پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

منزلت انساني و جايگاه زن در عالم هستي امري است كه وام دار محيط و تربيت او است چرا كه در نوع آفرنش فرقي با مردان ندارد و از جهت انسان امتيازات انسان را كه خليفه الله است دارا است. بي‌بصيرتي ريشه بسياري از عوامل فراجنسيتي ريزش منزلت زنان است؛ چراكه زنان را به گناهان عديده كشانده است همان‌طور كه همسر امام حسن و غير او را مبتلا كرد. اساساً بزرگ‌ترين گناهان زنان از اين مجرا مي‌تواند رخ بدهد. اما دلايل ارتقاي جايگاه زن را بايد در خانواده، جامعه و خودسازي جستجو كرد. پيشينه نسبي خانواده زن از جمله از سادات بودن او و حليت خوراكي كه در خانواده استفاده مي‌شود، گزينه‌هاي مؤثري براي بالا و پايين رفتن كرامت انساني زن است.نقش الگوئي و وراثتي والدين نيز در منزلت انساني زن موثر است چرا كه بر حسن خلق و ويزگي هاي او تاثير مستقيم دارد. قرآن در دو كلمه شجره طيبه و خبيثه به اين موضوع اشاره‌كرده است. اگر والدين بر موانع بيروني غلبه كنند، دختران بيشتر كرامت انساني را درك خواهند كرد. تحقير نكردن دختران، رعايت عدالت و دموكراسي در خانواده براي زنان، عدم تبعيض جنسيتي و ... مي‌تواند نقش فزاينده‌اي در جايگاه زنان داشته باشد. جامعه در دو شكل آموزش و تربيت مي‌تواند جايگاه زنان در عالم آفرينش را ارتقا دهد. قرآن در بعد تربيتي آداب نگاه و پوشش و ... را به زنان مي‌گويد تا ساير ابعاد وجودي ناقص نماند و موفق به ايجاد خصلت‌هايي مانند صداقت، فداكاري مي‌شود. رشد منزلت انساني زن با خودسازي فردي او ارتقا مي‌يابد. خودشناسي از خطاهاي فردي و اجتماعي و لغزش در قالب گناه جلوگيري مي‌كند. ايجاد مقاومت در مقابل گناه و تقويت بعد معنوي از راه‌هاي ارتقاي منزلت است كه والدين با شناخت ويژگي‌هاي دختران خود مي‌توانند ايجاد كنند. اسلام مؤكدا توصيه به تفكر و تذكر داده است. تقليد كوركورانه زن نوح و لوط (عليهماالسلام) نمونه‌ي ريزش منزلت از اين طريق است. به‌طوركلي گرايش‌هاي جنسي زن در هر قالبي كه مشروع نباشد چه از نوع قوم لوط يا غير آن تأثيرات زيادي در منزلت انساني او دارد.