وقف و املاک وقفی در ایران و آسیای میانه از عصر تیموریان تا دوره معاصر

شناسه مقاله : 16445

تعداد بازدید : 2175

  • : منصور یوسفی جولندان
وقف و املاک وقفی در ایران و آسیای میانه  از عصر تیموریان تا دوره معاصر

با محوریت
وقف و جامعه انسانی در گذر زمان


منصور یوسفی جولندان

 
باسمه تعالی
چکیده :
آنچه که در ادوار مختلف تاریخی از عوامل مهم بقا و جاودانگی اماکن مقدس اسلامی در بین مسلمانان گردیده بی شک سنت حسنه وقف و وجود املاک وقفی است که حکایت از پویایی و زنده ماندن فرهنگ دینی و حیات معنوی در بین اقوام و ملل مسلمان در جای جای نقاط کره خاکی دارد. سنت وقف بدلیل نقش حیاتی خود پس از ظهور اسلام در تمامی دوره ها وجود داشته و علیرغم فراز و نشیب های آن که اغلب از نگرش حکومتها تأسی می پذیرفت، در هیچ زمانی به بوته فراموشی سپرده نشده است و بی تفاوت نسبت به این اعتقاد و باور مردم مشاهده نمی گردد تا همواره امید به کسب اجرا اخروی و معنوی آن در جامعه انسانی موج زند. در ایران و آسیای میانه وقف در گذر زمان کارکردهای مختلفی داشته که از مهم ترین آن می توان به کارکرد اقتصادی وقف و موقوفات اشاره نمود. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی تاریخی موضوع وقف و املاک وقفی در ایران و آسیای میانه به وجوه افتراق و همچنین تشابهات موجود این سنت حسنه در جامعه آماری بپردازد.
کلید واژه ها : وقف، سنت حسنه ، اماکن مقدس، جامعه انسانی، فرهنگ دینی، موقوفات، بقاع متبرک
 
مقدمه
در کنار زیارت ، دادن نذورات و وقف کردن به اماکن مقدس از کهن ترین و دیرپاترین رفتارهای بشری در بین ادیان و آیین های مذهبی مختلف بشمار می رفت تا درآمد حاصله با توجه به نیات واقف صرف امور شود. اما این سنت پسندیده و رایج در بین مسلمانان از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است بطوریکه حاکمان بلاد اسلامی در بسط و گسترش فرهنگ دینی و تقویت روحیه انسجام و وحدت بین مسلمین آن را از اهم امور تلقی می کنند.
وقف در لغت به معنی ایستادن ،‌اندکی درنگ کردن در بین کلام و  دوباره شروع کردن آمده است ولی در این مبحث معنای دوم آن مدنظر قرار دارد  که به معنی حبس عین ملک یا مالی و مصرف کردن منافع آن در اموری که واقف معین کند و آنچه که کسی از ثروت خود جداگانه که در کارهای عام المنفعه از آن استفاده  کنند و وقف نامه به نامه ای اطلاق می شود که در آن شرایط و مقررات راجع به وقف کردن چیزی نوشته شده باشد. (عمید، 1362 :1074) حمزه کمال نیز وقف را ملکی می داند که از طرف کسی برای مسجد ، مدرسه ، مزارها و عموماً مؤسسات دینی تخصیص و وثیقه کرده شده باشد ، به شرطی که از درآمد آن فایده برده شود و خرید و فروش نشود. وی از یادداشتهای صدرالدین عینی نیز استفاده می کند و ادامه می دهد: (کمال ، 1383 :159) وی در وقف نامه مدرسه و جاهای درآمد دهنده با زبان عربی و با صحبت های دینی عبارت های زرین نوشته شدگی بودند [ فروخته نمی شود ، خریده نمی شود ، به کسی بخشیده نمی شود ، به کسی وصیت کرده نمی شود ، و به میراث گذاشته نمی شود و کسی که این گفته ها را تغییر دهد لعنت خدا ، لعنت پیغمبر و لعنت تمام ملائک ها بر وی باد .] با دقت در معانی و مفاهیم ذکر شده اهمیت واژه وقف و املاک وقفی ، در دین اسلام و در بین مسلمین کاملاً‌محرز و آشکار می گردد . از آنجائیکه دین اسلام همچون سایر ادیان آسمانی دستورات اخلاقی برای پیروان خود به ارمغان آورده است. برای از بین بردن فقر و جلوگیری از انحرافات اجتماعی قوانین مالیاتی همچون خمس ، زکات و فطریه را در دستور کار امت اسلامی قرارداد تا به نوعی توزیع ثروت ، عادلانه در جامعه شکل گیرد و عدالت اجتماعی در کلیه سطوح نمایان گردد. اسلام متمولین و اغنیاء را به دستگیری از فقرا و مستمندان سفارش کرده و همه را از تکاثر ثروت منع نموده است .
 
وقف و املاک وقفی :
در سوره بقره ، قرآن کریم می فرماید : (آیه 265) « وَ مَثَلُ الذینَ یُنفِقُونَ اَموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبیتاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ کَمَثلِ جنه بربوهٍ اصابها وَ ابلٌ فاتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطلٌّ والله بما تعملون بصیر» [ مثل آنانکه مالشان را در راه خدا انفاق می کنند و با کمال اطمینان خاطر به لطف خدا شاد می دارند مثل بوستانی است که در زمین بلندی باشد و بر آن باران فراوان و بموقع ببارد و ثمره و حاصلی چندان که انتظار دارند بدهد و اگر باران بسیار نبارد اندک ببارد تا به ثمر برسد و خدا بکار نیکان بصیر و آگاه است.] و یا در سوره توبه خداوند می فرماید (آیه 34 ) : «والذین یکنزون الذهب و الفضه ولاینفقونها مما فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم » [ و کسانیکه طلا و نقره را ذخیره می کنند و در راه خدا انفاق نمی کنند آنان را به عذاب دردناک بشارت ده.] با عنایت به آیات فوق برای هر خواننده و شنونده ای واضح و مبرهن خواهد بود که دین اسلام برای توزیع عادلانه ثروت و دستگیری و نگهداری از فقرا و مساکین، مردم را به دادن صدقه و بذل و بخشش تشویق و راهنمایی می کند . مینودخت مصطفوی رجالی در کتاب وقف در ایران از قول صحیح بخاری می نویسد : «پیغمبر اکرم (ص) که دستورات دین مبین اسلام را به مردم می آموخت خود اولین کسی بود که اقدام به صدقه و انفاق کرد. پس از ظهور اسلام پیغمبر اکرم کسی بود که قطعه زمینی را وقف کرد و منافع حاصل از آن را برای رهگذران به عنوان صدقه بذل فرمود . در کتب شیعه از املاکی که وسیله حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علی مرتضی (ع) نخستین امام شیعیان وقف گردیده سخن به میان آمده است و نیز معروف است که باغات صبا و مرجان که در مدینه واقع است از موقوفاتی می باشد که وسیله امام حسن مجتبی یا حضرت امام زین العابدین بوجود آمده است همچنین حدیثی از نبی اکرم (ص) آمده است که وقتی عمر بن خطاب خلیفه دوم
می خواست زمین ملکی خود را صدقه بدهد حضرت به او فرمودند : اصل آن را برای صدقه قرار بده آنطور که فروخته نشود و به ارث نرسد و بخشیده نگردد.»( مصطفوی رجالی ، 1351 :48) با رشد و پیشرفت فرهنگ، مسلمانان به نیکوکاری روی آورده و به خیرات و انفاق اموال به افراد نیازمند پرداخته و آنهائیکه املاک قابل توجه ای در اختیار داشتند برای امور عام المنفعه وقف نمودند که یک چنین حرکت هایی باعث شد تا احداث مساجد ، بیمارستانها ، بازارها ، کاروانسراها ، پلها ، کتابخانه ها ،‌مدارس ، دارالایتام و امثالهم را در ادوار مختلف در جامعه مسلمین شاهد باشیم .
در هیچ دوره تاریخی بعد از ظهور اسلام نمی توان جامعه را بدون وقف و یا املاک وقفی یافت و اسناد موجود نیز این حقیقت تاریخی را به ثبت رسانده است بطوریکه در کتاب وقف در ایران می خوانیم : «در زمان خلفای عباسی که پایه خلافتشان را ایرانیان نهاده بودند ، در زمان آل بویه ، غزنویان ، سلجوقیان ، تیموریان چه در ایران و چه در خارج ایران موقوفات وسیله شاهان و وزرای آنان پیدا شد که درآمد این موقوفات صرف امور عام المنفعه یا دستگیری فقرا و ابناء سبیل می شد یا به مصرف ساختن پل ، حمام ،‌بیمارستان ، مدرسه ، جاده و غیره می رسید که از آن جمله می توان بیمارستان معروف عضدی را در بغداد و دانشگاه های نظامیه بغداد و نیشابور را نام برد.
در دوره تیموریان املاک وقفی توسعه یافته و در انحصار یک شهر و روستا قرار گرفت بطوریکه در خراسان ، اصفهان ، تبریز و شیراز کاروانسراهایی بوجود آمد و مساجد ، حمام ها و مدارس بسیار از همین موقوفات ساخته شد تا حتی پس از دوره تیموریان در عصر صفویه هم شاهان و بزرگان این سلسله موقوفات بیشماری را بوجود آوردند . در همین مورد مصطفوی رجالی می نویسد : « ایقاف جنبه رقابت به خود گرفت بطوریکه در دیگر نواحی اصفهان محلی برای خریدن و وقف کردن باقی نبود و هر کس مایل بود محلی خریده وقف کند ، بایستی در نواحی نزدیک به اصفهان مانند یزد و کاشان دست به کار می شد . در دوره صفویه در نوع مصارف وقف نیز تحولی پیدا شد . در این دوره ساختمان پل بر رودخانه ها با رباط و کاروانسراها برای مسافرین و تکیه امامزاده ها برای تعزیه داری رواج پیدا کرد و بطور کلی املاک وسیع و موقوفات حضرت رضا (ع) از آن زمان بوجود آمد. بطوریکه هنوز در داخل کویر خراسان و نواحی جنوبی ایران مانند لار و اطراف آن کاروانسراهایی به چشم می خورد که معروف به رباط شاه عباس است که چون عموماً در اینگونه نقاط آب و آبادی نبوده در کنار هر رباط برکه آبی نیز بوجود آورده اند تا آب باران در آنها جمع شود و مسافران در موقع عبور ، از این آب استفاده نمایند. موقوفاتی هم که مصارف آن تعزیه داری اولیای دین یا طعام مساکین است در این دوره بعلت آنکه شاهان صفوی از اولاد یک نفر درویش بوده اند روبه توسعه گذارده است.» (همان منبع: 53)
پس از صفویه بجز دوره افشاریه که بحث موقوفات راکدند و توسعه نیافت از دوره زندیه ببعد املاک وقفی احیاء شده و می توان از مسجد و بازار وکیل در شیراز از عصر زندیه ، مدرسه سپهسالار و مسجد شاه در دوره قاجاریه نام برد که البته مدرسه شیخ عبدالحسین در تهران نیز از موقوفات امیرکبیر می باشد و در دوره پهلوی موقوفات عظیم بنیاد پهلوی را می توان برشمرد که درباره آن به تفصیل سخن بمیان خواهد آمد. در کتاب وقف در ایران عنوان شده است : «درجائی در آمد موقوفات صرف فدیه اسرای جنگهای صلیبی می شد. و یا برای ایجاد مدارس و بیمارستانها مصرف می گردیده یا برای ساختن پل و راه و کاروانسرا و آب انبار و امثال آن اختصاص می یافته است. حتی واقفی مقداری از دارائی خود را برای تهیه کاغذ و قلم جهت شکایت از مأمورین متجاوز دولتی ، وقف کرده است و زمانی برای برگزاری جشن ها و سرورهای دینی موقوفاتی بوجود آمده است . همچنین برای آشامیدنی اهالی شهرها قنواتی احداث و وقف گردیده است …… نوع مصارف موقوفات تغییری پیدا کرده است بطور مثال وقف نامه حاج شفیع ابریشمی زنجانی را که اختصاص به احداث قنات و لوله کشی آب برای شهر و ایجاد و تأسیس بیمارستان ، ساختمان و تأسیس دبستان ، ایجاد حمام ، ساختن پل بر روی ده دولین ، دادن لباس در عید نوروز هر سال به میزان پنجاه دست ، تقسیم پول بین مستحقین در شب چهارشنبه سوری  اطعام در شبهای رمضان و محرم می باشد ، باید ذکر کرد. بیمارستان نمازی و بیمارستان چشم خلیلی در شیراز و بیمارستان موقوفه بهبهانی در کازرون فارس ، بیمارستان شیبانی در طبس ، گلشن و موقوفه محمد تقی امیرشاهی درشاهی( آزاد شهر کنونی ) که درآمد آن وقف بر مصارف اساسنامه و نظامنامه جمعیت شیر و خورشید سرخ است با درآمد موقوفه حاج عبدالله کیهانی واقع در تهران که باید وسیله جمعیت شیر و خورشید سرخ به مصرف برسد را می توان نام برد .» (پیشین :54- 56)
در دوران محمدرضا پهلوی بنیادی تحت عنوان بنیاد پهلوی تأسیس شد تا اداره موقوفات را در ایران بعهده گیرد که این بنیاد وقف نامه (همان منبع: 158- 167) را در خصوص موقوفات عظیم بنیاد پهلوی شامل ده ماده ، دو تبصره یک مقدمه و پنج فصل تنظیم نمود که شش ماده و دو تبصره مربوط به مقدمه است و در آن علت وقف ، متولیان بعدی ، نظار و طرز انتخاب آن ، مبلغ حق الولیه و حق النظاره و معارف وقف تعیین شده است . ماده شش این وقف نامه مربوط به مصارف است که درآمد وقف می بایست به مصارف پنجگانه تخصیص یابد : 1ـ بهداشت 2ـ توسعه فرهنگ 3ـ کمک به مستمندان 4ـ امور مذهبی5ـ امور اجتماعی .
امور اوقافی در دوره پهلوی زیر نظر وزارت فرهنگ و هنر قرار داشت ، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (1357 ـ 1979) بنیاد پهلوی به بنیاد علوی تغییر نام داده و زیر نظر بنیاد مستضعفان قرار گرفت و امور اوقافی زیر نظر اداره حج و زیارت و امور خیریه فعالیت خود را ادامه داد که در سال 1371 شمسی (1993) اداره اوقاف تحت عنوان سازمان اوقاف و امور خیریه از سازمان حج و زیارت منفک شده و زیر نظر رهبری ادامه مسیر می دهد . این اداره رسیدگی به امور موقوفات ، بقاع متبرکه ، مساجد ، قبرستانها، امور خیریه ، مسابقات قرآنی … در وظایف خود دارد و هر سال روز 27 صفر هجری به عنوان روز وقف و از 27 صفر لغایت 3 ربیع الاول را به عنوان هفته وقف نامگذاری کرده اند که در این هفته مراسم خاصی در سراسر کشور توسط اداره اوقاف و امور خیریه اجرا می شود و سمینار و همایش هایی برگزار می گردد . یکی از امور اداره اوقاف بررسی پایان نامه های دانشجویی و پژوهش محققان در خصوص زیارتگاههای و بقاع متبرکه هست که از بهترین های آن نیز تقدیر بعمل می آورد.
 از عمده ترین وظیفه اوقاف در ایران نسبت به اماکن مقدس اسلامی تشکیل هیأت امنا برای مزار بوده که امورات راجع به مزارات به شکل قانونی توسط میأت امنا (نمایندگان اوقاف) رتق و فتق شده و از دخالت افراد غیرمسئول جلوگیری بعمل آید ضمن آنکه نذورات و
 وقفیات مردم توسط هیأت امنا صورتجلسه شده و در طی نامه ای به اوقاف شهرستان تحویل می گردد و از آن 20 درصد کسر و مابقی جهت هزینه های جاری و ترمیم و تعمیر احتمالی مزارات به هیأت امناء عودت داده می شود. 20 درصد کسری به عنوان سهم غیردولتی اعتبارات اداره اوقاف به حقوق پرسنل و هزینه های جاری اختصاص می یابد.
وضعیت املاک وقفی در آسیای میانه
وضعیت املاک وقفی و مبحث وقف در منطقه آسیای میانه را می بایست در 3 دوره متفاوت دنبال کنیم . ابتدا در عصر تزارهای روس ، سپس در زمان حکومت اتحاد جماهیر شوروی و آنگاه پس از فروپاشی نظام کمونیستی و استقلال کشورهای مشترک المنافع باید مورد بررسی قرار گیرد .
تا قبل از حکومت تزار روس در منطقه آسیای میانه دیوانی تحت عنوان دیوان اوقاف فعالیت می کرد که صدر الصدور در رأس هرم این دیوان قرار داشت . حمزه کمال در این مورد می نویسد : « صدر الصدور و دیوان اوقاف کاملاً مستقل بود و امور اوقاف را نظارت و تنظیم می کرد ،مثلاً بحث طلب را حل و فصل می نمود . برای تأمین کارمندان دیوان اوقاف با مبلغ از درآمد اوقاف کشور چند درصد معین تخصیص داده می شد که آن را «رسم الصداره » می نامیدند. بعد تسخیر آسیای میانه از جانب روسیه تزاری با نظر داشت نفوذ خیلی عمیق و گسترده روحانیون بر جامعه آن زمان ،‌ابتدا حکومت تزاری برای تطبیق اهداف مستمری خویش با روحانیون دست بیعت دراز کرده ، به آنان امکان بیشتر استفاده از املاک موقوف مزارها را داد. در بعضی موارد در امر تعمیر مساجد ، مدارس و مزارها نیز بذل کمک کرده می شد.»( پیشین: 169 ) پس از اینکه آسیای میانه تحت تصرف روسیه تزاری قرار گرفت حکومت وقت روسیه سعی کرد تا امور دولتداری را به نظام درآورده و به بررسی اسناد زمین های وقف مزارات بپردازد به همین منظور کاسی های را تأسیس کرد تا با توجه به مدارک موجود حقوق استفاده زمین وقف را برای مزارات بر قرار و یا آن را باطل گرداند . مؤلف کتاب مزارهای شمال تاجیکستان معتقد است : «محروم کردن مزارها ، مساجد و مدارس از املاک زیاد موقوف و بدین وسیله به منفعت حکومت سلطنت روسیه ستاندن انداز از این املاک بود. در جریان بازرسی اسناد موسسات دینی و تأیید رویت اموال آنها تعداد زیاد این موسسات به سبب یا اموال مختلف حفظ نشدن اسناد و وقف آنها ، از املاک وقف محروم گردیده و این املاک در خدمت کشاورزان و دیگر اجاره کاران قرار گرفت. بعد از این صاحبان نوع سابق املاک وقف به دولت ، به حکومت استعمار روسیه مالیات می سپاردند . دیگر این که حکومت سلطنتی از تعصبی که مراکز دینی آسیای میانه نسبت به دین مسیحی داشتند ، در ذهن خود ترس و هراس را می پرورید و این بود که آنها را از یک وسیله کسب سرمایه محروم ساختند . این البته در آن زمان با ناراحتی و خشم قشر مذهبی مواجه گشت . بعد تعمیق و گسترش حکومت تزار روسیه در آسیای میانه نقش طبقه مذهبی به امور اداره دولت کاهش یافت و این سبب باعث گردید که از حساب مبلغ املاک وقف برآوردن جویبارهای نو و کشت نمودن زمین های بایر کاهش یابد و دیگر مزارات به مبلغ املاکی اکتفا می کرد که برایش از سابق مانده بود.»( پیشین: 171 )
حمزه کمال در چهار مزار می نویسد : «باید تذکر داد که در زمان قبل از شوروی در اختیار مزارها ، مسجدها ، مدرسه ها ، و خانقاه ها اموال منقوله و غیرمنقوله که از جانب حکمای وقت به نیت خیر وقف می شد ، موجود بود که طبق تأیید وثیقه ها این اموال را خریدن یا فروختن ،‌ اهدا نمودن و یا به اختیار اشخاص علیحده واگذار نمودن کاملاً ممنوع بود. مثلاً سندی در بایگانی مرکزی دولتی ازبکستان (ف.18 ، ثبت1، پرونده 10297 ، برگ 6) راجع به وثیقه مزار خواجه باقرغان که از قدیم ترین مزارات شمال تاجیکستان محسوب می شود و دانشمند تاجیک امیر بابایوف در این مجموعه راجع به این مزار مقاله جالبی منتشر کرده است محفوظ می باشد.
پس از انقلاب اکتبر روسیه وتشکیل حکومت اتحاد جماهیر شوروی این حکومت تصمیم گرفت در ترکستان شوروی سیستم املاک موقوفه را تکمیل کرده و تدوین نماید و یکسال بعد از پیروزی انقلاب (1918) در دایره ریاست معارف خلق شبه وقف تاسیس گردید تا اداره امور وقف را عهده دار باشد و محل استقرار آن نیز در شهر تاشکند بود.
17 نوامبر سال  1920 نظام نامه جمهوری ترکستان قبول گردید. باب چهاردهم این نظام نامه به مسائل استفاده از مالیات املاک وقف تخصیص داده شده است. در این باب ذکر گردیده که تمام مالیات بدست آمده از املاک موقوفه مربوط به کمیسریت معارف می گردد و آن برای در وجه احسن قرار گرفتن امور انترنتها ، یتیم خانه ها ، ‌کمون ها و دیگر مؤسسات فرهنگی ـ معرفتی می شود . در اواخر سال 1920 به منظور عدالت اجتماعی ، در مبنای نظام نامه مزبور تصمیم گرفته شد که از ده یک سهم عایدات وارده از مالیات املاک موقوف را به مؤسسات دینی ، من جمله به مزارها ، مسجد ها اختصاص بدهند.
اما پس از فروپاشی نظام کمونیستی شوروی و تشکیل دولت در کشورهای مشترک المنافع ، کشورهایی همچون تاجیکستان و ازبکستان که از رقم بالای مسلمانان برخوردار بوده و احترام به اماکن مقدس اسلامی در بین آنها بیش از پیش نمود پیدا می کند راغب تر از قبل به سنت وقف نگریسته و با حضور نمایندگان طبقه روحانیت نقش اساسی و فوق العاده ای در امر اداره املاک وقفی بعهده گرفته اند . در این خصوص محقق تاجیک می افزاید. : «هر چند طبق قوانین اسلامی درآمد وقف را به عمران و آبادی اماکن مقدس اسلامی و امور خیرات از جمله کمک به بیچارگان و درماندگان و ملابچگان مفلس صرف کردن لازم بود ، اما مسئولین املاک وقف عایدات و دارایی های آن را همچون سرچشمه و منابع درآمد خویش قرار داده ، رسالت واقعی املاک وقف را فراموش کرده بودند. موجودیت مزارها وزندگی شهیدان خدمتگذار آنها در زمان ما از حساب نذری ارادتمندان و اخلاص مندانشان صورت می پذیرد. به کمک ارادتمندان در این اواخر در شمال تاجیکستان تعداد زیادی مزارها ترمیم و یا از نواعمار گردیدند. امروز نسل جوان که از نیاکان خویش پرستش مزارها را به میراث گرفته است هم اکنون با این مباحث مسئولانه و جدی برخورد می کند . به نظر می رسد که حالا به احیای مجدد تنظیم وقف که سده های متمادی باعث موجودیت و عمران اماکن مقدس بود ، نیازی نیست . از آن جا که مزارها به مثابه ای یادگارهای مهم تاریخی و فرهنگی محسوب می شوند واجب و دین شهروند و دولت عبارت از آن است که مبلغی برای حفاظت و تعمیر مزارها به خاطر تاریخ و نسل آینده دریافت نماید و در خدمت آنها قرار دهد .» (پیشین:176) امروز در این کشورها اداره ای تحت عنوان اداره اوقاف وجود ندارد و املاک وقفی با توجه به حجت ها و مدارکی که از قبل موجود بوده توسط دولت و یا نمایندگان آن اداره و کنترل می شود .
حمزه کمال معتقد است : «متأسفانه بعد پیروزی حکومت شوراها تمام اموال مزارها مصادره گردید و این اماکن مقدس بی مراقب ماند که در نتیجه تعداد زیادی از این اماکن رو به خرابی نهاد و یا کاملاً از بین رفت.»  (کمال ،  1379: 7 ) وقف و مسائل مربوط به املاک وقفی در ایران و آسیای میانه تشابهات و بعضاً موارد اختلافی هستند که به استناد مدارک موجود بطور اجمال آنها را مرور می کنیم :
یکی از وجوه مشترک این مبحث در ایران و آسیای میانه حضور پر رنگ روحانیت در امور اوقاف و خیریه است. بطوریکه این قشر خود را در قبال سنت وقف موظف و مسئول دانسته و برای انجام امور خیریه و نیکوکاری پیش قدم می شدند و سعی در هدایت مردم به منظور شرکت در این امر خداپسندانه می کردند. تبدیل به احسن در هر دو منطقه با توجه به مدارک و مستندات از وجوه مشترک بشمار می رود. در ایران در صورت نقصان قیمت املاک وقفی ، آنها را فروخته و به اموری تبدیل می کردند که منافع بیشتر و از میزان سوددهی بالاتر بهره مند باشد و در آسیای میانه هم مالیات املاک موقوفه برای در وجه احسن قرار دادن مؤسسات فرهنگی ـ معرفتی و مراکزی از این قبیل مصرف می گردید.
یکی دیگر از نکات مشترک حساسیت و اهمیت یک چنین املاک و مراکزی بوده که ریشه تاریخی ـ مذهبی دارد و به نوعی هویت ملی ـ مذهبی یک سرزمین را بازگو می کند. برای جلوگیری از تخریب و ویرانی و یا اضمحلال آن مکان اکیپ هایی در هر دو منطقه (ایران و آسیای میانه) وجود دارد که به امر تعمیر و مرمت و بازسازی بناهای وقفی و اماکن مقدس اسلامی مبادرت می ورزند. ریشه وقف و املاک وقفی به قدمت یکهزار ساله می رسد بطوریکه از عصر سامانیان دیوان اوقاف فعال بوده و امور وقفیات ، کاروانسراها ، زائرسراها ، آب انبارها، بیمارستان ها و نظایر آن را عهده دار بود. این مهم بیانگر پیشینه تاریخی اوقاف در هر دو جامعه مورد پژوهش می باشد که در ادوار مختلف تاریخی نقش و حضوری پررنگ داشته است . وجه مشترک دیگر می توان به حکومتها و نظام های سیاسی وقت در این سرزمین ها اشاره کرد که به اقتضای سیاست های حاکم بر مملکت مانع از فعالیت های چشمگیر در بعد مذهب بوده که باعث می گردید در انجام چنین حرکاتی محدودیت بوجود آید. در عصر روسیه تزاری علیرغم همکاری نسبی با روحانیت در امر حفظ و مرمت املاک وقفی ولیکن مزارها و مساجد و مدارس از داشتن املاک زیاد موقوف محروم شده و قسمت عمده ای از این املاک به نفع حکومت سلطنتی روسیه مصادره گردیده است. ضمن آنکه با توجه به ترس و هراس حکومت سلطنتی از تعصبی که مراکز دینی آسیای میانه نسبت به دین مسیحی داشتند( پیشین: 171) بدین وسیله این مراکز را از کسب سرمایه محروم می ساختند که البته در آن زمان با ناراحتی و خشم قشر مذهبی مواجه گشت. در دوره حکومت تزار روسیه نقش طبقه مذهبی کاهش یافت و این موضوع باعث شد تعداد املاک وقف هم به شدت کاهش یابد و به حدی برسد که بعضی مزارات تنها از حساب نذورات مردم مشکل خود را حل نمایند. در زمان حکومت شوروی سند تمام املاک موقوفه مزارها یا در اختیار دولت قرار گرفت و یا به کشاورزان واگذار شد بطوریکه در مناطقی همچون شمال تاجیکستان املاک وقف کاملاً از بین رفت .عواید و در آمدهای املاک وقف به عنوان درآمدها و منابع مالی دولت قرار گرفت. در ایران در عصر دولت پهلوی نیز علیرغم وجود اداره اوقاف و بنیادهای مربوطه اما بدلیل فشار دولت های غربی و ایجاد محیط خفقان از جانب دولت وقت،‌ فعالیت روحانیت و نیروهای مذهبی به حداقل رسیده و قسمت اعظمی از جایگاه های مقدس اسلامی به بوته فراموشی سپرده شده بود و بعضاً عایدات املاک وقفی را در اموری غیر از اینکه که باید در آن صرف شود ، به مصرف می رساندند. اما وجوه اختلاف در نگرش به موضوع وقف در ایران و آسیای میانه با توجه به مدارکی که مطالعه گردید بیشتر در جزئیات امر مشاهده می شود. به عنوان نمونه در ایران عصر صفوی ایقاف جنبه رقابت به خود گرفت بطوریکه در نواحی اصفهان محلی برای خریدن وقف کردن باقی نبود و هرکس مایل بود محلی خریده وقف کند بایستی در نواحی نزدیک به اصفهان مانند یزد و کاشان دست بکار می شد . (مصطفوی رجالی ، 1351: 53) این وضعیت به کرات و در چهار گوشه ایران از جمله خراسان بوضوح مشهود بود اما در آسیای میانه بندرت یافت می شد که می توان به املاک وقفی خواجه احرار در سمرقند اشاره نمود. نمونه دیگر می توان به حرکت معترضه در ایران اشاره کرد که جهت شکایت از مأمورین متجاوز دولتی مقداری از دارایی را وقف کرده تا بدین منظور کاغذ و قلم تهیه کنند . یکی از وجوه افتراق برگزاری جشن و سرورهای دینی بود که بدلیل رنگ مذهبی داشتن (شیعه) در ایران بیشتر به چشم می خورد که مبلغی از درآمد موقوفات میبایست صرف برگزاری جشن های مذهبی مانند عیدغدیر خم یا نیمه شعبان سالروز تولد حضرت مهدی (عج) شده و یا اختصاص به مخارج ازدواج مردان و زنان مجرد گردد.مورد دیگر در خصوص وجود اداره اوقاف بوده که در کشورهای آسیای میانه این اداره پس از فروپاشی حکومت شوروی وجود ندارد. در حالیکه در ایران بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ساماندهی شده و اعتبار خاصی به این اداره از جانب دولت تعلق می گیرد و هفته وقف از 27 روز ماه صفر لغایت 3 ماه ربیع الاول هجری نامگذاری شده که مراسم ویژه ای در طی این هفته در سطح کشور برگزار می گردد.مورد مهمی که در کشورهای آسیانه میانه چه در دوران حکومت سلطنتی روسیه و چه در زمان حکومت شوروی وجود داشت این بود که مقداری از املاک وقفی را در اختیار کشاورزان قرار می دادند تا مالیات زمین ها را از کشاورزان بستانند این موضوع در ایران در قالب برنامه اصلاحات ارضی تا حدودی اجرا شد ولی زمین های واگذار شده به خوش نشین ها و روستائیان بی زمین وقفی نبوده بلکه از اراضی مالکین و فئودالها بود که توسط حکومت بین آنها توزیع گردید .

نتیجه گیری :
از آنجایی که وقف بعد از ظهور اسلام در تمامی دوره ها وجود داشته و بویژه از عصر تیموریان به بعد املاک وقفی از توسعه قابل توجه ای در ایران و کشورهای مسلمان نشین آسیای میانه برخوردار بوده است از آن به عنوان یک سنت حسنه نام برده می شود و انگیزه دینی این عمل خیرخواهانه از نکات بارز آن بشمار می رود. اصل سودمندی یا کارکردگرایی موقوفات برای عمران و آبادانی منطقه و آن مکان مقدس و همچنین بهبود وضعیت معیشت مردم کتمان ناپذیر بوده و پیشرفت اقتصادی محسوسی در زندگانی اهالی به چشم می خورد . در جغرافیای ایران و آسیای میانه نگرش دولتها در دوره های مختلف نسبت به مسئله وقف متفاوت بوده و در کنار وجوه افتراق،‌ نکات مشابه متعددی در عملکرد و میزان ارزش گذاری بخوبی احساس می شود. تلاش به منظور کمک و مساعدت به افراد نیازمند، ضمن بالا بردن روحیه تعاون و همیاری در جامعه ، بستری مناسب برای توسعه فرهنگی،‌اجتماعی و اقتصادی جوامع انسانی خواهد بود.



 
 
منابع :
1ـ الهي قمشه اي، مهدي ، قرآن كريم، چاپخانه سپهر، تهران، 1362 (1984)
2ـ الیاده ، میرچا ، ترجمه مانی صالحی علامه ، متون مقدس بنیادین از سراسر جهان (جلد اول) ، تهران ،‌انتشارات فراوان ، 1384.
3ـ بارتولد ، واسيلي ولاديميرويچ، تركستان نامه (جلد اول و دوم)، ترجمه كريم كشاورز انتشارات بنياد فرهنگ ايران، تهران 1352 (1974)
4ـ برکه ، خرم ، خواجه احرار ولی ، انتشارات زرافشان ، سمرقند ، 2005 .
5ـ بلخی ، علی محمد ، مزارات شهر بلخ ، مزار شریف ، کتابخانه نصیری ، 1346 (1966)
6ـ بلینتسکی ، آ ، ترجمه دکتر پرویز ورجاوند ، خراسان و ماوراء النهر (آسیای میانه) ، تهران ، نشر گفتار ، 1364 .
7ـ پطروشفسكي، ايلياپاولويچ، اسلام در ايران از هجرت تا پايان قرن نهم هجري، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات پيام ، تهران، چاپ هفتم، 1362 (1985)
8ـ خلیلی ، خلیل اله ، آثار هرات ، تهران ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1383.
9ـ دواني، علي، مفاخر اسلام، جلد چهارم، مركز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ايران، چاپ دوم، 1378 (2000)
10ـ دهخدا، علي اكبر، لغت نامه فارسي، زير نظر دكتر محمدمعين، و دكتر سیدجعفر شهيدي ، مؤسسه لغت نامه دهخدا، چاپ دوره دوم جديد، 1377 (1999)
11ـ رضي، هاشم، تاريخ مطالعات دين هاي ايراني، انتشارات آسيا، تهران، 1366 (1987)
12ـ رکنی یزدی ، محمدمهدی، شوق دیدار ، اداره امور فرهنگی آستان قدس رضوی ، مشهد ، چاپ اول . 1362 (1984)
13ـ سمرقندي، ابوطاهر خواجه، سمريه، به كوشش ايرج افشار، انتشارات فرهنگي، تهران، 1343 (1964)
14ـ دكتر عبيد الكبیسي، محمد، احكام وقف در شريعت اسلام، ترجمه احمد صادقي، چاپ اداره كل حج اوقاف و امور خيريه مازندران، 1374 (1986)
15ـ عقابي، محمد مهدي، بناهاي آرامگاهي، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي، انتشارات سوره، تهران، 1376 (1998)
16ـ عميد، حسن، فرهنگ فارسي عميد، انتشارات امير كبير، چاپ هيجدهم، 1362 (1984)
17ـ دكتر غروي، مهدي، آرامگاه در گستره فرهنگ ايراني، انجمن آثار مفاخر فرهنگي، چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اول، 1376 (1998)
18ـ كمال ، حمزه، چهارده مزار، پژوهشگاه فرهنگ فارسي، تاجيكي و بنياد فرهنگ تاجيكستان، دوشنبه، 1379 (2001)
19ـ كمال ، حمزه، مزارهاي شمال تاجيكستان، بنياد فرهنگ تاجيكستان، دوشنبه 1383 (2004)
20ـ مشكوتي، نصرت اله، بناهاي تاريخي و اماكن باستاني ايران، سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران، 1349، (1960)
21ـ مصطفوي رجالي، مينودخت، وقف در ایران ، انتشارات آستان قدس رضوي، مشهد، 1351 (1972)
22ـ دكتر معين، محمد ، فرهنگ فارسي معين، انتشارات معين، چاپ چهارم، تهران، 1383 (2004)
23ـ دكتر هيلن براند، رابرت، مقابر، ترجمه كرامت افسر، به كوشش محمد يوسف كياني، انتشارات ارشاد اسلامي، جلد اول، چاپ اول 1366 (1988)
24ـ دكتر ياحقي، محمد جعفر و سيدي، مهدي، از جيحون تا وخش، انتشارات آستان قدس رضوي، مشهد، 1378، (2000)
25ـ يوسفي جولندان، منصور، قدیس، انتشارات ایلیا،‌رشت، 1389.