چكيده
پرستوي پژوهش را دو بال است: روش و اخلاق. اخلاق پژوهش آهوي رفتار ارتباطي در فرايند تحقيق است كه به رعايت حقوق افراد مبتني است. اخلاق پژوهش دو رويآوردِ فردگرايانه و سازماننگر دارد. در رويآوردِ نخست بر مسؤوليتهاي پژوهشگر به عنوان شخصيت حقيقي تأكيد ميشود و در رويآوردِ دوم بر مسؤوليتهاي اخلاقي مؤسسههاي پژوهشي تأكيد ميگردد. مسائل اخلاقي در تعارض فرايند پژوهش با حقوق افراد مرتبط بروز ميكنند و خاستگاه آن عبارت است از: ماهيت مسألهي پژوهش، مكان، روش و شركتكنندگان.
كليد واژه:فرايند پژوهش، اخلاق پژوهش، اصول اخلاقي، منشور اخلاق.
1. طرح مسأله
اخلاق پژوهش شاخهاي از اخلاق حرفهاي است كه به بررسي مسائل اخلاقي در حرفهي پژوهش ميپردازد. شناخت حدود و ثغور اين شاخه از اخلاق حرفهاي كه مسألهي تحقيق حاضر است، در گرو تحليل مفاهيم و مؤلفههاي آن است. پاسخ به سؤالهاي زير، ضمن روشن كردن مفاهيم بنيادي، مباني و رويآورد نوين به اخلاقِ پژوهش را نيز نشان ميدهد: مراد، از «اخلاق» و «پژوهش» در مفهوم اخلاق پژوهش چيست؟ اخلاق و پژوهش چه تعاملي دارند؟ جهتگيريهاي عمده در اخلاق پژوهش، حدود و ثغور آن چيست؟ خاستگاه مسائل اخلاقي در فرايند پژوهش كدام است؟
2. تحليل مفهومي اخلاق پژوهش
اخلاق پژوهش از دو مفهوم اخلاق و پژوهش تشكيل شده است و شناخت چيستي آن در گرو تحليل آن دو مفهوم و تعامل بين آنهاست.
2-1 اخلاق: امروزه تلقي نسبتاً نويني از اخلاق در ميان است. قدما، علم اخلاق را آموزگار خويهاي نيكو دانستهاند.1 اخلاق را جمع خُلق دانستهاند كه عبارت از صورت باطني است و در مفهومسازي عالمان اخلاق به معناي هيأت راسخ در نفس است كه افعال از آن به سهولت صادر شود.2 اينكه خُلق صرفاً انجام امري نيست، چرا كه آدم بخيل ممكن است در شرايطي بذل و بخشش كند، نكتهي مهمي در مفهومسازي قدما از اخلاق است. امروزه از خُلق و خوي به الگوي رفتاري تعبير ميكنيم. اما، تمايز فضيلت و رذيلت در خلق و خوي از مواضع اختلاف نگرش نوين است.3 حصر مفهوم اخلاق به فضايل و رذايل صرفاً شخصي و ملكات نفساني تصوير تحويلنگر4 و مبتني بر اخذ وجهي از شيء به جاي همهي هويت آن است. امروزه، اخلاق را الگوي خاصي از رفتار ارتباطي درون شخصي و برون شخصي ميدانند. اخلاق، براساس اين مفهومسازي، مرهون ارتباط XباYاست. اگر XباY، الگوي رفتاري Zرا اخذ كند، Xاخلاقي عمل كرده است. Yدر اين تعريف اعم از انسان و غيرانسان (مانند محيط زيست طبيعي و حيواني) و نيز فراگير خود شخص Xو غير اوست. مراد از Z، الگوي مبتني بر رعايت همهي حقوقYاست. در اين تعريف مفهوم حقوقYكليدي و چالشخيز است. به دليل جهتگيري مقاله (ترويجي) به اين چالش نميپردازيم. به هر روي، اخلاق مسؤوليتپذيري فرد در رفتار ارتباطي است كه به رعايت حقوق ديگران معطوف است.
2-3 اخلاق حرفهاي: مسؤوليتپذيري در رفتار ارتباطي بر حسب مصداق X، محيط آن و نيز مصداقYتنوع مييابد: مسؤوليت فرد در زندگي شخصي (اخلاق شخصي)،5 مسؤوليت فرد در زندگي شغلي (اخلاق كار)، مسؤوليت سازمان نسبت به محيط6 و... اخلاق پژوهش شامل دو قسم اخير از مسؤوليتپذيري است: مسؤوليت پژوهشگر در فعاليت حرفهاي خود و مسؤوليت سازمانها و مؤسسههاي پژوهشي، وجوه تمايز اين دو گونه مسؤوليت اخلاقي در فرايند پژوهش بيان خواهد شد.
2-3 پژوهش: واژهي تحقيق كاربردهاي فراوان دارد. اگر پژوهش را متمايز از مطالعات پراكنده، به فرايند پردازش اطلاعات اطلاق كنيم كه به گسترهي خاصي از علوم متعلق و داراي هويت جمعي است. مفهوم فراگير از آن را به دست ميآوريم، به گونهاي كه شامل هرگونه مطالعه با جهتگيريهاي مختلف آموزشي، اطلاعرساني، ترويجي و پژوهشي (به معناي خاص) ميگردد.7 براساس اين مفهومسازي، مطالعات معطوف به احيا ميراث مكتوب از مصاديق پژوهش نظاممند است.
2-4 تعامل اخلاق و پژوهش: اخلاق به منزلهي يك دانش، گسترهاي از علوم انساني است كه در حوزههاي مختلف بشري با مسائل گوناگون روبهرو ميشود و در حل آنها محتاج تحقيق ميگردد. به دليل اينكه علم از مسأله فربه شود، توسعه و رشد و نيز كارايي و اثربخشي علم اخلاق در گرو پژوهش نظاممند است.
از طرف ديگر، پژوهش نيز به عنوان فعاليت آگاهانه و مختارانه و مؤثر به سرنوشت بشر ميتواند جهتگيريهاي اخلاقي، غيراخلاقي و ضد اخلاقي8 داشته باشد. دغدغهي مسؤوليتپذيري در فرايند تحقيق، پژوهشگر را نيازمند علم اخلاق ميسازد.9
3. ضرورت جهتگيري اخلاقي در فرايند پژوهش
پژوهش در گسترههاي مختلف به ويژه در حوزهي علوم انساني، بيرون از جامعه و بيارتباط از سرنوشت بشر انجام نميشود و اين امر صرفاً معطوف به نقش پژوهشگر نيست بلكه فرايند پژوهش به طور كلي و اعم از پژوهشگر، روشها، ابزار، شركتكنندگان در پژوهش و... با محيط پيچيدهي اجتماعي تعامل مييابد. تأثير پژوهش در سرنوشت جامعه، ضرورت جهتگيري اخلاقي به آن را از جهات مختلفي توجيه ميكند:
يك:فرايند پژوهش، در گام نخست گردآوري اطلاعات است و اطلاعات قدرت است. دستيابي به اطلاعات در واقع دستيابي به قدرت است و برخورداري از قدرت مسؤوليتآور است.
دو: مطالعات سوي گيرانه، نقش مخرّب در جامعه دارد و منشأ انحراف، اغفال و فريب در جامعه ميگردد.
سه: فرايند پژوهش در مواضع مختلفي با حقوق افراد تعارض مييابد. يكي از مهمترين مصاديق اين تعارض در مطالعات تجربي- انساني رخ ميدهد كه پژوهشگر سعي ميكند به اطلاعاتي از شركتكنندگان در پژوهش دست يابد كه حريم شخصي آنان است.
در فرايند پژوهش با مسائلي مواجه ميشويم كه پاسخ به آنها را بايد از علم اخلاق فرا گرفت: آيا به لحاظ اخلاقي مجاز به تحقيق در هر امري هستيم؟ آيا هرگونه پژوهش مجاز است؟ آيا به هر روشي (به فرض اثربخشي حرفهاي) ميتوان فرايند تحقيق را هدايت كرد؟ آيا آزمايش را در خصوص هر فردي ميتوان انجام داد؟ آيا توافق آگاهانهي شركتكنندگان در پژوهش لازم است.
بنابراين، پرستوي پژوهش را دو بال است: روش و اخلاق. همانگونه كه روشمندي و انتظام، الزام حرفهاي است، مسؤوليتپذيري در قبال حقوق افراد الزام اخلاقي است.
4. رويآوردهاي عمده در اخلاق پژوهش
اخلاق پژوهش، به عنوان شاخهاي از اخلاق حرفهاي با دو گونه رهيافت قابل بحث است: رويآورد فردگرايانه و رهيافت سازمانينگر. برحسب اين دو رويآورد، دو تلقي از اخلاق پژوهش به ميان ميآيد:
4-1 اخلاق پژوهشگر: نخستين رويآورد در اخلاق پژوهش، مسؤوليتپذيري اخلاقي را در عرصهي تحقيق به شخص يا اشخاص پژوهشگر معطوف ميكند. مواجهه با برخي از تحقيقات در دههي هفتاد، به ويژه مطالعاتي مانند آنچه «استينلي ميلگرام» [1975م] مورد تحقيق قرار داد، بحث از حقوق شركتكنندگان در پژوهش و مسؤوليت پژوهشگر در قبال حقوق آنها را به ميان آورد.10 مطالعاتي چون بيوتكنولوژي، تحقيقات مربوط به انرژي اتمي، تعيين هوش، به ويژه هوش هيجاني (EQ) با حقوق شركتكنندگان مانند حق حريم شخصي و بلكه با حقوق بشر تعارض يافت. دغدغههاي اخلاقي سبب شد تا اصول اخلاقي خاصي تدوين و به عنوان الزامهاي اخلاقي محققان تلقي گردد.
4-2 اخلاق مؤسسههاي پژوهشي: امروزه، مشاغل در سازمانها جاي يافتهاند. سازمان به منزلهي شخصيت حقوقي تأثير بسيار ژرف و پردامنه بر حيات بشري دارد. مؤسسههاي پژوهشي بسي بيش از اشخاص حقيقي (پژوهشگران) نقش و تأثير اجتماعي دارند. به همين دليل، سازمانهايي كه به امر پژوهش ميپردازند، در قبال همهي عناصر محيط دروني، بيروني (مستقيم و غيرمستقيم) خود مسؤوليت دارند.
پايبندي به تعهدات اخلاقي در مقايس سازمان صرفاً بر اساس ضوابط اخلاقي حاصل نميآيد، بلكه مؤسسههاي پژوهشي بايد با شناخت كامل از عناصر محيط، حقوق هر يك از آنها را استقصاء كند و پس از طبقهبندي آنها و با تعيين اولويت به تدوين منشور چند وجهي اخلاق پژوهش دست يابند. آنچه در سازمانهاي دولتي در كشور ما به نام منشور اخلاقي رواج يافته است صرفاً كدها و اصول اخلاقياند و منشور پنداشتن آنها خطاي بارز تحويلي نگري است. مرامنامهي اخلاقي بالاترين مرجع مميزي و ارزيابي عملكرد سازمان در پژوهش است. به عنوان مثال، دانشگاههاي كشورهاي صنعتي بر اساس مرامنامهي اخلاقي خود، طرحهاي تحقيقاتي پيشنهادي را به مميزي اخلاقي نيز ميرسانند.
5. خاستگاه مسائل اخلاقي در پژوهش
مسائل اخلاقي در پژوهش، به طور كلي از تعارض فرايند پژوهش با حقوق افراد مرتبط با تحقيق بر ميخيزد. شناخت مواضع عام (و نه صرفاً موارد خاص) بروز مسائل اخلاقي، امكان تشخيص دقيق و حل اثربخش آنها را به دست ميدهد:
5-1 ماهيت مسأله تحقيق: گاهي مسألهي پژوهش، صرفنظر از شرايط زماني و مكاني، زمينهي تعارض با حقوق انسانهاست. تحقيقات مربوط به بيوتكنولوژي و ژنتيك، به عنوان مثال، از اين قبيلند؛ به همين دليل، اخلاق مهندسي ژنتيك از رشد و توسعهي فراوان برخوردار است. همچنين است مطالعات روانشناختي كه به سنجش ويژگيهاي شخصيتي از قبيل هوش هيجاني (EQ) ميپردازند و تحقيقات مربوط به محيط زيست در سه بُعد انساني، حيواني و انساني.
5-2 مكان پژوهش: مطالعات اجتماعي و روانشناختي به دليل ماهيت تجربي انسان، در مكانهاي خاص انجام ميشوند. هر مكاني ميتواند خاستگاه مسائل اخلاقي خاصي باشد. تحقيق در يك بنگاه اقتصادي ميتواند با پديدهي غيراخلاقي بنگاه خواري (Insider)11همراه گردد. مطالعه در بيمارستان، زندان، مدارس دولتي و امثال آن با مسائل خاص اخلاقي قرين است.
5-3 روش تحقيق: شيوههاي گردآوري اطلاعات، روشها و ابزارهاي مورد نياز در سنجش و آزمون ميتواند مسائل اخلاقي فراواني را به ميان آورد. در مواردي آگاهي شركتكننده در پژوهش ميتواند به دقت و عينيت پژوهش صدمه بزند. در چنين مواردي از روشهاي جمعآوري اطلاعات استفاده ميشود و اين با حقوق شركتكنندگان در پژوهش منافات دارد. در شيوههاي تصحيح راههاي سهل جمعآوري نسخ و انتخاب اصح آنها به دقت تحقيق لطمه ميزند. گاهي نسخهها در مقام ارزيابي و سنجش قدمت و اصالت آسيبپذيرند. كتابخانهاي از در دسترس قرار دادن نسخهاي خودداري ميكند، اما موافق است كه آن را صرفاً رؤيت و مطالعه كنيد، ضبط پنهان نسخه (از طريق قرائت بر كاست) مسألهي حق مالكيت را به ميان ميآورد.
آيا عليرغم رضايت باطني فرد ميتوان او را به نحوي به مصاحبه وادار كرد و اطلاعاتي را به دست آورد؟ در مواردي، گروه آزمايش را بايد در شرايطي قرار داد كه امكان صدمه جسمي و رواني وجود دارد. آنچه روانشناسان نيروي سوم در خصوص انسان در شرايط فقدان تأثيرات محيط مورد آزمايش قرار دادند (آزمايش تجربي انسان معلق ابنسينا)، نمونهي بارزي از چنين آزمايشهاست.
5-4 شركتكنندگان:12 در تحقيقات علوم رفتاري، كساني كه در فرايند پژوهش به عنوان گروه آزمايش و يا به طور كلي شركتكنندگان حضور دارند، خاستگاه بروز مسائل اخلاقي قرار ميگيرند. تحقيقات بر روي فقرا، بچهها، سياستمداران، مديران، بنگاههاي اقتصادي، بيماران رواني، جنين، افراد مسن، مبتلايان به بيماريهاي خاص مانند ايدز هميشه مسائل اخلاقي را به ميان آورده و باعث چالشهاي فراوان در اخلاق پژوهش شدهاند.
6. اصول اخلاقي در فرايند پژوهش
رعايت حقوق افراد و پايبندي به مسؤوليتهاي اخلاقي در پژوهش محتاج اصولي است. راهبرديترين اصول اخلاقي را ميتوان در هشت مورد تلخيص كرد.
6-1 اصل حرفهاي بودن در پژوهش: بدون احراز شرايط لازم و كافي به پژوهش پرداختن، امري غيراخلاقي است. اين اصل در همهی حرفهها صادق است. پژوهش غير حرفهاي نه تنها به توليد علم و توسعهی آن ياري نميرساند بلكه سبب حيرت و سرگشتگي محقق ميگردد.
6-2 اصل امانتداري: رعايت حقوق مالكيت فكري در برخورداري از اطلاعات به دست آمده، يكي از مصاديق امانتداري است. حفظ منابع و ابزارهاي تحقيق نيز مصداق ديگر آن است كه در تحقيقات معطوف به احيا ميراث مكتوب اهميت فراواني دارد. به تعبير تمثيلي «بيكن» [1561-1626م]: «محققان يا مورچگانند يا عنكبوتان و يا زنبوران عسل»؛ البته بايد به قسم چهارمي نيز اشاره كرد كه ضمن سرقت از سفرهي تحقيقات ديگران، پژوهش را آلوده ميسازند.
چون مگس حاضر شود در هر طعام
با وقاحت بيصلا و بيسلام13
به تعبير «زرينكوب»: «محقق را هيچ آفتي از اين بدتر نيست كه به سرقت و انتحال كار ديگران عادت كند».14
6-3 اصل رازداري: محقق به بسياري از اطلاعات شخصي افراد دست مييابد كه اسرار افرادند و فاش كردن آنها تعدّي به حقوق ديگران است. اين امر در مطالعات تجربي انساني اهميت بسزايي دارد. محققي براي يك بنگاه بزرگ اقتصادي در باب ارتقاي مديران به پژوهش مشغول است و با فرضيهي «همبستگي نارسيسم» با ارتقا مديران به جمعآوري اطلاعات در خصوص مديران آن بنگاه اقدام ميكند. اطلاعاتي كه وي در مييابد اسرار غيرقابل فاش هستند.
6-4 قضاوت مستدل: محقق در مقام توصيف، تبيين و حتي ارزشداوري، بايد پايبند استدلال باشد و اين سخن «كليفورد» [1845-1869م] را آويزهي گوش قرار دهد: «باوري را نپذيريم مگر آنكه همهي ادلهي اثبات حقانيت آن را داشته باشيم». اين توصيهي اخلاقي هم شامل قبول يك باور و هم شامل رد يك عقيده است. مادامي كه دليلي وجود ندارد بايد سكوت كرد. اخلاقباور هرگونه حكم به نفي و اثبات را منوط به ادله كافي ميداند15(قضاوت اخلاقي). البته معرفتشناسان در اين مقام چالش فراواني به ميان آوردهاند كه در اين مقطع به آن نميپردازيم.
6-5 اصل رهيافت نقّادانه: اگر آزادي از دست رود، همه چيز از دست ميرود و شرط لازم دستيابي به آزادي كسب معرفت است، اين هم مرهون رهيافت نقادانه به معرفت است نه متكي به سرسپردگي.16
اصول نقد در تحقيقات معطوف به احيا ميراث مكتوب اهميت بسيار دارد، زيرا نقد نسخ خطي، نقد منابع، نقد انتسابها و اعتبارسنجي نقش بنيادين در اين مقام دارد. هرگونه سهلانگاري و جزمگرايي گمراه كننده است. اما نقد خود عمليات محتاج به ضوابط اخلاقي است. نقد سخنگو به جاي نقد سخن، تبكيت بيروني،17 نقد غيرمسبوق به فهم از مواضع نقد غيراخلاقي است.
6-6 اصل نقدپذيري: همانگونه كه اخذ رهيافت نقادانه اخلاقي است، نقدپذيري نيز اخلاقي است. عُجب، غرور به ويژه تكبر ناشي از پيشكسوتي عوامل نقدناپذيري محقق ميگردد. نقدي كه بر تحقيقات ما نوشته ميشود، بهترين هديهاي است كه ميتوان به دست آورد. نقدها را ارج نهيم و ناقدان را تكريم كنيم.
6-7 اصل كثرتگرايي روششناختي: اخذ حصرگرايي روششناختي از مهمترين مواضع خطاپذيري محقق است.18 حصرگرايي نه تنها به لحاظ حرفهاي بر اثربخشي تحقيق صدمه وارد ميكند، بلكه به عنوان الگوي ارتباطي در پژوهش، غيراخلاقي است.
6-8 اصل رعايت حريم شخصي افراد: ورود، بدون توافق آگاهانه، به حريم شخصي افراد، تعدي به مهمترين حق آنان است. اين اصل در تحقيقات تجربي انساني اهميت فراوان دارد.
نتيجه
پژوهش، فرايند مؤثر بر سرنوشت بشر است و به همين دليل پژوهشگران و مؤسسههاي پژوهشي فارغ از دغدغههاي اخلاقي نيستند. فرايند پژوهش از حيث ماهيت مسأله تحقيق، مكان پژوهش، روشها و ابزارها و شركتكنندگان در آن خاستگاه مسائل فراوان اخلاقي قرار ميگيرد. پايبندي به مسؤوليتهاي اخلاقي در سطح پژوهشگران محتاج اصول اخلاقي پژوهش است، اما در سطح مؤسسههاي پژوهش فراتر از اصول اخلاقي بايد به مرامنامهي چند وجهي و كامل اخلاق سازماني دست يافت.
پينوشتها
1. يحي بنعدي، تهذيب الاخلاق، مقدمه و تصحيح دكتر محمود دامادي، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 1365، ص5 و نيز: زنجاني ميرزا ابوطالب، كيمياي سعادت، ترجمه طهاره الاعراق ابوعلي مسكويه رازي، مقدمه و تصحيح دكتر ابوالقاسم امامي، تهران، دفتر نشر ميراث مكتوب، 1375، ص63.
2. شبّر، عبدالله، الاخلاق، جواد شبر، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، 1312ق، ص25.
3. تفصيل سخن در اين مقام ر.ك: بينكافس، از مسئله محوري تا فضيلتگرايي، مقدمه، ترجمه سيدحميدرضا حسني، مهدي عليپور، قم، دفتر نشر معارف، 1382.
.Reductionism.4
.personal ethic.5
6. فرامرز فراملكي، احد، اخلاق حرفهاي، تهران، نشر مجنون، 1383، ص93-103.
7. فرامرز فراملكي، احد، روششناسي مطالعات ديني، مشهد، دانشگاه علوم اسلامي رضوي، 1380، ص22-25.
8. سه ارزشي دانستن رفتار آدمي از حيث ارزش اخلاقي مبتني بر آن است كه رفتارها را به سه قسم صرفاً معطوف به منافع فرد (رفتار خنثي يا غيراخلاقي)، معطوف بر ترجيح منافع ديگران و فداكاري (رفتار اخلاقي) و معطوف به تعدي بر حقوق و منافع ديگر (رفتار ضد اخلاقي) تقسيم كنيم.
9. از جمله ر.ک: Sieber, joan E. (ed.), tdics of social remember, new york 1992.
10. از جمله ر.ك:Diana baumrind, "some toughs an ethics of researd: after reading milgram's beha of obedieace".
11. مراد كسي است كه با دسترسي به اطلاعات خاصي در يك بنگاه اقدام به خريد آن از طريق معاملات بورس ميكند.
12. فرانكفورد، جاوا، نچمپاس ديويد: روشهاي پژوهش در علوم اجتماعي، ترجمه فاضل لاريجاني و رضا فاضلي، تهران، سروش، 1381، ص115.
13. مولوي، مثنوي، تصحيح نيكلسون، دفتر دوم، بيت619.
14. زرينكوب، عبدالحسين، يادداشتها و انديشهها، تهران، اساطير، 1371، ص12.
15. ر.ك: كرمي، خدابخش، اخلاق در پژوهش و نگارش، ويراستاري نصرالله امامي، تهران، انتشارات رشد، 1380، فصل پنجم.
16. پوپر، كارل ريموند، اسطورهي چهارچوب، دفاع از علم و عقلانيت، ترجمه علي پايا، تهران، طرح نو، 1379.
17. در خصوص نيكبت بيروني به خصوص مطالعه مورد پژوهانه ر.ك: فرامرز فراملكي، احد، تبكيت بيروني مانع گفتوگوي اثربخش، مقالات و بررسيها شماره 68، 1379ش، ص323، 327.
18. ر.ك: فرامرز فراملكي، احد، اصول و فنون پژوهي در گسترهي دين پژوهي، قم، مركز مديريت حوزه علميه قم، 1383، ص241-255.