چکیده
یاد و ذکر الهی در نورانی شدن مسیر زندگی افراد و حتی مسیر جامعه، اثر قابل توجهی دارد. کسی که قلبش به یاد الهی روشن است عبد خوبی برای انجام فرامین و ترک نواهی الهی میباشد و قطعاً خدمتگزاری صادق، برای جامعه و خلق خدا بوده که این خود بالاترین عبادت بشمار میرود. توجه به اثراتی که ذکر در فرد و جامعه دارد، اهمیت و ضرورت این بحث را به طور کامل نمایان میسازد. ذکری دارای اثر است که با قرآن کریم و سنت معصومین Dمنطبق باشد. تنها ذکر الفاظ و اوراد برای شخص، بار معنایی به وجود نمیآورد. البته میتوان با تفکر و تعقل، شرکت در مجالس عزاداری و اشک بر اهل بیت یاد الهی را در خود پرورش داد و زنده کرد.
هرگاه انسان با ذکر گفتن خود را از غفلت و خطا برهاند، به یقین چنین ذکری نمیتواند تنها گفتن اذکار باشد؛ بلکه مفهومی فراگیر دارد و شامل هرآنچه که انسان را به خدا نزدیک کند، میشود. انسان با ترک کردن ذکر در زندگی و فرو رفتن در گرداب غفلت از یاد خدا، نورانیت دل را از بین میبرد و زمینة کافی برای حضور شیاطین در جان آدمی را فراهم میسازد.
اگر ذکر تداوم و استمرار پیدا کند، زنگارهای گناهان را میزداید، زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی از موانع ذکر میباشد، ساحت دل را مکدر میکند.
ذکر و یاد خداوند، آثار سازندة روحی و اخلاقی دارد که یاد متقابل خداوند به بنده، آرامش قلب، بخشش گناهان، علم و حکمت از جملة آنهاست. ذکر را میتوان به سه دستة لفظی، قلبی و عملی تقسیم کرد که ذکر لفظی پایینتر از ذکر قلبی و ذکر قلبی پایینتر از ذکر عملی است.
کلید واژه ها: ذکر، سازندگی ذکر، ذکر در قرآن، عبادت، ملکه سازی ذکر، موانع ذکر.
نتیجه از مطالب گذشته می توان این طور نتیجه گرفت که ذکر امر واجبی است که اسلام به آن تاکید فراوان دارد. ذکر تنها به زبان آوردن نیست بلكه حالت درونی است که قابلیت دارد نفس سرکش را رام نموده و در اختیار بگیرد و با تمام شوق به حرکت کمالی وادارش نماید.
ذکر را می توان به سه دسته ی لفظی،قلبی و عملی تقسیم کرد،که ذکر لفظی پایین تر از ذکر قلبی و ذکر قلبی پایین تر از ذکر عملی است.ذکر و یاد خداوند منشاء برکات زیادی برای شخص مومن دارد،از یک سو وی را از تلاطم امواج سهمگین حوادث و بلاها آرامش می بخشد و از سوی دیگر وی در برابر خداوند نسبت به اعمالش احساس مسولیت فراوانی پیدا می کند.
بنابراین ذکر بر زندگی مادی انسان تاثیرات فراوانی دارد از جمله:جلب رضای خداوند،شکرگذاری و قدر دانی، آرامش و هزاران اثر ناشناخته ی دیگر که ممکن است آیندگان به آن پی ببرند،اما به جهت غفلت که تمامی موانع به آن برمی گرددو مشکلات جامعه ی امروزی و دغدغه ی دین به غفلت می رسد باعث شده که شخص از آثار مادی و معنوی ذکر بی نصیب شود،چرا که از حدود الهی تجاوز نموده و دچار قساوت قلب می گردد و حتی هویت خود را فراموش می نماید.
فهرست منابع
قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
1. ابن ابی الحدید، عبدالحمید: (1404)، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانهی آیت الله مرعشی نجفی.
2. ابن بابویه، محمد: (1362) الامالی، بیجا، کتابخانهی اسلامیه.
3. ---------- : (1403) الخصال، قم، جامعهی مدرسین.
4. --------- : من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین. (1413)
5. ابن مکرم، محمد: بیتا، لسان العرب، بیجا.
6. ابن عربی، محمد بن علی: (1994 م) الفتوحات المکیه، بیروت، دارالحیاء التراث العربی.
7. الماسی، علی: (1384) ذکر در قرآن و سنت، قم، شکوری.
8. انصاریان، حسین: (1368) عرفان اسلامی، بیجا، پیام آزادی.
9. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد: (1366) غرر الحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، حوزهی علمیه قم.
10. جوادی آملی، عبدالله: (1381) ادب فنای مقربان، قم، اسراء.
11. حر عاملی، محمد بن حسن: (1409) وسائل الشیعه، قم، آل البیت.
12. خرمشاهی، بهاء الدین: (1381) دانشنامهی قرآن و قرآن پژوهی، تهران، گلشن.
13. دیلمی، حسن بن حسن: (1412) ارشاد القلوب الی الصواب، قم، شریف رضی.
14. دهخدا، علی اکبر: (1373) لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران.
15. طباطبایی، محمد حسین: (1378) تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، تهران، دفتر انتشارات اسلامی.
16. طبرسی، فضل بن حسن: (1350-1360) تفسیر مجمع البیان، ترجمه سید ابراهیم میر باقری و دیگران، تهران فراهانی.
17. طریحی، فخرالدین: (بیتا) مجمع البحرین، بیجا.
18. عبداللهی، محمدبار: (1385) بهانه راز، قم، فارس الحجاز.
19. قمی، عباس: (بیتا)، مفاتیح الجنان، تهران، محمد.
20. قمی، علی بن ابراهیم: (1404) تفسیر قمی، بیجا، دارالکتب.
21. کلینی، محمد بن یعقوب: (1365) اصول کافی، تهران، دارالکتب اسلامیه.
22. مکارم شیرازی، ناصر: (بیتا) تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب اسلامیه.
23. مجلسی، محمدباقر: (1403) بحارالانوار، لبنان، بیروت، الوفاء.
24. میبدی،رشیدالدین ابوالفضل،(1371)،کشف السراروعده الابرار،تهران امیرکبیر.
نوری، حسین: (1408) مستدرک الوسائل، قم، آل البیت