم، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1366ه.ش.
5. جوهري، اسماعيل‌بن‌حمار، المعجم الصحاح، العلم للملائين، لبنان، چاپ چهارم، 1990م.
6. حرعاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم، 1409ه.ق.
7. راغب اصفهاني، ابوالقاسم محمدبن‌فضل، المفردات في غريب القرآن، انتشارات مرتضوي، قم، 1362ه.ش.
8. زمخشري، محمود، الكشاف عن حقايق غوامض التنزيل، دارالكتب العربي، بيروت، 1407ه.ق.
9. شيخ صدوق، محمد بن علي بن حسين بابويه قمي، امالي، مؤسسه بعثت، قم، چاپ سوم، 1407ه.ق.
10. همو، معاني الاخبار، جامعه مدرسين، قم، 1402ه.ق.
11. طبري، ابوجعفر بن جرير، جامع البيان في تفسير القرآن، دارالمعرفه، بيروت، چاپ اول، 1412ه.ق.
12. طريحي، فخرالدين، مجمع البحرين، كتابفروشي مرتضوي، تهران، چاپ سوم، 1375ه.ش.
13.فخرالدين رازي، ابوعبدالله محمدبن‌عمر، مفاتيح الغيب، دارالاحياء التراث العربي، بيروت، چاپ سوم، 1420ه.ق.
14. فراهيدي، خليل بن احمد،‌ العين، انتشارات هجرت قم، چاپ دوم، 1410ه.ق..
15. قمي مشهدي، محمد، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، تهران، چاپ اول، 1368ه.ش.
16. كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365ه.ش.
17. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، لبنان، 1404ه.ق.
18. مصطفوي، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360ه.ش.
19. مغنيه، محمدجواد، تفسير الكاشف، دارالكتب الاسلاميه، تهران، چاپ اول،1424ه.ق.