وحدت و انسجام اسلامی از منظر مقام معظم رهبری مدظله

شناسه مقاله : 16464

تعداد بازدید : 3364

  • : دکتر عباسعلی فرزندی
 وحدت و انسجام اسلامی از منظر مقام معظم رهبری(مدظله)
دکتر عباسعلی فرزندی
چکیده
در این مقاله سیاست‌ها و راه‌کارهای تحقق وحدت و انسجام اسلامی از نظر مقام معظم رهبری ارائه می‌گردد، این‌که مسئولان و اندیشمندان مسلمان در راستای تحقق انسجام اسلامی چه سیاست‌ها و راه‌کارهایی را باید دنبال نمایند؟ و مناسبترین نگرش برای تحقق سیاست‌ها و راه‌کارهای انسجام اسلامی کدامند؟ افزون بر آن، سیاست‌ها و راه‌کارهای اتخاذ شده از نظریه‌های آکادمیک، درباره تحقق انسجام اسلامی و آسیب‌ها و آفت‌های سیاست‌ها و راه‌کارهای ارائه شده و... طرح و تحلیل گردیده است. در پایان با توجه به داده‌های نظری و تجارب عملی، سیاست‌ها و راه‌کارهای بدیع و واقع‌گرایانه درباره انسجام اسلامی معرفی شده است.
مدعای مقاله حاضر آن است که با شناخت و اجرای الگوهای همبستگی، مدل‌های معقول، سیاست‌های علمی و عملی رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره انسجام، می‌توان در راه تحقق انسجام، به درستی گام برداشت و مسلمانان را در مقابل اختلاف، بیمه نموده و به نوعی از پیش‌گیری رسید و از سوی دیگر به درمان دردهای موجود پرداخت.
تقویت و تأکید بر انسجام حدود یک و نیم میلیارد مسلمان جهان، اساسی‌ترین رسالت علما، دانشمندان و نخبگان جهان اسلام است و‌‌ اندیشمندان مسلمان باید از خود سؤال کنند که چگونه می‌توان اتحاد و انسجام مسلمانان را اولویت اول جهان اسلام قرار داد؟ متأسفانه مسلمانان امروزه با بی‌توجهی به توطئه اجانب در گرداب تفرقه قرار گرفته و جهان اسلام زیان‌های غیر قابل جبرانی از این تفرقه‌ها دیده است. در سال‌های اخیر دشمن تلاش کرده است عامل مذهبی را به عامل اختلاف بدل کند و نگذارد کشورهای اسلامی با تشریک مساعی و برادری به اوج شکوفایی برسند.
در این راستا شناخت سیاست‌ها و راه‌کارهای تحقق انسجام اسلامی می‌تواند گامی اساسی و ماندگار در ایجاد و تقویت وحدت مسلمانان باشد.
کلیدواژگان
اتحاد؛ اسلام؛ انسجام اسلامی؛ جهان اسلام؛ سیاست‌گذاری؛ اهل‌سنت؛ شیعه
اصل مقاله
 مقدمه:
موضوع انسجام اسلامی از پیشینه نسبتاً مناسبی برخوردار است و این مسئله از زوایای گوناگون مورد اهتمام پژوهشگران و نخبگان مذهبی و سیاسی بوده است.
در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، تفرقه بین مذاهب و ملل اسلامى، از مسائل پیچیده و بنیان‏کن جوامع اسلامى بوده است که خسارت‌ها و لطمه‏هاى مادى و معنوى جبران ناپذیرى بر پیکر امت واحده اسلامى وارد ساخته است، این زخم خونین در چهره زیباى امت اسلامى از دید مصلحان امت اسلامی پنهان نمانده و نگرانى آنان را برانگیخته است. از این رو در مقاطع تاریخى مصلحان بسیاری در صدد ایجاد وحدت بین مسلمین بوده تا التیام‌بخش درد مهلک امت اسلامى باشند، هر یک از آنان اهداف ویژه‏اى را نیز دنبال نموده‏اند.
یکى از چهره‏هاى شاخص مصلحان وحدت‏طلب امت اسلامى، سیدجمال‏الدین اسدآبادى است. وى به همراه شاگردش شیخ محمد عبده وحدت اسلامى را از مهم‌ترین اهداف آرمانى خود مى‏دانست و در این راه تلاش و کوشش فراوانى به عمل آورد. در این راستا وى وطن خاصى براى خویش انتخاب نکرد و در طول عمر مبارزاتى خود به کشورهاى متعدد سفر نمود و سکنا گزید. فرد دیگرى که در راه وحدت اسلامى اقدام نمود، رئیس جامع الازهر مصر، شیخ محمود شلتوت بود که فتواى جواز پیروى از فقه شیعه را صادر نمود و مذهب تشیع را در ردیف چهار مذهب فقهى اهل‌سنت به رسمیت شناخت. تأسیس مرکز «دار التقریب بین‌ المذاهب‌ الاسلامیه» در قاهره در ایجاد این گرایش معتدل در شخص شیخ محمود شلتوت مؤثر بود و تلاش‌هاى بى‏شائبه مرحوم آیت‏الله بروجردى در صدور فتواى شیخ شلتوت و به رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه در کنار مذاهب چهارگانه اهل‌سنت که وحدت اسلامى را وارد مرحله نوین کرد، نقش بسزایى داشت.
با وجود این تلاش‌هاى وحدت‏طلبانه، ملت‌هاى اسلامى همچنان در تب و تاب تفرقه مى‏سوختند و استعمارگران شرق و غرب با دامن زدن به آتش تفرقه به غارت منابع کشورهاى اسلامى مى‏پرداختند، توطئه و فتنه‏گری‌هاى دشمنان امت اسلامى براى ایجاد تفرقه و سوء استفاده از شرایط تفرقه‏آمیز براى به یغما بردن منابع و ذخایر زیرزمینى و روزمینى کشورهاى اسلامى به ویژه، طلاى سیاه (نفت) آنان از یک سو و درگیری پیروان مذاهب مختلف اسلامى بر سر مسائل کوچک و ناچیز و فراموشى اصول مشترک از سوى دیگر دست‏به‌دست هم داده بود تا روز به روز آتش تفرقه برافروخته شده و فاصله بین مسلمانان بیشتر و عمیق‏تر شود، اما آغاز نهضت اسلامى امام خمینى(ره) در سال 1342 و وقوع انقلاب اسلامى 1357 ایران نقطه عطف تفکر وحدت اسلامى -وحدت شیعه و سنى از یک طرف و وحدت کشورهاى اسلامى از طرف دیگر- بود که شخص امام خمینى(ره) منادى این وحدت بود.
 آرمان وحدت اسلامى در اندیشه امام خمینی(ره)
به نظر مى‏رسد مبانی اساسی اندیشه وحدت از دیدگاه امام خمینى(ره) اصل نفى سبیل و سلطه غیر مسلمان بر امت اسلامى بوده و این که وحدت رمز پیروزى و بقاى امت اسلامى است.[1]
«از جمله چیزهایى که براى قیام مسلمانان و مستضعفان جهان علیه چپاول‌گران جهانى و مستکبران جهان‌خوار لازم به تذکر است آن است که نوعاً قدرت‌هاى ستمگر از راه ارعاب و تهدید یا بوسیله بوق‌هاى تبلیغاتى خودشان و یا به وسیله عمال مزدور بومى خائنشان، مقاصد خود را اجرا مى‏کنند در صورتى که اگر ملت‌ها با هوشیارى و وحدت در مقابلشان بایستند موفق به اجراى آن نخواهند شد».[2]
 انگیزه وحدت
امام خمینى(ره) در آرمان وحدت خود انگیزه‏هاى گوناگونى داشت که الهام گرفته از مکتب اسلام ناب محمدى بود از نظر امام دین مبین اسلام و حکومت‌هاى الهى با سایر حکومت‌هاى مادى، تفاوت‌هاى اصولى دارد، زیرا حکومت‌هاى غیر الهى فقط در پى تحقق و حفظ نظم کشور خود بوده، و حداکثر کارى که انجام مى‏دهند این است که نگذارند کسى به دیگرى ظلم و تعدى بکند، در حالى که اسلام و حکومت‌هاى الهى براى هر مسئله، احکام خاص خود را دارد[3]و یکى از این مسائل مهم دفاع از کیان اسلام و جمهوری اسلامی است که به وحدت مسلمین بستگى دارد.
 «از امور مهمه‏اى که بر همه واجب است دفاع از اسلام، دفاع از جمهورى اسلامى است» [4]که به وحدت بستگى دارد و مسئله وحدت براى حفظ کیان اسلام امرى حیاتى است، از طرف دیگر تفرقه امر منکرى است که باید از آن جلوگیرى شود زیرا امر به معروف و نهى از منکر از واجبات الهى است و براى اطاعت امر خدا باید امر به معروف و نهى از منکر نمود. «بزرگ‌ترین منکر، غلبه اجانب بر ماست، این منکر را باید نهى کنید، حکومت‌ها را نهى کنید از مخالفتى که با هم دارند و با ملت دارند با دشمنان اسلام که خدا فرموده مراوده نکنیم دقت شود، الآن منکرى بالاتر از این نیست که مصالح مسلمین را به خطر انداخته است، این وظیفه همه شماست، که مى‏خواهید براى خدا کار کنید، همه ما باید این دشمنى را نهى کنیم و وحدت اسلامى را شعارمان کنیم با وحدت و زیر پرچم لااله الا الله کامل شود».[5]
و در جای دیگر فرمودند:
«وحدت نیز امر معروفى است که موجب صلح و آرامش در دنیا مى‏شود و باید براى تحقق شرایط صلح، آیین وحدت و اخوت را ایجاد نمود و آن را مستحکم‌تر کرد زیرا ما دنبال این هستیم که دنیا در صلح و آرامش باشد اسلام از اول داراى یک همچو مقصدى بود و خصوصاً در بین مؤمنین، در بین مسلمین، اخوت را سفارش فرموده است بلکه ایجاد تشریع فرموده است».[6]
انگیزه دیگر امام، انسان‏سازى است تا در سایه وجود انسان‌هاى کامل، عدالت نیز گسترش یابد و زمینه‏هاى آسیب‏پذیرى در جامعه مسلمین از بین برود، در غیر این صورت آسیب‏پذیرى آنان حتمى است. زیرا «... آن روز آسیب به ما مى‏رسد که از باطن بگندیم افراد باطنشان بگندد و این گند هم سرایت کند و یک دسته‏اى را از بین ببرد و متعفن کند»[7]در حالى که تربیت‏یافتگان مکتب انبیاء و ائمه(رض) هرگز خلاف نمى‏کنند تا در پى این تخلف جامعه نیز آسیب ببیند.
انگیزه دیگر، تأمین و حفاظفت از استقلال و آزادى و شرافت انسانى مسلمانان است بنابراین امام مى‏فرمایند، «اگر ما تسلیم آمریکا و ابرقدرت‌ها مى‏شدیم ممکن بود امنیت و رفاه ظاهرى درست مى‏شد و قبرستان‌هاى ما پر از شهداى عزیز ما نمى‏گردید، ولى مسلماً استقلال و آزادى و شرافتمان از بین مى‏رفت آیا ما مى‏توانیم اسیر امریکا و دولت‌هاى کافر شویم تا بعضى چیزها ارزان شود و شهید و مجروح ندهیم؟»[8]
دیگر انگیزه امام در آرمان وحدت، حل معضلات کشورهاى اسلامى و مسلمین جهان است لذا امام همه آن‌ها را به وحدت فرا مى‏خوانَد و برقرارى روابط دوستانه بین آن‌ها را توصیه مى‏کند.[9]
اما ایشان بر این نکته واقف است که هر «هدف بزرگ، داراى اشکالات و گرفتاری‌هاى بزرگ نیز هست»[10]مسئله وحدت امت اسلامى و همه مستضعفین جهان نیز اهداف بزرگى است که موانع بزرگى در سر راه آن قرار دارد. ولى با عنایت ‏به اینکه فطرت و سرشت انسان و هستى بر پایه وحدت استوار و تنیده شده است و همه هستى به سوى هدف واحدى رهسپار است «با صبر و تحمل انقلابى به پیش مى‏رویم تا عدل الهى و اسلام عزیز» [11]را در جهان گسترش دهیم، از این رو امام به همه مسلمین جهان توصیه مى‏نماید: «اى مسلمانان بر فرهنگ اسلام تکیه زنید و با غرب و غرب‌زدگى مبارزه نمایید و روى پاى خودتان بایستید و بر روشنفکران غرب‌زده و شرق‌زده بتازید و هویت‏ خویش را دریابید که روشنفکران اجیر شده، بلایى بر سر ملت و مملکتشان آورده‏اند که تا متحد نشوید و دقیقاً به اسلام راستین تکیه ننمایید، بر شما آن خواهد گذشت که تا کنون گذشته است».[12]
اندیشه وحدت امام خمینى(ره) از مهم‌ترین و ناب‌ترین اندیشه‏هاى آرمانى ایشان محسوب مى‏شود که این اندیشه، نقطه عطفی در تاریخ وحدت اسلامى محسوب مى‏شو. آرمان وحدت امام از آنجا ناشى مى‏شود که تفرقه در میان امت اسلامى نتایج ذلت‏بارى به بار آورده و جبران آن‌ها شاید هرگز امکان‏پذیر نباشد، زیرا اجانب بر مسلمین سیطره یافته و جوامع اسلامى تحت‏سلطه استعمار، فروپاشیده‏، مسلمانان شخصیت و شرافت انسانى خود را از دست داده و در همه ابعاد، عقب مانده‏اند؛ بنابراین، استقلال و آزادى و عظمت ‏خود را از کف داده و به شرق و غرب وابسته شده‏اند، با توجه به این شرایطِ ننگین است که امام ضرورت وحدت را شدیداً لمس و احساس مى‏کند و براى اصلاح جامعه بشرى قیام مى‏نماید تا با ایجاد همبستگى اسلامى و بالاتر از آن بین مستضعفین جهان از دخالت ابرقدرت‌ها در مقدرات کشورهاى اسلامى جلوگیرى نموده و آنان را به سر منزل پیروزى رهنمون گردد.
امام استقلال و آزادى و عدالت را لازمه و زمینه‏ساز وحدت تلقى مى‏کرد و از امکاناتى همچون مسئله فلسطین، مناسک حج، مراسم برائت از مشرکین... براى ایجاد وحدت بهره می‌گرفت و با انگیزه دفاع از کیان اسلام، ایده وحدت‏طلبانه خویش را ابراز نمود، امام(ره) دامنه و دایره شمول وحدت را بسیار وسیع و فراگیر مى‏دانست‏ به طورى که همه انسان‌ها، مستضعفین عالم، مسلمانان جهان، حتى دیگر ادیان الهى را در بر مى‏گرفت و اهداف گوناگونى را در جنبه‏هاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و نظامى، پیگیرى مى‏کرد که در دو سطح داخلى و خارجى و برنامه زمانى کوتاه‏مدت، میان‌مدت و بلندمدت قابل تقسیم‏بندى است.
سرانجام این که وحدت اسلامى مورد نظر امام، ثمرات فراوانى براى مسلمین به بار آورده در آینده نیز ثمرات شیرینى پدید خواهد آورد که پدیده انقلاب اسلامى ایران، جنبش‌هاى آزادی‌بخش اسلامى و دیگر ملل مستضعف، هراس استکبار جهانى از مسلمین و سیادت و آقایى مسلمانان از آن جمله است. بنابراین آرمان وحدت امام خمینى(ره) موجب پیروزى و رمز بقاء امت اسلامى است.
 آرمان وحدت و انسجام از نظر مقام معظم رهبری(مدظله)
از منظر مقام معظم رهبری(مدظله) مهم‌ترین و کلیدی‌‌ترین اصل در سیاست خارجی در حوزه جهان اسلام، اصل وحدت و انسجام اسلامی است. به لحاظ فراوانی کاربرد الفاظ در لسان مقام معظم رهبری، بی‌‌تردید واژه وحدت اهمیت بسیاری یافته، تا جایی که امروزه از ایشان به عنوان یکی از بزرگ‌ترین منادیان وحدت یاد می‌شود. کثرت آثار محققانی که وحدت را از منظر مقام معظم رهبری بحث نموده‌اند شاهد بر مدعاست.
اما آنچه این نوشتار به دنبال آن است، این سؤال اصلی است که آیا تأکیدات معظم‌له بر وحدت، از مبنای نظری منسجمی نیز پیروی می‌کند؟ آیا مفهوم همگرایی و انسجام اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری، مبتنی بر مبادی و بنیان‌های نظری است؟ آیا اساساً می‌‌توان فراوانی عبارات مقام معظم رهبری در مورد مفهوم انسجام اسلامی را در قالب الگویی نظری ارائه نمود؟ سؤالات فوق و نظائر آن، مهم‌ترین دغدغه نظری این بخش است.
در این بخش از مقاله، این موضوع دنبال می‌شود که مقام معظم رهبری در طرح وحدت و انسجام اسلامی، نگاه راهبردی داشته و نیز هیچ‌گاه وحدت تاکتیکی، ملی و یا ایدئولوژیکی را مد نظر نداشته و لذا در طول تلاش‌های وحدت‌گرایانه خود دچار سطحی‌نگری و کلی‌گویی نشده است و آن را به عنوان گونه‌ای راهبرد از متن مبانی دینی طرح کرده که از میان سه مفهوم اسلام، استقلال و بیداری اسلامی قابل ردیابی است.
این بخش می‌کوشد تا ضمن توجه به مبانی و مبادی مفهومی بحث، نظریه و الگوی انسجام اسلامی را از منظر رهبری، بررسی نماید و در ضمن مباحث، راه‌کارهای عملی ایشان جهت تحقق آن را تحلیل کند. لازم به ذکر است که بیانات مقام معظم رهبری را از لوح فشرده حدیث ولایت[13] برداشت کرده و جهت اختصار از ذکر پی‌نوشت، امتناع شده است.
 مفهوم وحدت و انسجام اسلامی
مقام معظم رهبری(مد ظله) افزون بر تأکید به ضرورت حفظ وحدت ملی و انسجام بین آحاد مردم و تبیین فواید آن، به مفهوم وحدت نیز پرداخته‌اند. ایشان در این باره فرموده‌اند:
«وحدت ملی همان چیزی است که می‌تواند پشتوانه همه تلاش‌های دولت‌مردان و مبارزان و دل‌سوزان این کشور و این انقلاب باشد. بدون وحدت ملی این کشور بزرگ‌ترین نیروی خود و مایه عظمت خود را نخواهد دانست. وحدت ملی شعار اساسی و حیاتی برای کشور ماست و مخاطب این شعار افراد خاصی نیستند همه هستند آحاد مردم مسئولند وحدت ملی برای همه ملت شعار بزرگی است».[14]
مقام معظم رهبری ضمن تعریف و تبیین وحدت، اظهار می‌دارند:
«ما در مسئله وحدت، جدى هستیم. ما اتحاد مسلمین را هم معنا کرده‌ایم. اتحاد مسلمین، به معناى انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاص کلامى و فقهى خودشان نیست؛ بلکه اتحاد مسلمین به دو معناى دیگر است که هر دوى آن باید تأمین بشود: اول این‌که فِرَق گوناگون اسلامى (فرق سنى و فرق شیعه) -که هر کدام فرق مختلف کلامى و فقهى دارند- حقیقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلى و همدستى و همکارى و همفکرى کنند. دوم این‌که فرق گوناگون مسلمین سعى کنند خودشان را به یکدیگر نزدیک کنند و تفاهم ایجاد نمایند و مذاهب فقهى را با هم مقایسه و منطبق کنند. بسیارى از فتاواى فقها و علما هست که اگر مورد بحث فقهى عالمانه قرار بگیرد، ممکن است با مختصر تغییرى، فتاواى دو مذهب به هم نزدیک شود».[15]
انسجام اسلامی به معنای همگرایی پیروان مذاهب مختلف در عین وجود اختلافات مذهبی است، چرا که حذف اختلاف و تنوع فکری و مذهبی ممکن نیست. آنچه مطلوب و شدنی است، یافتن راهبردهای نظری و عملی برای مدیریت صحیح پدیده تعدد باورهای مذهبی و جلوگیری از آسیب‌ها و پیامدهای زیان‌بار واگرایی در جوامع اسلامی است.
بنابراین، پذیرش حضور دیگری و به رسمیت شناختن اختلاف و تنوع افکار را باید نخستین و چه بسا مهم‌ترین گام و مبنای اندیشه وحدت به شمار آورد. بررسی سخنان مقام معظم رهبری بیانگر این مطلب است که تأکید ایشان به وحدت چنین مبنایی دارد. ایشان با نگاهی به اوضاع اجتماعی حاکم می‌فرماید:
 «مسئله‌اى که لازم است در آستانه هفته وحدت به همه ملت ایران و همچنین به مسلمانان عالم عرض کنم، اهمیت وحدت بین مسلمین و ارتباط برادرانه میان برادران مسلمان در همه جا و در همه شرایط است. در ابتدا باید معلوم کنیم که مقصود ما از وحدت مسلمانان چیست؟
...ما نمى‌گوییم که سنی‌هاى عالم بیایند شیعه بشوند، یا شیعه‌هاى عالم دست از عقیده‌شان بردارند. البته، اگر یک سنى یا هر کسى تحقیق و تفحص کرد، عقیده‌اش هر چه شد، باید بر طبق عقیده و تحقیق خودش عمل کند. تکلیف او با خدایش است. حرف ما در هفته وحدت و به عنوان پیام وحدت، این است که مسلمانان بیایند با هم متحد بشوند و با یکدیگر دشمنى نکنند. محور هم کتاب خدا و سنت نبى‌اکرم(ص) و شریعت اسلامى باشد. این حرف، حرف بدى نیست. این حرف، حرفى است که هر عاقل بى‌غرض و منصفى، آن را قبول خواهد کرد.
از سال‌ها قبل از انقلاب که این حرف به صورت رقیقى گفته مى‌شد، دستگاه‌هاى وابسته به استکبار جهانى، با آن مخالفت کردند. از وقتى که انقلاب اسلامى پیروز شد، مستکبران عالم فهمیدند که اگر این حرف -یعنى اتحاد مسلمین- پا بگیرد، مسلمانان به پایگاه و مرکز و کانون و ام‌القراى اسلام -یعنى ایران اسلامى- متوجه خواهند شد؛ لذا از اول پیروزى انقلاب، پول‌هاى زیادى از طرف دولت‌هاى مرتجع و وابستگان به استکبار، براى ایجاد اختلاف خرج مى‌شود. در کشورهاى مختلف، اعم از کشورهاى عربى یا اردوزبان و یا حتى در خود کشور اسلامى، به طرق نامرئى و با دست‌هاى پنهان، مى‌خواهند نگذارند این وحدتى که پیام انقلاب و اسلام است، پا بگیرد. ما مى‌گوییم این وحدت را باید مهم شمرد. حرف ما این است.
البته، بعضى در بیان مطلب اشتباه مى‌کنند. وقتى که آن‌ها این حرف‌ها را مى‌زنند، شاید خیلى هم ساده نباشد. وقتى مى‌خواهند وحدت اسلامى را بیان کنند، مى‌گویند که در صدر اسلام، نه شیعه و نه سنى بود؛ پس شیعه و سنى غلط است! نه، این حرف نادرست و سستى است. بحث سر این نیست که در صدر اسلام، آیا شیعه و سنى وجود داشت یا نه. بالاخره بعد از پیامبر، آراى مسلمین متفاوت شد. یک عده در مسئله امامت نظرى داشتند و عده‌اى نظر متفاوت دیگرى داشتند. بعضى منبع احکام الهى را یک چیز و بعضى چیز دیگرى دانستند. بنابراین، در اصول و فروع، از همان اول اختلافاتى بین مسلمانان به وجود آمد. این‌که ما بگوییم در صدر اسلام، نه شیعه و نه سنى بود، حرف غلطى است. امروز این حرف، در حقیقت به معناى نفى کردن و از بین بردن معارف و فقه و محصول فرهنگى همه فرق مسلمین است. روى هر چه دست بگذارند، مى‌گویند در صدر اسلام نبوده، پس این غلط است! این، خودش حرفى شبیه توطئه است».[16]
ایشان همچنین می‌فرمایند:
«منظور ما از وحدت چیست؟ یعنی همه مردم یک جور فکر می‌کنند؟ نه. یعنی همه مردم یک جور سلیقه سیاسی داشته باشند؟ نه. یعنی همه مردم یک چیز را، یک شخص را، یک شخصیّت را، یک جناح را، یک گروه را بخواهند؟ نه. معنای وحدت این‌ها نیست. وحدت یعنی نبودن تفرقه و نفاق و درگیری و کشمکش. حتی جماعتی که از لحاظ اعتقاد دینی نیز مثل هم نیستند، می‌توانند اتحاد داشته باشند؛ می‌توانند کنار هم باشند؛ می‌توانند دعوا نکنند...».[17]
ایشان ضمن پذیرش اختلافات مذهبی، آن را مانع همبستگی در برابر دشمن خارجی نمی­دانند و می‌فرمایند:
«اگر ما می‌گوییم که شیعه و سنی در کنار هم قرار بگیرند، یعنی شیعه، شیعه بماند؛ سنی هم سنی بماند. ما چه موقع به عالم تسنن گفته‌ایم که منظورمان از وحدت این است که شما شیعه بشوید!؟ ما چنین چیزی نگفته‌ایم. هر کس خواست شیعه بشود، از طریق علمی و از راه مباحثات عالمانه شیعه بشود. آن‌ها هم آزادند که بروند کار خودشان را بکنند. ما نمی‌گوییم شما مذهبت را عوض کن؛ ما می‌گوییم شیعه و سنی باید همیشه سر عقل باشند، همچنان که بحمدالله در دوران انقلاب اسلامی، در کشور ما مشاهده شد. نگذارند دشمن از اختلافات این‌ها سوء استفاده کند. برگزاری هفته وحدت، برای این است».[18]
 بنابراین از منظر مقام معظم رهبری، وحدت ایدئولوژیکی، وحدتی آرمانی و مطلوب است که در سطح مذاهب اسلامی، عملی نیست. آنچه مطلوب و شدنی است، وحدت استراتژیکی به معنای وحدت عملی و همبستگی بر اساس اصول مشترک اسلامی در برابر دشمن مشترک جهان اسلام است که کیان اسلام، منابع و ذخایر کشورهای اسلامی را مورد هدف قرار داده است.
«بیداری اسلامی» رمز گام نهادن در راه وحدت است. «اختلاف‌های جهان اسلام» مهلکه‌ای است که «طمع قدرت‌ها» را برمی‌انگیزد. سران دولت‌های اسلامی باید به تعبیر امام، در برابر ملت‌های خود خضوع نمایند و عزت و سیادت آنان در گرو همین وحدت و انسجام است. در واقع، تفرقه عامل تسلط بیگانگان بر دنیای اسلام است.
فراموش نکنیم، وقتی از «وحدت امت اسلامی» یا به تعبیر رهبر فرزانه «انسجام اسلامی» یاد می‌شود، به معنی برداشتن مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه به معنی وحدت عملی کشورهای اسلامی و درک متقابل و تعامل متناسب در خصوص موضوعات مشترک، حول مصالح اهم اسلامی است. می‌توان از این تعبیر، تحت عنوان «هم‌گرایی کشورهای اسلامی» در زمینه‌های دارای اشتراک نظر نام برد.
 مقوله‌بندی سیاست‌ها و راه‌کارهای انسجام‌بخش از نظر امام(ره) ومقام معظم رهبری
1) سیاست‌ها و راه‌کارهای سیاسی
الف) در سطح فراملی               
-       اولویت تقویت انسجام مذهبی در بین شیعه و سنی در درون هر یک از کشورهای اسلامی در کنار سیاستگذاری‌های کلان.
-       برخورد با فرقه‌های اختلاف‌انگیز و تقویت جریان‌های متعادل و میانه‌رو در جهان اسلام.
-       تعامل سفارتخانه‌های کشورهای اسلامی با رویکرد تقویت انسجام.
-       تصویب مجازات‌های حقوقی برای اعمال خشونت‌آمیز افراطی در کشورهای اسلامی.
-       سیاستگذاری در جهت انسجام اسلامی در قالب و بستر مفاهیم جدید و جذابی چون جهانی شدن و...
-       گسترش کمی و کیفی پژوهش‌های بنیادی و کاربردی پیرامون مسئله انسجام مذهبی در سطح جهان اسلام.
-       بهره‌گیری دولت‌های اسلامی از راهبردها و راه‌کارهای پیشنهادی و پژوهش‌های علمی و سیاستگذاری پژوهش‌مدار در مسیر انسجام اسلامی.
-       رویکرد اولویت بخشیدن در به‌کارگیری کارشناسان و متخصصان اسلامی در موضوعات مختلف.
-       طرح نظریه جهانی شدن در راستای اسلام.
-       قرار دادن سرزمین مقدس فلسطین به عنوان یک اصل مشترک بین تمامی کشورهای اسلامی و یکی از محورهای انسجام اسلامی.
-       رصد مستمر اقدامات دشمن.
 ب) در سطح ملی
-       تدوین سند راهبردی و نظام‌نامه تقریب و انسجام مذهبی با نظر علمای سنی و شیعه و مسئولان ذی‌ربط در شورای اسلامی سیاستگذاری.
-       معرفی جریانات تفرقه‌افکن و اعلان موضع نسبت به آن‌ها.
-       اتخاذ مواضع مشترک نسبت به موضوعات اصولی مختلف مانند ضرورت شرکت در مراسم‌های ملی (روز قدس،22 بهمن و...).
-       مقابله جدى با توطئه‌هاى اختلاف‌برانگیزانه دشمنان.
-       پیشگیری از تضادها و منازعات سیاسی و رقیب‌ستیزی و نیز توافق در اصول کلی حاکم بر روابط جامعه.
 2) سیاست‌ها و راه‌کارهای فرهنگی علمی
 الف) در سطح فراملی
-       تدوین آثار مشترک و برگزاری همایش‌های علمی.
-       ارائه پژوهش‌های علمی برای تبیین حقایق تاریخی از دیدگاه علمی بدون تعصبات مذهبی.
-       برگزاری مسابقات فرهنگی، هنری و علمی در موضوعات مختلف در سطح جهان اسلام.
-       تولید و تکثیر نرم‌افزارهای رایانه‌ای در جهت تولید فرهنگ هم‌گرایی در سطح جهان اسلام.
-       سیاستگذاری آموزشی (دوره‌های قبل از دانشگاه و دوره دانشگاه) و تدوین برنامه درسی کشورهای اسلامی با رویکرد تقویت انسجام مذهبی.
-       بسط و تقویت منشورات (کتاب، مجله، روزنامه‌ها) و فعالیت‌هایی مثل نشست‌های علمی و کنفرانس‌ها و... به منظور تقویت بنیادها و بنیان‌های انسجام مذهبی.
-       فرهنگ‌سازی با ابزارهای مختلف آموزشی در رسانه‌های تبلیغی در جهت افزایش میزان، تحمل، سعه‌صدر و مدارای مذهبی در جهان اسلام.
-       گسترش تعامل دانشگاهی و جذب دانشجویان و اساتید در بین کشورهای اسلامی.
-       تقویت برنامه‌های تبادل فرهنگی از طریق نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های علمی، ادبی، هنری و نمایشی با رویکرد انسجام مذهبی.
-       ارتباط نهادینه و مستمر نخبگان فکری مسلمان و سطح جهانی در قالب تشکل‌های فرهنگی.
-       تأسیس دانشگاه جهانی اسلامی با شعبه‌هایی در هر یک از کشورهای اسلامی، همراه با تدوین متون اسلامی و تربیت اساتید با رویکرد هم‌گرایانه.
-       تدوین تاریخ، پیشینه و حوادث مشترک اسلامی از صدر اسلام تا کنون به صورت منسجم و تبلیغ و تدریس آن در کشورهای اسلامی.
-       سرمایه‌گذاری اساسی برای تلاشی فراگیر جهت بالا بردن سریع نرخ سواد در سطح جهان اسلام.
-       طراحی ساز و کار گفتمان و مشورت چندجانبه در منطقه پیرامونی و جهان اسلام به‌ویژه در سطح نخبگان و متفکران برجسته اسلامی.
-       تقویت هر چه بیششتر روند هم‌گرائی و گفتگوی بین‌المذاهب در سطح علمای اسلامی از طریق جریانات متعادل و روند همدلی در سطح عمومی با استفاده از ابزارهای مورد نظر.
-       راه‌اندازی اتاق فکر با حضور شخصیت‌های شیعه و سنی و نظریه‌پردازی و پیشنهاد راهبردی به دستگاه‌ها.
 ب) در سطح ملی
-       وحدت حوزه و دانشگاه از طریق روزآمد نمودن ساز و کارها، تدوین راهبردهای موضوعی.
-       پدید آوردن شعارها و نمادها برای وحدت.
-       ایجاد روحیه نقدپذیری علمی در سایه برگزاری نشست‌های دوستانه افراد و گروه‌ها.
-       اسخراج متون مشترک روایی مورد قبول فریقین و بهره‌گیری از آن به عنوان پایه‌های تقریب.
-       زمینه‌سازی علمای مذاهب برای وحدت.
-       اجازه باروری اندیشه‌ها تا آنجا که اصول و منافع ملی خدشه‌دار نگردد.
-       پایه‌ریزی مهندسی اجتماعی و فرهنگی بر مبنای گفتمان وحدت و تقریب مذاهب اسلامی.
-       پژوهش‌های عمیق برای رسیدن به رهیافت علمی منشور وحدت اسلامی.
-       ترسیم افق‌های وحدت بر محور توحید و نبوت و سایر مشترکات.
-       پی‌گیری روش ارزشمند اندیشمندانی همچون: سیدجمال‌الدین اسدآبادی، سید قطب، محمد عبده، شرف‌الدین، آیت‌الله بروجردی، شیخ شلتوت، امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری(مدظله) و...
 3) سیاست‌ها و راه‌کارهای اجتماعی
الف) در سطح فراملی               
-       در نظر گرفتن امکانات جهانگردی آسان و ارزان برای مسلمانان جهت بازدید از کشورهای اسلامی.
-       آسیب‌شناسی مسایل اجتماعی جهان اسلام و پایه‌ریزی مهندسی اجتماعی بر مبنای گفتمان تقریب مذاهب اسلامی.
-       تأسیس نهادهای اجتماعی برای حل منازعات بین مسلمانان و تقویت صلح و مصالحه.
-       ایجاد و تقویت نهادهای اجتماعی و تشکل‌های غیر دولتی (جوانان، کارگران، زنان، دانشجویان، طلاب و... ) با رویکرد انسجام مذهبی.
-       ارتباط و تعامل هر چه بیشتر رهبران انقلاب و علماى بلاد اسلامى به منظور انسجام و وحدت بیشتر جهان اسلام و کشورهاى اسلامى.
-       ارائه نسخه شفابخش محبت و مدارا در میان امت اسلامی برای پایان بخشیدن به ستیزه‌های فرسایشی.
 ب) در سطح ملی
-       بیداری اسلامی مردم و مسئولیت نخبگان.
-       پرهیز از مسائل تفرقه‌افکن.
-       خودداری مدیران ارشد نظام اسلامی، متولیان و صاحب‌منصبان حکومتى از ورود به منازعات سیاسى و باندى و حزبی و خدمت به مردم در کمال صداقت و صمیمیت.
-       پای‌بندی همه گروه‌های وفادار نظام به قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان منشور اتحاد ملت مسلمان ایران.
-       تقویت هوشیارانه پیوند ملت و دولت و افزایش قانون‌گرایی و مشارکت مردم در عرصه‌های گوناگون
-       پذیرش و رسمیت بخشیدن به حقوق قانونی گروه‌های مختلف به منظور بازیابی و تعریف هویت آنان در سایه وحدت ملی.
 4) سیاست‌ها وراه‌کارهای اقتصادی
الف) در سطح فراملی                
-       تقویت روابط اقتصادی و تجاری در بین کشورهای اسلامی.
-       تأسیس بانک‌های بدون ربا، مبتنی بر آموزه‌های اسلامی به صورت متمرکز و مرتبط با یکدیگر در سطح جهان اسلام.
-       تشکیل صندوق‌های قرض‌الحسنه برای حمایت از مسایل اساسی جهان اسلام (مسئله فلسطین و حوادث غیرمترقبه چون سیل پاکستان).
-       تأسیس بلوک‌های اقتصادی منطقه‌ای جداگانه در سطح جهان اسلام (کشورهای مسلمان جنوب شرق آسیا، کشورهای مسلمان شمال خاورمیانه و آسیای میانه، کشورهای حاشیه خلیج فارس، کشورهای مسلمان مغرب عربی و کشورهای مسلمان آفریقای مرکزی).
-       تأسیس بازار مشترک و لغو یا به حداقل رساندن عوارض گمرگی و تعرفه‌های وارداتی در کشورهای اسلامی.
-       بهره‌گیری مشترک کشورهای اسلامی از مواهب عظیم طبیعی و جغرافیایی خصوصاً ابزار نفت برای دفاع از منافع و مصالح جهان اسلام.
-       ایجاد شرکت‌های فراملی در جهان اسلام با هدف جذب سرمایه‌های (انسانی و مادی) جهان اسلام و جلوگیری از فرار سرمایه‌ها و رقابت با شرکت‌های غیراسلامی و غربی.
-       تلاش در جهت تشکیل اتحادیه جهان اسلام با بهره‌گیری از الگوهای هم‌گرایی در جهان بر پایه تدوین قانون اساسی واحد کشورهای اسلامی، تدوین نظام واحد حقوقی و جزائی جهان اسلام یا داوری اسلامی، بازار مشترک اسلامی و وحدت پولی و مالی مسلمانان، انعقاد پیمان دفاعی‌امنیتی کشورهای اسلامی و تشکیل مراکز فکری و تولید اندیشه در جهان اسلام.
-       شرکت‌های اسلامی باید مستقل باشند و منابع تغذیه مالی آن‌ها صرفاً از ثروت و منابع مالی مسلمانان تأمین شود.
-       اختصاص اولویت‌های تجاری به تجارت با کشورهای اسلامی، نسبت به بازرگانی با دیگر کشورها.
-       همکاری گسترده در به‌کارگیری نیروهای متخصص و کارشناسان و اساتید علوم و فنون جدید به جای کارشناسان بیگانه به منظور هم‌یاری در توسعه و پیشرفت متقابل.
-       ایجاد شرکت‌های فراملی با هدف جذب سرمایه‌های معطل و سرمایه‌گذاری در کشور‌های اسلامی با رعایت مناسبات و شرایط مناطق و سد عملی فرار این سرمایه‌ها به بازارها، بانک‌ها و مراکز صنعتی اروپایی.
 ب) در سطح ملی
-       توجه جدى به مقوله کار و تلاش و تولید علم.
-       تلاش در جهت نهادینه‌سازی ارزش‌ها و منافع مشترک در جامعه.
 5) سیاست‌ها و راه‌کارهای امنیتی و ارتباطاتی
الف) در سطح فراملی               
-       تأسیس سایت‌ها و وبلاگ‌های ویژه تقویت انسجام مذهبی و پاسخ‌گویی به شبهات در این زمینه.
-       برنامه‌های رادیوتلویزیونی مشترک کشورهای اسلامی خصوصاً در مناسبت‌های ویژه با بهره‌گیری از مواریث و پیشینه مشترک فرهنگی و تاریخی.
-       تأسیس رسانه‌ای فراگیر و جامع در سطح جهان اسلام با هدف بسط و تقویت انسجام اسلامی و مقابله با ناتوی فرهنگی.
-       تشکیل اتحادیه انسجام مذهبی در بین متولیان و نخبگان مطبوعات جهان اسلام.
-       افشاگری رسانه‌های اسلامی از توطئه‌ها و ترفندهای رسانه‌های استکباری و استعماری در سطح جهان اسلام و جهان.
-       پوشش دادن و تبلیغ رسانه‌ها بر روی اخبار، حوادث، پدیده‌ها و مسایل با رویکرد بسط فرهنگ هم‌گرایی در جهان اسلام.
-       بهره‌گیری از نمادهای مطرح در سطح جهان اسلام (روز قدس، هفته وحدت، هفته حج) و تولید شعارها و نمادهای جدید انسجام‌محور.
-       بهره‌گیری و تبلیغ بر روی مواریث ادبی، عرفانی و آثار و سیره شخصیت‌های برجسته جهان اسلام.
-       تأسیس نهادهای امنیتی مرتبط در سطح جهان اسلام برای مقابله با تهدیدات امنیتی بیگانگان.
-       انتقال تجارب و ایجاد آگاهی لازم نسبت به برنامه‌های جاسوسی دشمنان و ایجاد حساسیت برای نخبگان سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی.
-       تهیه فیلم‌ها و مستنداتی درباره تلاش‌ها و شیوه‌های صهیونیست‌ها و غرب در آسیب زدن به جهان اسلام.
-       تقویت و گسترش حوزه فعالیت سازمان کنفرانس اسلامی و زمینه‌سازی جهت ایجاد ساختارهای تکمیلی با هدف نقش‌آفرینی و کارا نمودن سازمان در حل و فصل مسائل جهان اسلام و دفاع از مواضع کشورهای اسلامی در نظام بین‌الملل.
-       تقویت نقش و جایگاه جهان اسلام و کشورهای اسلامی در نظام نوین بین‌الملل بر پایه مصالح عالیه امت اسلام به‌ویژه در بهره‌گیری بهینه از مواهب عظیم طبیعی و منابع انسانی.
-       تشکیل اتحادیه‌های همکاری منطقه‌ای در جهان اسلام در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی اقتصادی و انرژی.
-       تدوین نظام دفاعی‌امنیتی کشورهای اسلامی با هدف تشکیل ارتش ده‌ها میلیونی جهان اسلام.
-       تقویت پارلمان‌های بین‌المجالس اسلامی.
-       تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی با بهره‌گیری از الگوهای موجود.
-       راه‌اندازی سامانه رسانه‌ای تحت کنترل و بر اساس چارچوب مشخص.
 
ب) در سطح ملی
-       تحقیق و تألیف کتب در سطح ملی و تهیه گزارش به وسیله محققان و نویسندگان و رسانه‌ها درباره بیان ضرر و زیان اختلافات مذهبی در گذشته.
-       خوداری اصحاب جراید، ‌مطبوعات، رسانه ملی، گویندگان، نویسندگان و مسئولان از ‌هرگونه اظهار نظرهاى تعصبی، غیرکارشناسانه و غیرمسئولانه.
-       آگاه‌سازی مردم از ترفندهای دشمنان در راستای خاموش ساختن شعله‌های بیداری اسلامی و اتحاد شکنی.
-       هدایت افکار عمومی به سوی منافع ملی و فاصله گرفتن از منافع گروهی و جناحی.
 6) سیاست‌ها و راه‌کارهای مذهبی و دینی
الف) در سطح فراملی
-       توجه به مؤلفه‌های مهم وحدت (اسلام، توحید، قرآن، نبوت و اهل‌بیت).
-       زمینه‌سازی برای ارتباطات نهادینه و مستمر در ایام حج میان مسلمانان.
-       شناسایی تمام نهادهای دینی‌مذهبی جهان اسلام و ایجاد ارتباط مستمر و نهادینه میان آن‌ها.
-       اتخاذ تصمیم برای موضع‌گیری مشترک علمای بزرگ اسلامی در مناسک و آیین‌های ویژه (استهلال، عید قربان، ولادت و بعثت نبوی و...).
-       حفاظت از اماکن متبرکه و مقدس اسلامی در سطح جهان اسلام.
-       تدوین فقه مقارن و عقاید تطبیقی از سوی نخبگان دینی و تبلیغ و تدریس این منابع در حوزه‌های دینی.
-       تعریف، تدوین و تحدید حد و مرز موضوعاتی چون: کفر، شرک، فسق و... در نشست‌های مشترک اسلامی و جلوگیری از نشر آثار تفرقه‌انگیز و اظهار نظرها و اتهامات سلیقه‌ای و متعصبانه و متعرضانه در جهان اسلام نسبت به مسلمانان.
-       صدور فتاوای تعیین کننده و برجسته از سوی مراجع اقتدار مذهبی در جهت تقویت و تعمیق انسجام اسلامی (صدور فتاوای هم‌گرایانه).
 ب) در سطح ملی
-       عمل به دستورات و تعالیم الهی قرآن کریم و عترت مطهر.
-       هم‌گرایی با تأکید روی عرفان و معنویت اسلامی.
-       تعامل مستمر و نهادینه حوزه‌های علمیه اهل‌سنت و شیعه در سطح کشور.
-       سیاستگذاری آموزشی حوزه‌های علمیه مناطق قومی کشور با رویکرد تقویت انسجام اسلامی.
-       تقویت و بسط آیین‌های مذهبی انسجام‌محور و تضعیف و حذف آیین‌های اختلاف‌برانگیز در سطح کشور از سوی نخبگان مذهبی و سیاسی.
-       جلوگیری از کارهای افراطی و محکوم کردن اعمال غیر انسانی افراد افراطی‌.
-       خودداری عالمان و اندیشمندان مذهبی از اظهارات تحریک کننده و حساسیت برانگیز.
 فهرست منابع:
الف) کتاب‌ها
-       قرآن مجید.
-       ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید‌بن‌هبه‌الله، شرح ابن‌ابی‌الحدید، بیروت، دارالحکمه، سال 1380.
-       اباذری، عبدالرحیم، امام موسی صدر سروش وحدت، تهران، مجمع تقریب مذاهب اسلامی، سال 1383.
-        احمدی، حمید (به کوشش)، ایران، هویت، ملیت، قومیت، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، سال 1383.
-       اسمیت، آدام، ثروت ملل، ترجمه محمد علی کاتوزیان، تهران، امیرکبیر، سال 1375.
-       بشیریه، حسین، جامعه‌شناسی سیاسی، تهران، نشر نی، سال 1374.
-       ترنر، جاناتان اچ، ساخت نظریه جامعه‌شناختی، ترجمه عبدالعلی لهسایی‌زاده، شیراز، انتشارات نوین شیراز، سال 1372.
-       خلیلی، رضا، همبستگی ملی در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات ملی، سال 1384.
-       دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، قم‌، مؤسسه امیرالمؤمنین(ع)، سال 1385.
-       شریعتی، علی، علی بنیان‌گذار وحدت، تهران، نشر نصر، سال 1350.
-       صدر، محمدباقر، ترجمه مصطفی شفیعی، رهبری بر فراز قرون، تهران، موعود، سال 1359.
-       صحیفه نور، امام خمینی(ره) مجلدات مختلف.
-       طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، قم،انتشارات اسماعیلیان، سال 1371.
-        عباس‌حسن، عباس، ساختار منطقی اندیشه سیاسی اسلام، ترجمه مصطفی فضایلی، قم، نشر بوستان کتاب قم، سال 1383.
-       لاریجانی، محمدجواد، نقد دین‌داری و مدرنیسم، تهران، اطلاعات، سال 1369.
-       مطهری، مرتضی، سیری در نهج‌البلاغه، تهران، صدرا، سال 1382.
-       مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی (ع)، تهران، نشر آثار، 1379.
-       منصورنژاد، محمد، رویکردی دینی به مسئله وحدت و هم‌گرایی، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، سال 1387.
-       میرحیدر (مهاجرانی)، دره، مبانی جغرافیای سیاسی، تهران، نشر سمت، چاپ دوم، سال 1372.
-       واعظ‌زاده، محمد، زندگی آیت‌الله‌العظمی بروجردی، قم، مجمع تقریب مذاهب اسلامی، سال 1374.
 ب) مقاله
-        رادپی، عثمان، ائمه اهل‌بیت و وحدت اسلامی، چهارمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، انتشارت دانشگاه مذاهب اسلامی، سال 1380.
[1] - امام خمینى، صحیفه انقلاب، وصیتنامه سیاسى الهى رهبر کبیر انقلاب اسلامى و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، چاپ چهارم، [تهران] ; سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، [1368]، ص8.
[2] - امام خمینى، صحیفه نور، ج18، ص91.
[3] - امام خمینى، صحیفه نور، ج1، صص 235-234.
[4] - امام خمینى، صحیفه نور، ج20، ص13.
[5] - امام خمینى، صحیفه نور، ج6، ص116.
[6] - امام خمینى، صحیفه نور، ج16، ص240.
[7] - امام خمینى، صحیفه نور، جلد هفدهم، ص98.
[8] - امام خمینى، صحیفه نور، ج17، ص51.
[9] - امام خمینى، صحیفه نور، ج19، صص 74-73.
[10] - امام خمینى، صحیفه نور، ج16، ص47.
[11] - امام خمینى، صحیفه نور، ج16، ص47.
[12] - امام خمینى، صحیفه نور، ج13، ص83.
[13]- مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران، 1388.
[14] - حدیث ولایت، ج1 ص229.
[15] - در دیدار با میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى و جمعى از اقشار مختلف مردم 24/07/1368.
[16] - در دیدار با جمع کثیرى از اقشار مختلف مردم 19/07/1368.
[17] - بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ تهران 26/01/1379.
[18] - حدیث ولایت، ج8، ص79