پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

چكيده تاريخ معاصر همواره شاهد مطرح شدن شبهات زيادي از جانب روشنفكران بوده است كه مي¬توان از ميان آنها به شبهات مربوط به مشروعيت حكومت ديني اشاره كرد. از آن جهت كه حكومت ديني از جمله مسائلي است كه با زندگي انسان ها ارتباط مستقيم دارد و همواره در جهان جديد با چالشهاي زيادي در مورد آن مواجه هستيم بنابراين اثبات و دفاع از حكومت ديني بسيار ضروري مي باشد. از ميان معاصريني كه به ايجاد شبهه پرداخته اند مي توان به دكتر عبدالكريم سروش و آقاي محسن كديور اشاره كرد. ايشان با طرح شبهاتي در خصوص اصل حكومت ديني و همچنين حاكم ديني تلاش بر اثبات اين مطلب داشته اند كه بين دين و حكومت تعارض وجود داشته و لازمۀ حكومت ديني از بين رفتن جايگاه قدسي دين و اثبات محجوريت براي مردم است و از آن جا كه حاكم ديني معصوم نيست و همچنين در زمينه هاي مختلف متخصص نمي باشد صلاحيت براي ولايت بر مردم را ندارد. در اين پژوهش تلاش شده است با استفاده از دلائل عقلي به شبهات مذكور پاسخ داده شود بر اساس اين دلائل ثابت شده كه ديني بودن حكومت در تضاد با حاكميت اعتباري مردم نيست و حكومت ديني عمل به قانون است و آزادي مردم را از بين نمي برد و حاكم ديني نقش تعريف شده اي دارد و خود او هم ملزم به اجراي قوانين است.