چکیده
جهان بيني ديني، جامع و عميق است. در جهان بيني ديني (توحيدي) عالم، همه هستي غير از خداوند تعالي ميباشد. عالم، عالم مادي از جمادات، حيوانات، انسان تا عالم غير مادي كه شامل فرشتگان و مجردات است را شامل مي شود.
این اثر در پی بیان و اثبات درك، احساس و علم جهان هستي از منظر قرآن و روايات می باشد. جهان، مجموعهاي از موجوداتي است كه داراي مراتب گوناگونند. همه در برابر خالق يكتا كه هستي را بر اساس حكمت و مصلحت آفريده، مطيع و عبد اويند و دائم در ذكر حضرت حقاند. در ميان موجودات، هر گروه متناسب با نيازهاي خويش از شعور بهره برده و هدايت شده است. مراتب موجودات با توجه به سطح شعور و هدايت آنها شامل: جمادات، نباتات، حيوانات و انسان ميباشد كه در ميان انسانها، انبيا و پيامبر خاتم (ص) داراي برترين مرتبة عقل و شعورند. از مصاديق شعور هستي نسبت به ذات خداوند تسبيح و تحميد موجودات نسبت به ذات حق است كه در قرآن و روايات به وضوح به آن اشاره شده است. قرآن، همة هستي را مطيع و تسبيح گوي خدا معرفي ميكند و صراحتاً بيان ميدارد كه انسان اين تسبيح را نميفهمد و از آن غافل است. مصداق ديگر شعور هستي، حشر موجودات در روز قيامت است. از آنجايي كه هستي داراي شعور است و حيوانات نيز مرتبهاي از شعور و اختيار را دارند لذا قرآن حشر را براي همه مخلوقات به جهت حسابرسي در قيامت بيان كرده است. این نظریه در برابر نظریهای است که وجود موجودات، نظم و اتقان موجود در جهان هستی را بیانگر وجود حضرت حق و مظهر صفات عالیه او میداند و بیان میدارد که این امر، همان تسبیح تکوینی مد نظر قرآن می باشد.
کلید واژه ها:هستی شناسی، شعور موجودات، اصل تسبيح، حشر موجودات، تسیح کائنات.
نتیجه گیری
جهانبينى اسلامى جهانبينى توحيدى، عقلانى و فلسفى است.در جهانبينى اسلامى علت امور به علل مادی خلاصه نمی شود. عالم منتهي به علّت واجب الوجود مي شودوجهان به حكم اينكه از يك مبدأ صدور يافته و با سيرى هماهنگ به سوى او باز مىگردد از نوعى وحدت برخوردار است.
خلقت و آفرينش جهان هستی از روي لهو و لعب و بازيچه نبوده بلكه بر اساس حكمت بالغه ي خداوندی است که آفرینندهی آن است و هر چيزي را به سِلاح كمال يابي و هدايت دروني مجّهز كرده و او را راهنمايي نموده تا با استفاده ازآن، به سوي هدف نهايي خود حركت كند.
ما در موجودات جهان هستي قدرتي سراغ داريم كه موجود بوسيله آن نيازمنديهاي خود را شناسايي نموده و راه رفع آن را مييابد. اين شكل از شعور را در گياه، انسان و حيوان دیده میشود.
اين كه شعور موجودات زاييده اجزاي مادي آنها باشد قابل پذيرش هيچ فردي نيست زيرا همين اجزا قبل از تركيب وجود خارجي داشته ولي اين آثار از آنها بروز نميكرده است. اگر اين خاصيت ايجاد شده در اثر تركيب عناصر باشد بايد تا مادامي كه عناصر موجود است و اين تركيب باقي است آن خاصيت هم باقي باشد. در موجوداتي مثل انسان تا قبل از مرگ اين آثار وجود دارد ولي در مرگ هيچ يك از آن آثار در او مشاهده نميشود. نتيجه نهايي اين كه شعور نيرويي مادي نيست و از جهاني برتر از ماده به موجود داده شده است. شعور معرفت دقیق است، شناختی است حسی و درونی که نیاز به اثبات ندارد.
موجودات هستی داراي مراتبي هستند و این شعور در همهی مراتب و طبقه بندی موجودات دیده میشود. اولين مرتبه جمادات هستند که فاقد رشد میباشند و سپس نباتات كه داراي رشد و نمو هستند. مرتبه بعد حيوانات قرار دارند كه علاوه بر رشد، حركت نيز دارند و در نهايت مرتبه انسان كه علاوه بر داراييهاي موارد قبل، داراي ادراك و اختيار هم هست و بر همه غالب و امور مسخّر اوست. در كمال اين قوا و بالاترین حد آن انبياء (عليهم السلام) هستند. همهي موجودات در اين مراتب، بسته به بهرهي وجودي و مرتبهي وجوديشان داراي شعورند، به نيازها و كمالاتشان هدايت و آگاهانه در مسير آن حركت مي كنند و سراسر هستي با این حرکت و نظم آفرینشش تكوينا در عبادت حقّ است وعظمت او را مینمایاند.
تسبیح موجودات نسبت به حضرت حق و حشر همه خلایق، از مصادیق شعور هستی است. رعد، فرشته، كوهها، پرندگان و آسمانها با عظمتى كه دارند، خورشيده، ستارگان، زمين با آنچه كه در آن است، همگى تسبيحگوى خداى يگانهاند و به يگانگى او گواهى مىدهند؛ همه بهرهاى از شعور دارند؛ مىدانند چرا و چه كسى را مىخوانند و تسبيح مىگويند اين تسبيح عملي موجودات است.
قرآن كريم همهي موجودات را داراي امتهايي ميداند كه به سوي حضرت حق محشور مي شوند.اصل معاد از سوي ملحدين و مشركان مورد انكار قرار گرفته در حالي كه ايشان هيچ ادله و برهاني بر قول خود نياوردهاند و جزء از روي ظن و گمان چيزي نگفتهاند.
در برابر اين منكران دانشمندان اسلامي و به خصوص علماي شيعه با استناد به قرآن و روايات معصومين ضرورت وجود معاد و عام بودن حشر خلايق را اثبات نمودهاند. خلقت به حق و دور از عبث و پوچ گرايي جهان ايجاب ميكند كه معاد و حشري براي همه مخلوقات باشد، هم مخلوقات صاحب روح چون انسان و هم فاقد روح چون جمادات و آنچه كه مورد پرستش مردم در دنيا بوده است.
آن چه كه در انسان ملاك حشر و بازگشت به سوى خدا است همان ملاك در حيوانات هم خواهد بود، معلوم است كه آن ملاك در انسان، نوعى از زندگى با شعور و اراده است كه راه سعادت و شقاوت را به او نشان مىدهد، ملاك{در انسانها}تنها همان داشتن شعور و يا به عبارت ديگر، فطرت خداشناسی است؛ همان چیزی که در سراسر هستی نیز دیده میشود.
قرآن به صراحت به اين نكات اشاره فرموده است، بنابراين با استناد به قرآن و روايات اسلامي كه حشر حيوانات را براي رسيدگي به تظلم آنها بيان كرده اند؛ با ادله قاطع و برهان محكم به اثبات ميرسد. همه خلايق در قيامت محشور شده و در حد علم و شعور و مسئوليت هايشان به كيفر و پاداش اعمال خويش ميرسند.
فهرست منابع
* قرآن كريم، ترجمه ابوالفضل بهرام پور(1383)، چاپ اول، قم، انتشارات هجرت.
1. ابن بابويه قمى، محمد بن على بن حسين،شيخ صدوق(1362)، امالي للصدوق، چاپ چهارم، بي جا، انتشارات كتابخانه اسلاميه.
2. ـــــــــــــــــــــــــــــ(1413)، من لا يحضره الفقيه، موسسه انتشارات اسلامی.
3. ــــــــــــــــــــــــــــ(1364)، ثواب الأعمال، قم، انتشارات شريف رضى.
4. ابن جزى غرناطى، محمد بن احمد(1416)، كتاب التسهيل لعلوم التنزيل، تحقيق دكتر عبدالله خالدى، چاپ اول، بيروت، شركت دار الارقم بن ابى الارقم.
5. ابن خالد برقی، احمد بن محمد(1371)، المحاسن،چاپ دوم ،قم،دارالکتب الاسلامیه.
6. ابن شهر آشوب مازندرانى، رشيد الدين محمد(1379)، مناقب آل أبي طالب عليهمالسلام، قم، انتشارات علامه.
7. ابن قولويه قمي، ابوالقاسم جعفربن محمد بن جعفر بن موسي(1377)، كامل الزيارات، سيد محمد جواد ذهنى تهرانى، چاپ اول، تهران، انتشارات پيام حق.
8. اسدي گرمارودي، محمد(1361)، چگونگي عقيده و توحيد، چاپ اول، تهران، دار احياء تراث اهل بيت.
9. بانوى اصفهانى سيده نصرت امين(1361)، مخزن العرفان در تفسير قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان.
10. بحرانى، سيد هاشم(1416)، البرهان فى تفسير القرآن، تحقيق قسم الدراسات الاسلامية موسسة البعثة، قم، چاپ اول، بنياد بعثت تهران.
11. بسطامى، على بن طيفور(1384)، منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، چاپ ششم، تهران، حكمت.
12. بلخى، مقاتل بن سليمان(1423)، تفسير مقاتل بن سليمان، تحقيق عبد الله محمود شحاته، چاپ اول، بيروت، دار إحياء التراث.
13. ثعالبى، عبدالرحمن بن محمد(1418)، جواهر الحسان فى تفسير القرآن، تحقيق شيخ محمدعلى معوض و شيخ عادل احمد عبدالموجود، چاپ اول، بيروت، داراحياء التراث العربى.
14. ثقفى تهرانى، محمد(1398)، تفسير روان جاويد، چاپ سوم، تهران، انتشارات برهان.
15. جعفى كوفى، مفضل بن عمر(1969)، توحيد المفضل، چاپ سوم، قم، انتشارات مكتبة الداورى.
16. جوادي آملي، عبد الله(1383)، توحيد در قرآن، چاپ اوّل، قم، اسراء.
17. ــــــــــــــــــــ(1383)، تفسير تسنيم، چاپ هشتم، قم، نشر اسراء.
18. ـــــــــــــــــــ(1386)، تفسير انسان به انسان، تحقيق محمد حسين الهي زاده، چاپ سوم، قم، اسرا.
19. ــــــــــــــــــ(1380)، معاد در قرآن، تحقيق علي زماني قمشه اي، چاپ اول، قم، نشر اسرا.
20. ــــــــــــــــــ(1381)، وحي و نبوت در قرآن، چاپ اول، قم، اسراء.
21. ــــــــــــــــــ(1385)، هدايت در قرآن، چاپ دوّم، قم، نشر اسراء.
22. ــــــــــــــــــ(1379)، معرفت شناسی در قرآن، قم، نشر اسراء.
23. حسن زاده آملى، حسن(1385)، دروس معرفت نفس، قم، الف لام ميمُ.
24. حسينى شاه عبدالعظيمى، حسين بن احمد(1363)، تفسير اثنا عشري، چاپ اول، تهران، انتشارات ميقات.
25. حسينى همدانى، سيد محمد حسين(1404)، انوار درخشان، تحقيق محمد باقر بهبودى، چا پ اول، تهران، كتابفروشى لطفى.
26. حلى، سيد على بن طاووس، بي تا، سعد السعود للنفوس منضود، قم، انتشارات دار الذخائر.
27. خواجوى، محمد(1375)، ترجمه النفحات الإلهية، چاپ اول، تهران، انتشارات مولى.
28. سيد كريمى حسينى، سيد عباس(1382)، تفسير عليين، چاپ اول، قم، انتشارات اسوه.
29. سيوطى، جلال الدين(1404)، الدر المنثور فى تفسير المأثور، قم، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى.
30. شافعى، ابن مغازلى(1356)، مناقب الإمام علي عليه السلام، ترجمه سيد جواد مرعشى نجفى، چاپ اول، قم،كتابخانه عمومى آية الله مرعشى نجفى.
31. داود، صمدي آملي(1381)، شرح دروس معرفت نفس، چاپ اول، قم، آل علي (عليه السلام).
32. طباطبايي، سيد محمد حسين(1388 ب)، انسان ازآغاز تا انجام، ترجمه و تعليق صادق لاريجاني، چاپ دوم، قم، نشر بوستان كتاب.
33. ــــــــــــــــــــــــــــ(1388 الف)، رسائل توحيدي، ترجمه و تحقيق علي شيرواني، چاپ دوم، قم، نشر بوستان كتاب.
34. ـــــــــــــــــــــــــــــ(1374)، ترجمه الميزان فى تفسير القرآن، مترجم سيد محمد باقر موسوى همدانى، چاپ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم.
35. طبرسى، فضل بن حسن(1377)، ترجمه تفسير جوامع الجامع، ترجمه احمد اميرى شاد مهرى، چاپ دوم، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى.
36. ــــــــــــــــــــــــ(1360)، ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، تحقيق رضا ستوده، چاپ اول، تهران، انتشارات فراهانى.
37. طبرى، عماد الدين(1383)، بشارة المصطفى لشيعة المرتضى، چاپ دوم، نجف، انتشارات كتابخانه حيدريه نجف اشرف.
38. طيب، سيد عبد الحسين(1378)، اطيب البيان في تفسير القرآن، چاپ دوم، تهران، انتشارات اسلام.
39. عروسى حويزى، عبد على بن جمعه(1415)، تفسير نور الثقلين، تحقيق سيد هاشم رسولى محلاتى، چاپ چهارم، قم، انتشارات اسماعيليان.
40. فتّال نيشابورى، محمد بن حسن(بي تا )، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، قم، انتشارات رضى.
41. فيروز آبادى، سيد مرتضى(1392)، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، چاپ دوم، تهران، اسلاميه.
42. قرائتى، محسن(1383)، تفسير نور، چاپ يازدهم، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن.
43. قرشى، سيد على اكبر(1377)، تفسير احسن الحديث، چاپ سوم، تهران، بنياد بعثت.
44. قشيرى، عبدالكريم بن هوازن(بي تا)، لطايف الاشارات، تحقيق ابراهيم بسيونى، چاپ سوم، مصر، الهيئة المصرية العامه للكتاب.
45. قمى، على بن ابراهيم(1367)، تفسير قمى، تحقيق سيد طيب موسوى جزايرى، چاپ چهارم، قم، دارالكتاب.
46. قمى مشهدى، محمد بن محمدرضا(1368)، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقيق حسين درگاهى، چاپ اول، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى.
47. قونوى، صدر الدين(1375)، النفحات الإلهية، چاپ اول، تهران، انتشارات مولى.
48. كاشانى، ملا فتح الله(1336)، تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، تهران، كتابفروشى محمد حسن علمى.
49. كلينی، محمد بن يعقوب بن اسحاق(1365)، الکافی، چاپچهارم ،تهران، دار الكتب الإسلامية.
50. لاهيجى، محمد بن على شريف(1373)، تفسير شريف لاهيجي، تحقيق مير جلال الدين حسينى ارموى (محدث)، چاپ اول، تهران، دفتر نشر داد.
51. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى(1404)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهارعليهمالسلام، بيروت– لبنان، مؤسسة الوفاء.
52. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ(1386)، حق اليقين، تصحيح حسين نادري، چاپ اول، تهران، موسسه انتشاراتي امام عصر عجل الله تعالي فرجه.
53. محرمى، غلام حسن(1378)، جلوههاى اعجاز معصومين عليهم السلام، چاپ دوم، قم، انتشارات اسلامى.
54. مدرسى، سيد محمد تقى(1377)، تفسير هدايت، ترجمه احمدآرام، چاپ اول، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى.
55. مصطفوى، حسن(1360)، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
56. مطهري، مرتضي(1382)، جهان بيني توحيدي، چاپ هفدهم، قم، انتشارات صدرا.
57. ــــــــــــــــ(1378 ب)، نبرد حق و باطل (مجموعهآثار)، انشارات صدرا.
58. ــــــــــــــــ(1378 الف)، انسان و سرنوشت (مجموعهآثار)، ، انتشارات صدرا.
59. مكارم شيرازى، ناصر(1374)، تفسير نمونه، چاپ اول، تهران، دار الكتب الإسلامية.
60. مهيار، رضا(بي تا)، فرهنگ ابجدى، ( عربى- فارسى)، بي جا.