«اندیشه های متعالی واقفان»
محمدحسین رئیسی
چکیده:
«وقف» عمل صالحي است كه آثار آن از دار فاني تا سراي باقي پا برجاست و موجب بركات و رحمت الهي و نزديكي انسان به آفريدگار مي گردد. هر چند موضوع وقف، امري جهاني است و تمام ملل دنيا براي قوام و پایداريِ روح ياریگري خود متناسب با فرهنگ خويش به آن پرداخته اند، اما بايد دانست در ميان ملل مسلمان مقوله ی وقف، از ويژگي ها و داستانهایی برخوردار است كه به راستي مي توان گفت نمايان ترين و زيباترين شكل وقف تنها در ميان مردم مسلمان مرسوم و معلوم بوده است. علی الخصوص آنکه وقف در طول تاريخ با توجه به روح قناعت و كم توقع بودن مردم كشور ما، جایگاهی ویژه در ایران یافته است. اسناد این وقفنامه ها اگر جمع آوري شود و مورد بررسي قرار گيرد ذخاير گرانبهايي است كه نشان دهنده ی نيات بلند و انديشه هاي متعالي واقفان و انسان هاي نيكوكار است.
مقدمه:
از قرن ها و سده هاي بسيار دور، همواره بخشي از مناسبات اقتصادي و اجتماعي مردم ايران در قالب «وقف» انجام مي گرفته است. وجود ده ها و صدها مدرسه، مسجد، كتابخانه، درمانگاه، بيمارستان، حسينيه، آب انبار، پل، و... نمايانگر نقش اجتماعي و اقتصادي و تاريخي وقف در زندگي مردم اين سرزمين است و پيشينه ی برخي از موقوفات كشور به قرن ها قبل مي رسد. اين امر به خوبي نشان مي دهد كه مقوله وقف تا چه اندازه با تار و پود فرهنگي و مذهبي و زندگي مردم كشور ما در هم آميخته است. فرهنگي كارآمد و ريشه دار كه همواره زمينه ی توسعه ی عدالت اجتماعي را در بین جامعه و روح مردم اين سرزمين استوار و پايدار نموده است. هر يك از موقوفات كنوني كه به طور پراكنده در گوشه و كنار كشورهاي مسلمان به طور اعم و به ويژه در كشور ما قرار گرفته اند، داستاني ناگفته در خود دارند كه روزگاراني بس دور، نقل كلام اين و آن بوده است. روايت ها و داستان هايي كه گاه شيريني افسانه هاي كهن اين مرز و بوم را در خود دارند، در پيشينه ی بسياري از اين موقوفات همچنان نهفته مانده اند و گاهي اين قصه ها تا ساليان سال، زبانزد اهالي مناطق مختلف بوده اند. هر چند در ابتداي امر ممكن است برخي از اين روايت ها به نظر خيال انگيز بنمايد، اما بايد دانست كه مجموعه ی اين روايت ها بيانگر خُلقيات، ذوق و فُتوّت پنهان در روح مردم است كه پيوسته در شرايط دشوار زندگي و نيز تنگي ها و تهيدستي هاي طبيعي و غير طبيعي، دیگران را از دشواري و تنگي رهانيده، لبخند زندگي را براي سال هاي طولاني در چهره ی كودكي يتيم نشانده، در طول ده ها و صدها سال وظيفه ی آموزش فرزندان بی بضاعت را بر دوش کشیده و يا به دارو و درمان بیماران مستمند پرداخته است و اين همه بازتاب انديشه ی وقف و بيانگر خصوصيات و آثار اجتماعي «وقف» براي مردم مسلمان كشور ما و دیگر کشورهای اسلامی است.
«وقف» صدقه ی جاريه اي است كه انسان هاي نيك انديش و خيّر با پيروي از كلام خداوند و تاسي به پيامبر گرامي اسلام(ص) با اهداف مشخص جهت رفع نيازهاي محرومان و مستضعفان جامعه، اموال خويش را وقف مي نمايند.
مسلمين از صدر اسلام با وقف آشنا شده اند، زيرا اولين واقف در اسلام رسول اكرم حضرت محمد مصطفي(ص) بوده اند كه وقف را در مكتب حيات بخش اسلام پايه گذاري فرموده اند. اين سنت حسنه پس از گذشت قرن ها هنوز هم در بين مومنين جايگاه والايي دارد. روایات فراوانی در موضوع وقف در کلام اهل بیت(ع) وجود دارد، از جمله آنکه امام باقر(ع) می فرمایند كه رسول خدا(ص) مردي را ديد كه مشغول درختكاري است. ايستاد و فرمود: آيا تو را راهنمايي نكنم به يك نوع درختكاري كه ريشه دارتر و با دوام تر است؟ مرد غارس گفت: يا رسول الله(ص) شاهد باش كه من اين باغ را وقف فقراي مسلمين از اصحاب صفه نمودم. پس اين آيه شريفه نازل شد: «فَاَمّا مَن اَعطي وَاتّقي وَ صَدَقَّ بِالحُسني فَسَنُيَسِرُهُ لِليُسري...». در همین زمینه از جابر نقل شده است كه از اصحاب پيامبر(ص) كسي نبود كه توانايي مالي داشته باشد و چيزي را وقف نكند.
در مورد مولای متقیان حضرت امير المومنين علي(ع) نیز شايد افرادي كه پيرامون زندگي زاهدانه و كاملا بدون تجمل ایشان گفته هايي را مي خوانند، گمان كنند كه آن حضرت در فقر و بينوايي روزگار مي گذرانده و از مال دنيا بهره ی كافي نداشته و نمي توانسته است در شرايطي بهتر زندگي كند. غافل از آنکه آن حضرت علاوه بر سهمي كه هر ساله از غنايم جنگي و بيت المال داشت، همواره در اطراف مدينه به كشاورزي مي پرداخت و بر اثر بصيرت و اطّلاع كامل در امور كشت و زرع و با كوشش هاي شخصي، باغ ها و چشمه هايي احداث كرد كه ساليانه داراي محصولاتي فراوان بود و مي توان گفت از افراد نسبتا غني مسلمانان آن روز به شمار مي رفت. اما انفاق به فقرا و صدقاتِ مستمر به مستمندان و بذل و بخشش به نيازمندان، هدف والاي آن حضرت بود و همواره آسودگي ديگران و رفع احتياج مسلمانان را، حتّي بر زندگي روزمره ی خود ترجيح مي داد. وقفنامه ی عمومي يا وصيتنامه اي كه حضرت امير المومنين(ع) نوشته و امام موسي كاظم(ع) آن را در روايتي صحيح نقل مي كند مشتمل بر رقبات و املاك و اموالي است كه دليل بر گفتار ماست. در همین رابطه امام باقر(ع) فرمودند: «چگونه مردم از كارهاي خیر منصرف مي شوند در صورتي كه علي(ع) كه بهشت به وي واجب شده اموالي براي فقرا وقف كرد و فرمود: «پروردگارا اين كار را انجام دادم تا آتش را از صورت من بازداري و مرا از آتش دوزخ حفظ كني».
در کشور اسلامی ما نیز وقف چنان جایگاهی داشته است که برخی از مردم با قناعت و دوري جستن از تجمل و رفاه مي زيسته اند و در اواسط عمر هر آنچه كه توشه ی عمري كار و كوشش و خستگي شان بوده است، با فرخندگي و خشنوديِ کامل وقف مردم و آيندگان مي كرده اند. البته طنين و بانگ چنين سنتي هنوز هم در ضمير مردم اين سامان به گوش مي رسد. طنيني كه دعوت به نيكي و نيكوكاري است و فراخواني است پرشكوه براي پيشي گرفتن در عمل صالح. تاريخ ايران مشحون از رويدادهاي شگفت آوري است كه هر يك از آنها، به راستي روايتگر روحی بزرگ و از خود گذشتگي است. برخي از اين حوادث كه مستقيما با مقوله ی وقف در هم آميخته به خوبي نشان مي دهد كه ملت ايران براي ارج نهادن به ارزش هاي انساني و كرامت بخشيدن به خصيصه ی دستگيري از نيازمندان و يتيمان و رفع نيازهاي روز جامعه ی خود، چه راه و بستري برگزيده است. وقف با چنين خصوصيتي، همواره در طول تاريخ مورد توجه كساني بوده است كه خواهان كمك و رسيدگي به محرومان بوده اند. تاريخ وقف در سرزمين ايران، نمونه هاي بسياري را در خويش ثبت كرده است كه نمايشگر عُلُوّ اخلاقي و فُتوّت مردم اين ديار است. انسان دوستي، بزرگواري، ايثار، فداكاري، ظرافت و باريك بيني و حتي حمايت از حيوانات در بسياري از این وقفنامه ها به روشني تجلي پیدا مي كند.
واقف باريك بيني، ملكي را وقف مي كند كه عوايد آن براي طعمه ی سگ هاي كور و خريدن خشت لحد فقرا و يا حفر قبر آنان خرج شود. واقف دیگری قسمتي از اموال و املاك خود را وقف كرده است كه عوايد آن را براي هزينه شكايت ستمديدگان از عمّال ديوان و ماموران دولت خرج كنند. واقفي با توجه به نياز و مقتضيات روز، يك دست لباس عروس با زيور و زينت لازم وقف كرده است تا فقرا به نوبت از آنها استفاده كنند. واقفي ديگر قسمی از ثروت خود را وقف كرده است تا از عوايد آن هر سال شب هاي عيد نوروز 50 دست لباس دخترانه و 50 دست لباس پسرانه همراه كفش و جوراب تهيه و به اطفال يتيم تحويل شود و در چهارشنبه سوري هر سال به يكصد خانه ی مستحق و آبرومند كه قادر به سوال و تكدّي نيستند پول نقدي داده شود. واقفی نیز برای درمان بیماران روانی، موقوفه ای را به این امر اختصاص می دهد تا از عواید آن، هر روز دو نفر در بیمارستان بر سر بیماران حاضر شوند و در حالی که با هم نجوا می کنند، این جملات را به طوری که مریض بشنود بین هم رد و بدل کنند: «از روز گذشته خیلی بهتر شده است! قیافه اش را ببین! چشمانش را نگاه کن!» به نحوی که بیمار صدای آن دو را بشنود و به او تلقین شود که بیماری وی رو به بهبود است و صحت یافتن او حتمی خواهد بود.
هر چند قصه هاي مربوط به چگونگي پديد آمدن هر يك از اماكن وقفي، در ذهن بسياري از مردم فراموش شده، اما واقعيت اين است كه اين قصه ها، تاريخ يك نسل، يك منطقه و يا گاهي تاريخ يك قوم را در خويش دارند. همچنين مصارف معين شده در برخي از وقفنامه ها آن قدر زيبا و ظريف و بيانگر روح لطيف و انساني واقفان نيكوكار آنان مي باشند كه هنوز هم پس از گذشت سال ها و قرن ها خواندن آنها آدمي را از آن همه شكوه و عظمت روح ياريگر آنان به وجد مي آورد و از طرفي اشك بر چشمان ما جاري مي سازد كه چگونه وجدان بيدار و آگاه و طبع لطيف آنان حتي كوچك ترين نيازهاي روز جامعه خود را نيز از نظر دور نداشته است. شايد از اين نگاه، بررسی برخي از نمونه هاي مربوط به چگونگي انجام و احداث برخي از موقوفات و ملاحظه ی برخي از مصارف آنان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی قابل تامل باشد. اگر بخواهيم به طور اجمال به نوع و كيفيت مصارف موقوفات از آن دوران تا كنون بپردازيم بايد ابتدا به اين نكته توجه داشته باشيم كه جهت گيري ها و ويژگي هاي فرهنگي جوامع قبل، نقش اساسي در نحوه مصارف درآمد موقوفات داشته است و توجه به تقويت مباني و پايه هاي دين و ضرورت گسترش اين مهم بخشي از امكانات را به خود اختصاص مي داده است. به نحوي كه مي توان عناوين ذيل را از مصارف موقافات برشمرد:
الف) موقوفات داراي مصارف مذهبي و فرهنگي:
1- وقف براي موذن پرهیزكار و خوش صدا:
در وقفنامه مورخ سال 736 هـ ق مربوط به موقوفات سيد ركن الدين واقع در يزد كه به جامع الخيرات معروف است چنين آمده است:
«... و براي موذن كه تشريفات اذان و اقامه را رعايت كند و در اعلام اخبار به مسلمانان در اوقات پنجگانه نمازهاي واجب بر بالاي يكي از دو مناره ها كه در درب مدرسه ساخته شده نداء و آواز او به دور و نزديك برسد خداوند را در حاليكه خود عفيف و متدين و پرهيزكار باشد و صداي خوش داشته، براي چنين موذني هر سال هفتصد و بيست من غله (گندم و چاودار داده شود)...».
2- وقف براي ارشاد و نصيحت مردم:
در ادامه ی همان وقفنامه چنين آمده است:
«... و براي كسي كه هفته اي دو روز، روزهاي دوشنبه و پنج شنبه در مدرسه به وعظ و تذكر مشغول شود و مردم را ارشاد و نصيحت كند و حكمت بياموزد و موعظه حسنه نمايد، و از گفتارهاي جنجالي و بحث و ايجاد مخالفت بين پيشوايان اسلام بايد احتراز كند، زيرا قواعد و احكام اسلام به وسيله آنها نضج گرفته و استحکام يافته است، براي واعظ مزبور سالي ششصد من گندم و چاودار بايد تعيين و داده شود».
3- وقف زمين براي احداث مسجد:
پيامبر گرامی اسلام(ص) وقتي در يثرب مستقر گرديدند مردم مسلمان اين شهر، زمين خود را به پيامبر خدا(ص) تقديم كردند و پولي مطالبه ننمودند و اين نخستين وقف در جهان اسلام است كه هنوز هم باقي است.
4- وقف برای اهدا و تلاوت قرآن کریم:
در وقف نامه مرحوم محمد صادق تاجر تهرانی واقع در شهرستان یزد آمده است:
«در هر سال یکصد جلد کلام الله چاپی در ماه مبارک رمضان هدیه نموده، وقف نمایند و به فقرا و سادات داده تا تلاوت نمایند».
و در وقف نامه ای دیگر از موقوفات گنبد کاووس نیز چنین آمده است :
«وقف نمودم ... سه دانگ مشاع از شش دانگ قریه گل چشمه، سه دانگ از قنات قریه و ... که همه ساله درآمد آنها را برای مخارج طلاب بی بضاعت که مشغول تدریس می باشند و تعمیرات لازمه بنمایند (مدرسه را) و نیز تعداد یکصد جلد کتاب علوم دینی از فارسی و عربی و پنجاه جلد کلام الله مجید و ده راس ماده گاو دوشا جهت ارتزاق طلاب».
5- وقف قرآن جهت تعليم و تعلّم:
در سفر نامه ابن بطوطه آمده است كه در محله صالحيه دمشق مدرسه اي به نام مدرسه ابن عمر وجود دارد. مدرسه مزبور وقف تعليم و تعلّم قرآن است. همچنین حاج قوام در سال 1372 ه ق املاكي را در استان فارس وقف و مقرر نمود بخشي از درآمد آن صرف قرائت قرآن گردد.
6- وقف برای جهاد در راه اسلام و مسلمانان:
به موجب وقف نامه ای، واقف رقباتی را بر مصارف معینه ای از قبیل مدرسه و حسینیه و مریض خانه و علمای عتبات و عزاداری و سادات و... نموده و چنین ادامه داده است:
«چنانچه مصارف لازمی برای خیر اسلام و مسلمانان در اَزمنه ی آتیه پیش آید از قبیل جهاد و غیره، متولی با تصدیق عقلا و علماء اَعلامِ زمان خود، می تواند نصف منافع عاید املاک موقوفه را از مصارف مقرره کسر گذاشته تا مدت لزوم در مصرف حادثه خرج نموده و بعدها به حال اول عودت دهد».
7- وقف برای صحافی کتابهای مسجد:
محل مصرف درآمد موقوفه ی مرحوم محمدکاظم در شهرستان اردکان یزد صحافی مصاحف مسجد جامع اردکان می باشد.
8- وقف برای فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد(ص):
در وقف نامه مورخ 1274 هـ ق موقوفه مرحوم محمد صادق تاجر تهرانی واقع در یزد چنین آمده است:
«یک نفر آدم چالاکی را در هر سال اجیر نمایند در یزد که در بازارها و محلات خود مشغول صلوات باشد به آواز بلند و از مردم نیز طلب و خواهش و صلوات نماید».
9- وقف برای کبوتران خانه خدا:
در اردکان یزد موقوفه ای است به نام کعبه ی معظمه که محل مصرف درآمد آن خرید دانه برای کبوتران حرم خانه ی خدا می باشد.
10- احداث و ايجاد مكتب خانه ها براي آموزش و تعليم معارف اسلامي:
در صدر اسلام و دوران خلافت بني اميه و در صد سال اول خلافت بني عباس مدرسه به معناي اخص كلمه تاسيس نگرديد. بعدها احساس شد كه براي تعليم و تربيت اطفال در جنب مسجد مكتب هايي به وجود آيد و چنين هم شد كه اين محل ها را كتاب هم ناميده اند. در اين محلها مُدرسين به رايگان تدريس مي كردند و مزدي هم نمي گرفتند و اين هم در واقع نوعي از انواع وقف است.
11- مخارج زوّار قبور ائمه معصومين(ع):
قسمتهایی از يكي از وقفنامه هاي موقوفات اراك چنين است:
«بقيه اين سهم را به جهت زوار عتبات عاليات كفش خريده به شخص امين سابق الذكر بسپارد كه پيوسته آماده و مهيا باشد و هر زائري كه بي كفش در آنجا وارد شود و يا كفش آن مُندرِس باشد به شرط پيادگي، او را كفش مناسب الحال ببخشد، در وقت رفتن به عتبات عاليات، نه مراجعت. مگر اينكه زائري در مراجعت عليل و پياده باشد يا سرما و گرما و قطاع الطريق به او صدمه رسانده باشد و فقير باشد، در مراجعت هم كفش بدهند. و بر متولي و ناظر است كه كفش كهنه و مندرس نخرند، بلكه محكم و نو و خوب بدهند. هر گاه زائري از پياده رفتن عاجز ماند و خوف اين باشد كه هلاك شود، در وقت رفتن يك راس الاغ كه بي عيب و نقص و با قوت و طاقت باشد كه اهل بصيرت تصديق نمايند كه زائر به مقصد مي رساند به زائر مفوّض، تمليك نمايد و قصد استرداد ننمايد».
در يكي از وقفنامه هاي موقوفات شهرستان يزد نیز چنين آمده است:
«در هر سال پانصد زوج گيوه يا اُرسي گرفته به فقراي زوار قبور ائمه عليهم السلام داده شود».
12- تاسيس و وقف كتابخانه:
ابو منصور بن فنه، وزير ابوكاليجار نواده عضدالدوله، كتابخانه خود را كه داراي نوزده هزار جلد كتاب بود بر طالبان علم وقف كرد. مولف كتاب آل بويه اضافه مي كند: «كتابخانه شاپور پسر اردشير بهاء الدوله پسر عضدالدوله كه دارالعلم ناميده مي شد داراي موقوفات فراوان بود و جبرئيل پسر بختيشوع چون از نگارش كتاب الكافي فارغ گشت يك نسخه از آن را به دارالعلم وقف كرد».
13- وقف برای صله ارحام:
در وقفنامه ای از موقوفات یزد چنین آمده است:
«پنج نفر همشیره دارم هر یک را سالی بیست از زمانی که می دهند تا سی سال بدهند. بعد از سی سال کامل او را در کربلای معلی هر ساله به فقرا و سادات تقسیم نمایند. هر گاه قبل از سی سال همشیره ها وفات نمایند به وارث انها برسانند ... دو نفر صبیّه خودم را هر سالی پنجاه تومان بدهند، بعد از ایشان به اولاد ایشان، هر گاه اولادی از ایشان نماند، به فقرا و سادات تقسیم نمایند».
14- وقف برای تقسیم گردو بین بچه ها در مسجد برای تشویق آنها به نماز:
در یکی از موقوفات شهرستان استهبان فارس مصرف اینگونه است:
«... در تاریخ 1335 هجری شمسی مرحوم حاج میرزا حسین ایازی موازی دو اصله جوز قائمه (درخت گردو) را وقف می کند که مصارف هر دو جوز پس از هزینه و مخارجات به این صورت باشد که گردوهای آنها را در شب پنج شنبه و شب دوشنبه به دو تا از مسجدهای محل ببرند و پس از اقامه نماز جماعت به اسم گردوی جماعتی به حضرات نمازگزار و فرزندان نمازگزار عنایت شود و فرزندان به ملاحظه گردوی جماعتی تشویق شوند و به اتفاق پدرشان نماز به جا آورند».
15- احداث و ايجاد مدارس علميه:
در وقف نامه موقوفات منصوريه مشاهده می کنیم که امير صدرالدين محمد دشتكي شيرازي (903-828) از علماي بزرگ شيراز و معاصر صدارت امير سلطان حسن بيگ در سال 883 هـ ق اقدام به تاسيس مدرسه اي بزرگ و با شكوه نمود و مدرسه منصوريه نام نهاد.
16- وقف به منظور با شكوه برگزار شدن مجالس مذهبي:
در یکی از وقف نامه های موقوفات شهرستان یزد چنین آمده است:
«در روز عید قربان 14 گوسفند از برای 14 معصوم قربانی نمایند و گوشت آنها را به فقرا و سادات قسمت نمایند. در هر سال روز عید غدیر هزار نفر از سادات و فقرای اهل شهر و دهات یا هر بلد از طلاب و غیره را طعام بدهند».
در وقف نامه ی مرحومه ام لیلی واقع در کاشانک شمیرانات نیز چنین آمده است:
«... وقف موبد نمود تمامی کل شش دانگ یک قطعه زمین ملکی متصرفی ابتیاعی خود را ... بر حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) که هر ساله متولی آن منافع و محصول آن را ... در هر مکان که متولی آن خود صلاح بداند صرف و خرج اقامه عزاداری آنجناب نماید».
لازم بذکر است که در اين ميان بيشترين و وسيع ترين موقوفات به عزاداري سيد مظلومان حسين بن علي(ع) اختصاص يافته است و طبق آمار سازمان اوقاف و امور خيريه بيش از 50 درصد موقوفات كشور به اين انگيزه تعلق دارد.
ب) موقوفات داراي مصارف اجتماعي– بهداشتي– اقتصادي:
1- چاه ها و آب انبارها و قنات وقفي:
در اين زمينه آقاي مير معين الدين غياثي در تاريخ 1335 هـ ق املاكي را در استان فارس براي احداث و مرمت قنوات و چاه ها وقف نموده است.
2- وقف جهت يخ براي سقاخانه:
حدود 140 سال پيش مرحوم حيدر خباز سه باب دكان خبازي و ميوه فروشي و علافي را وقف براي خريد يخ و مصرف آن در سقاخانه ی مسجد شاه اصفهان مي نمايد. در وقفنامه مورخ 1296 هـ ق موقوفه اي واقع در يزد نیز چنين آمده است:
«وقف صحيح شرعي نمود بقالي و خبازي واقع در محله ی باغستان قريه اشكذر قُرب مسجد حاجي غلام، بر سقاخانه ی واقع در مقام مزبور جنب مسجد مرقوم ... از مال الاجاره ی آن در ريختن آب (مصنعه شير) در سقاخانه صرف نمايند تا مومنين آشاميده، ياد از لب تشنه ی حضرت سيد الشهداء عليه السلام نمایند...».
3- آزادی زندانيان:
يك دسته موقوفات در دمشق وجود دارد كه براي آزادي اسيران وقف شده است.
4- وقف براي روغن چراغ حمام:
در وقفنامه سنگی مورخ 1313 واقع در سمیرم چنین آمده است:
«وقف صحيح شرعي نمود جناب آقا سيد حسين ... مداخل زمين را به مدت بيست و پنج روز روضه خواني و سه من روغن چراغ به حمام خان علي بدهند».
5- وقف براي فرو نشاندن خشم:
اين گونه وقف به منظور امداد و كمك به اطفال و خدمتكاراني است كه در راه، محموله ی خود را بشكنند و يا گم نمايند. در اين صورت براي اين كه مواجه با خشم و مورد مواخذه و سياست پدر و مخدوم خويش قرار نگيرند، با مراجعه به متولي وقف، مثل يا عوض آن را مي گيرند. ابن بطوطه در سفرنامه خود در اين باب حكايتي دارد:
«روزي در يكي از كوچه هاي دمشق مي گذشتم. غلام بچه اي را ديدم كه از دستش يك كاسه چيني كه در دمشق «صحن» ناميده مي شود افتاد و بشكست. مردم گرد او جمع شدند. يكي از آن ميان گفت: غم نخور. شكسته هاي كاسه را جمع كن ببريم پيش رئيس اوقاف ظروف. غلام خرده ها را جمع كرد و آن مرد همراه او پيش رئيس اوقاف مزبور رفت و پول ظروف را گرفت و به او داد. اين يكي از كارهاي خيلي خوب دمشقيان است و اگر چنين وقفي نبود طفل در معرض ضرب و شتم ارباب خود قرار مي گرفت و خاطرش رنجور مي گشت. خداون بانيان بلند همت اين گونه خيرات را جزاي خير كرامت فرمايد».
6- وقف بر حيوانات:
در وقفنامه اي از موقافات اراك چنين آمده است:
«... چهار سهم آن را صرف و خرج زواري نمايد كه بعتبات عاليات عزم زيارت دارند و در آن رباط يا خارج آن منزل مي كنند. به اين قِسم كه از اين بابت اين چهار سهم مزبوره گندم و كاه و جو مهيا نموده، تسليم شخص امين سابق الذكر نمايد كه به اطلاع مباشر آن قريه كه از جانب متولي است در اول ماه ذيقعده الحرام آن سال تا پانزده روز متوالي زائرين واردين بر آجا را بقدر كفايت يك شبانه روز نان به خود آنها و كاه و جو به حيوان آنها بدهد بلاعوض و بدون مطالبه از زوّار. و اگر زائري حيوان متعدد داشته باشد با سهميه ی حيوانهاي او كاه و جو بدهد. و اما قوافل غير از زائرين را حقي نيست اِلّا آن كه مكاري حيوان خود را به كرايه زائرين داده باشد و در اين صورت او و حيوانش را نان و كاه و جو بدهند...».
همچنین در مشهد مقدس موقوفاتی بوده است که وقف بر سگ ها شده است. به این ترتیب که کاروان هایی از زائرین حرم مطهر امام رضا(ع) که با شتر یا اسب به مشهد مشرف می شده اند برای این که به احترام آستانه مبارکه، سگ های کاروان خود را به حریم حرم نبرند، در فاصله چند کیلومتری حرم سگ ها را نگه می داشته اند و موقوفاتی بوده که از درآمد آنها گوشت و غذا برای سگ ها تهیه کرده و برای آنها می برده اند.
7- وقف براي نواختن آهنگ هاي دل انگيز و داستانسرايي براي بيماران بد خواب:
در مورد بيمارستان موقوفه، منصوري يا قلاون در قاهره كه در سال 680 هجري قمري توسط ملك منصور بنا گرديد و وقفنامه اي براي آن نوشت و بعدها نيز توسط سلاطين بعدي تعمير و نوسازي شده چنين آمده است:
«براي هر نوع بيماري تالار و پزشكي مخصوص معين شد. بخش مردانه جداي از بخش زنانه بود و همه بيماران از بينوا گرفته تا توانگران يكسان در آن پذيريفته مي شدند. پزشكان را از نقاط مختلف شرق براي خدمت در آن فرا مي خواندند و به آنان بخشش هاي فراوان مي كردند. بيمارستان داراي خزانه الشراب (داروخانه اي) مجهز به انواع داروها و ابزار پزشكي بوده است. گويند كه هر بيمار روزانه يك دينار هزينه داشته و دو نفر مامور رسيدگي به او بودند. بيماراني كه دچار بي خوابي مي شدند، در تالاري جداگانه نگهداري مي كردند و براي آنان آهنگ هاي دل انگيز مي نواختند و داستانسرايان با سردادن داستان هاي گوناگون آنان را سرگرم مي ساختند. بيماراني را كه سلامت خود را باز مي يافتند از ديگر بيماران جدا مي كردند و براي آنان داستان ها و نمايش هاي خنده آور ترتيب مي دادند. به هر بيمار نيز هنگام مرخصي 5 قطعه طلا مي دادند تا در حال نقاهت ناگريز از كار كردن نباشد».
8- وقف براي خريد كوزه:
در وقفنامه مورخ سال 736 هـ ق مربوط به موقوفات سيد ركن الدين واقع در يزد كه به جامع الخيرات معروف است چنين آمده است:
«... و همچنين واقف شرط كرده است كه متولي براي خرجِ حوضِ هر ساله، مبلغ پنجاه دينار نقدِ رايج خرج كند و در عوض هر كوزه اي كه به دست اطفال مسلمان مي شكند كوزه خريداري كرده به آنها بدهد...».
9- وقف اتاق هاي محل سكونت براي مسافرين غريب:
در وقفنامه ای عادی در اداره ی اوقاف خور و بیابانک چنین آمده است:
«حبس مخلّد شرعي نمود حاجي ميرزا باقر همگي از يك درب كارونسراي بيرون حصار قريه ی خور مشهور به كارونسراي حاجي ميرزا باقر با جميع توابع و لواحق ... و ايضا يك درب خانه نزديك ميدان خور با اطاق هاي متصل به خانه ی مزبور و پاياب در خانه ی موقوفه بر كافه ی غربا، مترددين و عابرين و مسافرين كه در آنجا سكني بگيرند و از گرما و سرما مصون و محفوظ باشند».
10- وقف براي خريد ميوه هاي نوبري جهت فقرا:
در وصيتنامه ی مورخ 18/6/1330 يك بانوي نيكوكار كه ثُلث اموال خود را وقف بر كارهاي خير نموده چنين آمده است:
«... در هر سال وقت رسيدن ميوه هاي نوبري از باقلي و خيار و غيره اشياء نوبري را تهيه و به فقرا و مساكين بدهند».
11- وقف برای پوشاک زنان مستحق:
در وقف نامه جامع الخیرات چنین آمده است:
«واقف همچنین شرط کرده است که متولی برای پوشاک زنان محتاج و مستحق که در خانه نشسته اند هر سال مبلغ 50 دینار نقد رایج مصرف کند و به هریک مطابق آنچه متولی مصلحت بداند بدهد».
12- وقف برای احداث توالت عمومی:
مرحوم حاج خلیل زالی در وقفنامه خود قسمتی از اموال خود را وقف ساختمان و احداث یک باب توالت عمومی جهت استفاده مردم در یکی از نقاط شلوغ و پر رفت و آمد که مورد نیاز عموم می باشد نموده است. عین جمله در در وقفنامه چنین است:
«ساختمان یک باب مستراح عمومی در محل دروازه کازرون شیراز».
13- وقف برای تلقين ميت و كفن فقرا:
در وقفنامه ای عادی در اداره ی اوقاف خور و بیابانک چنین آمده است:
«وقف موبد و حبس مُخلّد نمود جعفر سلطان ... مداخل و منافع آن را كفن و جامه آخرت خريداري نموده، غريب فقير يا فقرا و مساكين قريه ی خود را كفن نمايند».
همچنین موقوفه اي در شهرستان مهريز استان يزد مي باشد كه مصرف آن تلقين ميت (فقرا) مي باشد.
14- وقف بر مصالح عامه مردم:
در وقفنامه ای از موقوفات یزد چنین آمده است:
«منافع حاصل از آن نیز حسب نظر استاندار، وقف صرف مصالح عمومی در استان یزد گردد».
15- وقف شترهای مسافر بر:
مهدی کریمی نیا به نقل از بیژن کیامنش در روزنامه کیهان مورخ 15 اسفند 72 اینگونه می گوید:
«عده ی زیادی از بازرگانان و تجّار دائم السّفری که در راههای کویری و خشک سیستان و بلوچستان در قدیم الایام آمد و شد داشتند، از افرادی تعریف می کردند که استخوانهای آنها را در بیابانهای سر راه دیده اند و می گفتند این افراد، بیشتر به این علت از بین رفته اند که حیوانهای بار کش آنها (اسب و قاطر) از پای در آمده اند و دیگر قادر به ادامه سفر نبوده اند. چون فقط شتر تحمل حمل بار و مسافر در اینگونه مسیرها را داشت و تنها بازرگانان ثروتمند صاحب شتر بودند که می توانستند با خیال راحت آن راه را طی کنند. تا اینکه یکی از افراد خیّر و متموّل شیراز که کاری هم به آن منطقه از سیستان نداشت و صرفا شرح این مشکلات را از زبان بعضی مسافران شنیده بود، چندین شتر خرید و با وجود اینکه قیمت شتر در آن موقع خیلی زیاد بود، آنها را در کارونسرایی که خود در آن راه ساخت، وقف کرد. تا سالهای سال شترهایی که او وقف کرده بود، در آن بیابان رفت و آمد می کردند و جان عده زیادی را از مرگ نجات دادند».
16- وقف برای خرید سبوی آب:
در وقف نامه مرحوم خواجه غلام رضا واقع در شهرستان تفت چنین آمده است:
«... تتمه آن را ربع آن را سبو خریده در محله گرمسیر زیر بازار سفید بگذارند که مومنین قربه الی الله آبش نموده بالای انبار بگذارند که مترددین بی کلفت آشامیده، واقف را به دعای خیر یاد نمایند».
17- وقف برای امر ازدواج جوانان:
در یکی از وقف نامه های شهرستان یزد چنین آمده است:
«در سال دو نفر از سادات و دو نفر از عام را که فقیر و پریشان باشند و متشرح که فاسق نباشند داماد نمایند».
همچنین در یکی از وقف نامه های موقافات رشت آمده است:
«یک ثُلث از این وجه که عبارت از یکصدو پنجاه تومان ... به طلاب سادات صحیح النسب که هنوز تاهل اختیار ننموده باشند در ارض اقدس کربلا و نجف مخارج عروسی داده شود».
18- وقف برای درختکاری:
در وقف نامه عادی، سنه 1284 هـ ق موقوفه ای در رشت چنین آمده است:
«... و به قدر یکصد و پنجاه اصله توت که همه ساله بر سبیل استمرار غرس شود».
19- وقف برای سیل زدگان و زلزله زدگان:
به موجب وقف نامه شماره 75758 مورخ 22/2/1360 متولی موقوفه بایستی هر ساله عواید آن را به مصرف زلزله زدگان وسیل زدگان خراسان برساند.
20- وقف برای لباس و پوشاک دانش آموزان بی بضاعت و کمک به فقرا:
در وقفنامه مرحوم حاج میرزا حسینی استاد شریف معمار چنین آمده است:
«وقف موبد و حبس مخلّد نمود تمامی و کلیت شش دانگ دو باب حمام مردانه و زنانه و سه باب مغازه و یک دکّه و یک راه پله و پنج باب اتاق فوقانی واقع در بخش چهار اصفهان ... ده سهم از یکصد سهم قبل از فرا رسیدن عید نوروز هر سال برای لباس محصلین فقیر و مستحق مدارس دولتی دبستان یا دبیرستانهای واقعات در کوی خواجو».
21- وقف برای ناشنوایان (کر و لالها) و نابینایان:
در وقف نامه یکی از موقوفات قزوین چنین آمده است:
«وقف موبد و حبس نمود تمامی شش دانگ یک باب محوطه محصور ... جهت احداث ساختمان مدرسه ناشنوایان (کر و لالها) و نابینایان بطور کامل با کلیه تاسیسات مربوطه که مورد استفاده اشخاص مذکور قرار گیرد».
22- وقف برای گلکاری در بیمارستان جهت انبساط خاطر بیماران و جهان گردان:
مرحوم محمد خلیل خلیلی شیرازی واقف بیمارستانی به همین نام در شیراز که برای معالجه بیماران چشم وگوش و حلق و بینی ساختمان بیمارستان را احداث نموده اند، به موجب وصیت نامه ای ثُلث اموال خود را هم برای این مصارف قرار دادند:
«... از تاریخ فوتم الی الابد به مصرف معالجه و درمان بیماران مستمند و مخارج ضروری ساختمان بیمارستان چشم و گوش و گلو و بینی موقوفه اینجانب واقع در شیراز و هزینه گلخانه و گلکاری و درخت کاری خیابان های داخلی و نرده کشی آن برساند... برای سکونت سرپرست گلکاری سه اطاق با تمام لوازم (از آشپزخانه و روشویی و مستراح و آب تصفیه و برق) در بیمارستان احداث نمایند. در آن صورت گلخانه کامل و زیبایی در بیمارستان مزبور ساخته شود و همیشه گلکاری عالی در بیمارستان مزبور بنمایند که نه تنها باعث انبساط خاطر بیماران و مراجعه کنندگان داخلی بشود، بلکه توجه مسافرین و جهان گردان خارجی را که علاقه به دیدن این قبیل موسسات عام المنفعه دارند به خود جلب نماید و مخصوصا تحت نظر متخصص گلکاری آلاچیق و تزییات مدرن تری مانند دالان بهشت و غیره که اکنون در باغ خلیل آباد هست در بیمارستان نیز احداث نمایند. و با لجمله چون اینجانب شخصا به گلکاری عشق و علاقه خاصی دارم... آرزومندم که گلخانه و گلکاری و درخت کاری این موسسه خیریه به مراتب بهتر از خلیل آباد بشود و بیشتر از خلیل آباد هم جلب توجه و کسب شهرت کند که جهان گردان خارجی را هم در شهر گل و بلبل سعدی و حافظ مجذوب نماید. بدیهی است چنانچه خداوند تبارک و تعالی توفیق عنایت فرماید هر اقدامی که برای گلخانه و گلکاری و درختکاری از دست برآید شخصا به انجام خواهم رسانید و اِلّا وصی و اوصیاء بر ثُلث به نحوی که در بالا بیان شد عمل خواهند نمود و در نگاهداری آنها کمال مراقبت را مبذول خواهند داشت که باعث شادی روان اینجانب خواهد بود».
23- وقف برای امور بهداشتی و پزشکی:
در قسمتی از وقف نامه موقوفه اسماعیل و ابراهیم واقع در بیرجند چنین آمده است:
«... صَرف یک نفر طبیب که در طبس مشغول طبابت و معالجه به قدر متعارف باشد و تا در طبس باشد تدریس علم طب نماید و در مدرسه حسینیه مزبوره یا جای دیگر به اذن متولی و در رفتن به اسفار قریبه و بعیده حسب الاِذن متولی ماذون خواهد بود... صرف دو نفر دلاک که سر فقرا از سادات و طلاب و فقرا دیگر را بتراشد ... صرف تعمیر و اصلاح حیاض و آب انبار و حمامات خیرات طبس و بلوکات در دلق و روشنایی هر کدام ... صرف اصلاح و رونق حمامات موقوفه حدیقه مشهوره به باغ نو».
در وقف نامه مورخ 1280 هجری قمری موقوفه ای در رشت نیز چنین آمده است:
«پول حمام فقرا و سادات و طلاب و اقربا که فقیر باشند هر ساله دو هزار و پانصد غسل به حمامی در وقت اجاره دادن قرار بدهند».
24- وقف برای هزینه زندگی و تعلیم و تربیت اطفال یتیم بی بضاعت:
در وقفنامه حاج ابوالقاسم بصیر در شیراز جنین می خوانیم:
«از منافع املاک مزبوره تهیه و تدارک سی تختخواب از لحاف و تشک و روپوش و متکّی و لوازم شام و نهار خوری، سی نفر اطفال یتیم بی بضاعت از ظرف آشپزخانه و کلیه لوازم زندگانی نموده و خریداری شود و ساختمان مزبور در باغچه ... پس از تهیه و انجام مراتب مزبوره سی نفر اطفال یتیم مزبور از شش سالگی تا دوازده سالگی در باغچه مزبور سکونت داده و مشغول پرستاری آنها از تهیه لباس و خوراک و کلیه مایحتاج و لوازم زندگانی آنها شده و طبق برنامه معارف سی نفر مزبور ... همه روزه تحت نظر دو نفر مستخدم از مرد و زن آنها را به موقع مقرر به مدرسه برده و ظهر عودت داده که نهار بخورند وپس از نهار به موقع مقرر به مدرسه برده و سپس برای عصر عودت و به پرستاری آنها مشغول گشته».
25- وقف جهت حرفه آموزي:
در وقفنامه حاج لطف الله محرر در شیراز نیز چنین می خوانیم:
«متولیان در هر یک از طبقات، ذات باری تعالی را در هر مورد حاضر و ناظر دانسته تخلف ننمایند. بیست نفر از اطفال ایتام شهرستان شیراز را در ساختمان بالا که به نام پرورشگاه لطف اله محرر است سکونت دهد تا سن شانزده سالگی و متحمل اخراجات آنها از هر قبیل در هر شبانه روز از عایدی و منافع موقوفه ... بشود. آنچه پس از مخارج نام برده زاید آید به مصارف شام و نهار و ملبوس بیست نفر اطفال موقوف علیهم برساند که از حیث شام و نهار ملبوس و حمام و حقوق مستخدم در آسایش باشند. 3- ملبوس ایتام نامبرده و کفش و لحاف (و در فصل زمستان روی لحافی و هیزم و ذغال برای گرمی محل سکونت آنها تدارک و تهیه نماید که اطفال به راحت به سر برند) و چنانچه محل سکونت آنها تعمیری پیدا نماید لزوما اقدام نماید که بالاخره در فصل چهار گانه موقوف علیهم در آسایش و راحت باشند متولی اقدام نماید.4- متولی در هر یک از طبقات موظف است که به قدر ضرورت و لزوم برای سرپرستی اطفال و خدمات آنها مستخدمین نیکو اخلاق استخدام نماید که مرتبا مشغول خدمات موقوف علیهم از قبیل تنظیف مسکن و شستشوی ملبوس و استحمام و طبخ شام و نهار و سایر خدمات آنان بطوریکه موجب آسایش آنها تکمیلا فراهم شود بوده باشد. 5- در صورتی که سوء اخلاقی از هر یک از مستخدمین مشاهده شود متولی موظف است که به اسرع وقت او را اخراج و دیگری را که شایسته دانند استخدام نمایند. 6- متولی در هر یک از طبقات موظف است که در تربیت اطفال ایتام نهایت کوشش را نماید که به عقیده اسلامیت و دیانت اثنی عشری تربیت شوند. 7- چنانچه هر یک از اطفال موقوف علیهم مریض شوند متولی موظف است که آن طفل مریض را به مریض خانه دولتی اعزام که معالجه شود. 8- هر یک از اطفال که به سن هفت سالگی برسند در صورتی که در پرورشگاه وسایل تحصیل برای آنها آماده و موجود نباشد او را به دبستان دولتی اعزام که مشغول تحصیل خط و سواد شوند. پس از آنکه تصدیق کلاس شش را از دبستان مربوطه بگیرند که سواد فارسی و خط تکمیل شود متولی او را برای تحصیل صنایع و شاگرد خیاطی وآهنگری و اُرسی دوزی و درود گری و غیره واردار نماید تا سن هفده سالگی صنعتی را دارا شود و آن شاگرد از اجرت خود مخارج نهار را خودش متحمل شود و مخارج شام و غیره با موقوفه است. و آنچه از مخارج روزانه از اجرت او فاضل و زاید آید در یکی از موسسات تودیع نماید که در اول سن هیجده سالگی که از پرورشگاه خارج می شود اندوخته داشته باشد که بتواند محل سکونتی برای خودش تدارک کرده و از شغل خودش اعاشه نماید. و هر کدام از ایتام که از پرورشگاه خارج می شوند متولی، دیگری را به جای او خواهد گذارد که بیست نفر تکمیل باشد... سالی به مقدار یک هزار کیلو میوه ی بهاره از قبیل سیب و گوجه و زردآلو و توت و میوه ی پاییزه از قبیل انار و انگور و گلابی و انجیر وغیره جزء مال الاجاره قرار دهند که هر ساله هر یک را به وقت و موقع خود دریافت و بطور تعدیل به اطفال بخورانند».
26- وقف برای ایجاد مرکز تحقیقاتی آموزشی، امور طبی و بهداشتی:
بیمارستان موقوفه مرحوم نمازی یکی از بهترین و بزرگترین مراکز آموزشی، پژوهشی و درمانی شیراز است که خدمات زیادی را به عموم جامعه ارائه می دهد. ذیلا به قسمتهایی از مفاد وقف نامه موقوفه مذکور اشاره می شود:
«این مرکز طبی و بهداشتی که به طور یقین تا کنون نظیرش در ایران ایجاد نشده همواره از نتایج آخرین تتبعات و اکتشافات بهداشتی و پزشکی جهان ... برخوردار باشد و با جریان زمانه و پیشرفت دانش و هنر جلو رفته هموطنان عزیز را که به آن مراجعه می نمایند از تازه ترین و مجرب ترین اکتشافات پزشکی بهره مند سازد...
هدف و منظور اصلی واقف از ایجاد مرکز مزبور این نبوده و نیست که مانند بیمارستان های معمولی فقط محلی برای آسایش بیماران باشد که چند روز یا چند ماه در آنجا بخوابند و استراحت کنند و چنانکه معمول است مورد معاینه و مداوا قرار گیرند، بلکه از بدو امر نیت واقف ایجاد مرکز طبی و بهداشتی بوده و نقشه بنایی که ساخته شده به همین منظور ترسیم گردیده است و اگر عده زیادی اطاق خواب دارد به این علت است که یک مرکز طبی و بهداشتی باید همه گونه وسایل برای معالجه داشته باشد که البته خوابانیدن بیمار هم یکی از آن وسایل است.
وسایل اساسی و ضروری که طبق نظر واقف این مرکز طبی و بهداشتی باید دارا باشد به قرار زیر است:
الف: وسایل تشخیص از قبیل آزمایشگاهها و دستگاههای پرتو نگاری و پرتو شناسی و غیره و غیره
ب: وسایل معالجه از قبیل اطاق عمل و اسباب جراحی و دستگاههای بیهوشی و انبار خون (بانک خون) و تنفس با اکسیژن و اشعه ایکس و سایر لوازم معالجه ای که امروز متداول است و داروخانه و وسایل تهیه دارو.
ج: پزشکان متخصص در رشته های مختلف از قبیل جراحی، بیماریهای داخلی، بیماریهای زنانه، گوش و حلق و بینی، چشم، بیماریهای روحی، بیماریهای تناسلی و جلدی و غیره، بیماریهای اطفال، آسیب شناسی رادیوم و غیره و غیره، همچنین عده ای پزشک عمومی که با پزشکان متخصص همکاری و مساعدت نمایند.
د: وسایل تعلیم و تربیت اشخاصی که دوره پزشکی را در دانشکده تمام کرده و برای گواهینامه باید یکسال در بیمارستان خدمت نمایند تا تجربه علمی فرا گیرند. همچنین وسایل تعلیم و تربیت پزشکهای مقیم که گواهینامه فارغ التحصیلی دانشکده پزشکی را دریافت کرده و مصمّمند در رشته مخصوصی تخصص پیدا کند.
هـ: وسایل تربیت پرستار.
و: متخصصین فنی برای آزمایشگاهها و داروخانه و پرتو شناسی و غیره و وسایل تربیت دانشجویان در فنون مزبوره.
ز: در مانگاهها برای معاینه و تشخیص و معالجه بیماران سر پایی برای جلوگیری از امراض و تامین بهداشت عمومی.
ح: اطاق و وسایل استراحت برای بیمارانی که معالجه آنها محتاج به خوابانیدن در بیمارستان است.
ط: ارتباط با سایر مراکز طبی و بهداشتی اروپا و آمریکا و سایر کشورها و حوزه های علمی به منظور کسب اطلاع از پیشرفتهای جدید طبی و طُرُق تازه ی تشخیص و معالجه و داروهای جدید و غیره.
به این ترتیب مرکز طبی و بهداشتی با داشتن وسایل فوق برای خدمات زیر مجهز خواهد بود:
1- تشخیص مرض، تا مریض به وسیله طبیب خود یا به وسیله اطبای مرکز طبی و بهداشتی و با اسباب و وسایل و تجهیزاتی که فراهم خواهد بود معالجه بشوند.
2- اجرای برنامه های جلوگیری و ریشه کن ساختن بعضی بیماریها که در شیراز شیوع دارد از قبیل مالاریا و تراخم و غیره و در صورت امکان توسعه این برنامه ها به سایر نقاط فارس.
3- اجرای برنامه معاینه و مراقبت زنان باردار چه قبل از وضع حمل و چه در مواقع وضع حمل و چه بعد از وضع حمل و آشنا کردن آنها به اصول بهداشتی.
4- اجرای برنامه معاینه و مراقبت نوزادان به منظور جلوگیری از تلفات آنها.
5- اجرای برنامه معاینه و مراقبت کودکان تا سن بلوغ در فاصله های شش ماه یا اقلا یکسال به منظور تشخیص و معالجه بیماریهای مکنونه و نواقصی که ممکن است اثرات آن بعدا در آنها بروز کند.
6- اجرای برنامه تفحص و تجسس و تحقیق در بیماریهایی که در فارس شیوع دارد.
7- دعوت علما و محقیقن عالی مقام و پزشکان متخصص و مشهور اروپا و آمریکا و سایر کشورهای جهان برای مطالعه بیماریهایی که در فارس شیوع دارد، تا به شیراز آمده و چند ماه توقف نموده و به تفحصات علمی بپردازند و قسمتی از وقت خود را صرف معاینه و معالجه بیماران شیراز بنمایند.
8- ایجاد دوره فارغ التحصیلی پزشکی برای دانشجویان دانشکده های پزشکی که تحصیلات خود را تمام کرده و گواهینامه پزشکی دارند تا بتوانند تجربیات علمی فرا گیرند و اگر به رشته خاصی در پزشکی تمایل دارند بتوانند تحصیلات خود را در آن رشته تعقیب کرده و تخصص پیدا نمایند.
9- اجرای برنامه معاینه مرتب (شش ماه یا یک ساله) قلب و ریه و سایر اعضای بدن اشخاصی که با پرداخت حق المعاینه مایل باشند از بیماریهای مکنونه قلب و سل و سرطان و غیره قبل از بروز آنها مستحضر شده و به موقع جلوگیری نمایند...».
محمدحسین رئیسی
چکیده:
«وقف» عمل صالحي است كه آثار آن از دار فاني تا سراي باقي پا برجاست و موجب بركات و رحمت الهي و نزديكي انسان به آفريدگار مي گردد. هر چند موضوع وقف، امري جهاني است و تمام ملل دنيا براي قوام و پایداريِ روح ياریگري خود متناسب با فرهنگ خويش به آن پرداخته اند، اما بايد دانست در ميان ملل مسلمان مقوله ی وقف، از ويژگي ها و داستانهایی برخوردار است كه به راستي مي توان گفت نمايان ترين و زيباترين شكل وقف تنها در ميان مردم مسلمان مرسوم و معلوم بوده است. علی الخصوص آنکه وقف در طول تاريخ با توجه به روح قناعت و كم توقع بودن مردم كشور ما، جایگاهی ویژه در ایران یافته است. اسناد این وقفنامه ها اگر جمع آوري شود و مورد بررسي قرار گيرد ذخاير گرانبهايي است كه نشان دهنده ی نيات بلند و انديشه هاي متعالي واقفان و انسان هاي نيكوكار است.
مقدمه:
از قرن ها و سده هاي بسيار دور، همواره بخشي از مناسبات اقتصادي و اجتماعي مردم ايران در قالب «وقف» انجام مي گرفته است. وجود ده ها و صدها مدرسه، مسجد، كتابخانه، درمانگاه، بيمارستان، حسينيه، آب انبار، پل، و... نمايانگر نقش اجتماعي و اقتصادي و تاريخي وقف در زندگي مردم اين سرزمين است و پيشينه ی برخي از موقوفات كشور به قرن ها قبل مي رسد. اين امر به خوبي نشان مي دهد كه مقوله وقف تا چه اندازه با تار و پود فرهنگي و مذهبي و زندگي مردم كشور ما در هم آميخته است. فرهنگي كارآمد و ريشه دار كه همواره زمينه ی توسعه ی عدالت اجتماعي را در بین جامعه و روح مردم اين سرزمين استوار و پايدار نموده است. هر يك از موقوفات كنوني كه به طور پراكنده در گوشه و كنار كشورهاي مسلمان به طور اعم و به ويژه در كشور ما قرار گرفته اند، داستاني ناگفته در خود دارند كه روزگاراني بس دور، نقل كلام اين و آن بوده است. روايت ها و داستان هايي كه گاه شيريني افسانه هاي كهن اين مرز و بوم را در خود دارند، در پيشينه ی بسياري از اين موقوفات همچنان نهفته مانده اند و گاهي اين قصه ها تا ساليان سال، زبانزد اهالي مناطق مختلف بوده اند. هر چند در ابتداي امر ممكن است برخي از اين روايت ها به نظر خيال انگيز بنمايد، اما بايد دانست كه مجموعه ی اين روايت ها بيانگر خُلقيات، ذوق و فُتوّت پنهان در روح مردم است كه پيوسته در شرايط دشوار زندگي و نيز تنگي ها و تهيدستي هاي طبيعي و غير طبيعي، دیگران را از دشواري و تنگي رهانيده، لبخند زندگي را براي سال هاي طولاني در چهره ی كودكي يتيم نشانده، در طول ده ها و صدها سال وظيفه ی آموزش فرزندان بی بضاعت را بر دوش کشیده و يا به دارو و درمان بیماران مستمند پرداخته است و اين همه بازتاب انديشه ی وقف و بيانگر خصوصيات و آثار اجتماعي «وقف» براي مردم مسلمان كشور ما و دیگر کشورهای اسلامی است.
«وقف» صدقه ی جاريه اي است كه انسان هاي نيك انديش و خيّر با پيروي از كلام خداوند و تاسي به پيامبر گرامي اسلام(ص) با اهداف مشخص جهت رفع نيازهاي محرومان و مستضعفان جامعه، اموال خويش را وقف مي نمايند.
مسلمين از صدر اسلام با وقف آشنا شده اند، زيرا اولين واقف در اسلام رسول اكرم حضرت محمد مصطفي(ص) بوده اند كه وقف را در مكتب حيات بخش اسلام پايه گذاري فرموده اند. اين سنت حسنه پس از گذشت قرن ها هنوز هم در بين مومنين جايگاه والايي دارد. روایات فراوانی در موضوع وقف در کلام اهل بیت(ع) وجود دارد، از جمله آنکه امام باقر(ع) می فرمایند كه رسول خدا(ص) مردي را ديد كه مشغول درختكاري است. ايستاد و فرمود: آيا تو را راهنمايي نكنم به يك نوع درختكاري كه ريشه دارتر و با دوام تر است؟ مرد غارس گفت: يا رسول الله(ص) شاهد باش كه من اين باغ را وقف فقراي مسلمين از اصحاب صفه نمودم. پس اين آيه شريفه نازل شد: «فَاَمّا مَن اَعطي وَاتّقي وَ صَدَقَّ بِالحُسني فَسَنُيَسِرُهُ لِليُسري...». در همین زمینه از جابر نقل شده است كه از اصحاب پيامبر(ص) كسي نبود كه توانايي مالي داشته باشد و چيزي را وقف نكند.
در مورد مولای متقیان حضرت امير المومنين علي(ع) نیز شايد افرادي كه پيرامون زندگي زاهدانه و كاملا بدون تجمل ایشان گفته هايي را مي خوانند، گمان كنند كه آن حضرت در فقر و بينوايي روزگار مي گذرانده و از مال دنيا بهره ی كافي نداشته و نمي توانسته است در شرايطي بهتر زندگي كند. غافل از آنکه آن حضرت علاوه بر سهمي كه هر ساله از غنايم جنگي و بيت المال داشت، همواره در اطراف مدينه به كشاورزي مي پرداخت و بر اثر بصيرت و اطّلاع كامل در امور كشت و زرع و با كوشش هاي شخصي، باغ ها و چشمه هايي احداث كرد كه ساليانه داراي محصولاتي فراوان بود و مي توان گفت از افراد نسبتا غني مسلمانان آن روز به شمار مي رفت. اما انفاق به فقرا و صدقاتِ مستمر به مستمندان و بذل و بخشش به نيازمندان، هدف والاي آن حضرت بود و همواره آسودگي ديگران و رفع احتياج مسلمانان را، حتّي بر زندگي روزمره ی خود ترجيح مي داد. وقفنامه ی عمومي يا وصيتنامه اي كه حضرت امير المومنين(ع) نوشته و امام موسي كاظم(ع) آن را در روايتي صحيح نقل مي كند مشتمل بر رقبات و املاك و اموالي است كه دليل بر گفتار ماست. در همین رابطه امام باقر(ع) فرمودند: «چگونه مردم از كارهاي خیر منصرف مي شوند در صورتي كه علي(ع) كه بهشت به وي واجب شده اموالي براي فقرا وقف كرد و فرمود: «پروردگارا اين كار را انجام دادم تا آتش را از صورت من بازداري و مرا از آتش دوزخ حفظ كني».
در کشور اسلامی ما نیز وقف چنان جایگاهی داشته است که برخی از مردم با قناعت و دوري جستن از تجمل و رفاه مي زيسته اند و در اواسط عمر هر آنچه كه توشه ی عمري كار و كوشش و خستگي شان بوده است، با فرخندگي و خشنوديِ کامل وقف مردم و آيندگان مي كرده اند. البته طنين و بانگ چنين سنتي هنوز هم در ضمير مردم اين سامان به گوش مي رسد. طنيني كه دعوت به نيكي و نيكوكاري است و فراخواني است پرشكوه براي پيشي گرفتن در عمل صالح. تاريخ ايران مشحون از رويدادهاي شگفت آوري است كه هر يك از آنها، به راستي روايتگر روحی بزرگ و از خود گذشتگي است. برخي از اين حوادث كه مستقيما با مقوله ی وقف در هم آميخته به خوبي نشان مي دهد كه ملت ايران براي ارج نهادن به ارزش هاي انساني و كرامت بخشيدن به خصيصه ی دستگيري از نيازمندان و يتيمان و رفع نيازهاي روز جامعه ی خود، چه راه و بستري برگزيده است. وقف با چنين خصوصيتي، همواره در طول تاريخ مورد توجه كساني بوده است كه خواهان كمك و رسيدگي به محرومان بوده اند. تاريخ وقف در سرزمين ايران، نمونه هاي بسياري را در خويش ثبت كرده است كه نمايشگر عُلُوّ اخلاقي و فُتوّت مردم اين ديار است. انسان دوستي، بزرگواري، ايثار، فداكاري، ظرافت و باريك بيني و حتي حمايت از حيوانات در بسياري از این وقفنامه ها به روشني تجلي پیدا مي كند.
واقف باريك بيني، ملكي را وقف مي كند كه عوايد آن براي طعمه ی سگ هاي كور و خريدن خشت لحد فقرا و يا حفر قبر آنان خرج شود. واقف دیگری قسمتي از اموال و املاك خود را وقف كرده است كه عوايد آن را براي هزينه شكايت ستمديدگان از عمّال ديوان و ماموران دولت خرج كنند. واقفي با توجه به نياز و مقتضيات روز، يك دست لباس عروس با زيور و زينت لازم وقف كرده است تا فقرا به نوبت از آنها استفاده كنند. واقفي ديگر قسمی از ثروت خود را وقف كرده است تا از عوايد آن هر سال شب هاي عيد نوروز 50 دست لباس دخترانه و 50 دست لباس پسرانه همراه كفش و جوراب تهيه و به اطفال يتيم تحويل شود و در چهارشنبه سوري هر سال به يكصد خانه ی مستحق و آبرومند كه قادر به سوال و تكدّي نيستند پول نقدي داده شود. واقفی نیز برای درمان بیماران روانی، موقوفه ای را به این امر اختصاص می دهد تا از عواید آن، هر روز دو نفر در بیمارستان بر سر بیماران حاضر شوند و در حالی که با هم نجوا می کنند، این جملات را به طوری که مریض بشنود بین هم رد و بدل کنند: «از روز گذشته خیلی بهتر شده است! قیافه اش را ببین! چشمانش را نگاه کن!» به نحوی که بیمار صدای آن دو را بشنود و به او تلقین شود که بیماری وی رو به بهبود است و صحت یافتن او حتمی خواهد بود.
هر چند قصه هاي مربوط به چگونگي پديد آمدن هر يك از اماكن وقفي، در ذهن بسياري از مردم فراموش شده، اما واقعيت اين است كه اين قصه ها، تاريخ يك نسل، يك منطقه و يا گاهي تاريخ يك قوم را در خويش دارند. همچنين مصارف معين شده در برخي از وقفنامه ها آن قدر زيبا و ظريف و بيانگر روح لطيف و انساني واقفان نيكوكار آنان مي باشند كه هنوز هم پس از گذشت سال ها و قرن ها خواندن آنها آدمي را از آن همه شكوه و عظمت روح ياريگر آنان به وجد مي آورد و از طرفي اشك بر چشمان ما جاري مي سازد كه چگونه وجدان بيدار و آگاه و طبع لطيف آنان حتي كوچك ترين نيازهاي روز جامعه خود را نيز از نظر دور نداشته است. شايد از اين نگاه، بررسی برخي از نمونه هاي مربوط به چگونگي انجام و احداث برخي از موقوفات و ملاحظه ی برخي از مصارف آنان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی قابل تامل باشد. اگر بخواهيم به طور اجمال به نوع و كيفيت مصارف موقوفات از آن دوران تا كنون بپردازيم بايد ابتدا به اين نكته توجه داشته باشيم كه جهت گيري ها و ويژگي هاي فرهنگي جوامع قبل، نقش اساسي در نحوه مصارف درآمد موقوفات داشته است و توجه به تقويت مباني و پايه هاي دين و ضرورت گسترش اين مهم بخشي از امكانات را به خود اختصاص مي داده است. به نحوي كه مي توان عناوين ذيل را از مصارف موقافات برشمرد:
الف) موقوفات داراي مصارف مذهبي و فرهنگي:
1- وقف براي موذن پرهیزكار و خوش صدا:
در وقفنامه مورخ سال 736 هـ ق مربوط به موقوفات سيد ركن الدين واقع در يزد كه به جامع الخيرات معروف است چنين آمده است:
«... و براي موذن كه تشريفات اذان و اقامه را رعايت كند و در اعلام اخبار به مسلمانان در اوقات پنجگانه نمازهاي واجب بر بالاي يكي از دو مناره ها كه در درب مدرسه ساخته شده نداء و آواز او به دور و نزديك برسد خداوند را در حاليكه خود عفيف و متدين و پرهيزكار باشد و صداي خوش داشته، براي چنين موذني هر سال هفتصد و بيست من غله (گندم و چاودار داده شود)...».
2- وقف براي ارشاد و نصيحت مردم:
در ادامه ی همان وقفنامه چنين آمده است:
«... و براي كسي كه هفته اي دو روز، روزهاي دوشنبه و پنج شنبه در مدرسه به وعظ و تذكر مشغول شود و مردم را ارشاد و نصيحت كند و حكمت بياموزد و موعظه حسنه نمايد، و از گفتارهاي جنجالي و بحث و ايجاد مخالفت بين پيشوايان اسلام بايد احتراز كند، زيرا قواعد و احكام اسلام به وسيله آنها نضج گرفته و استحکام يافته است، براي واعظ مزبور سالي ششصد من گندم و چاودار بايد تعيين و داده شود».
3- وقف زمين براي احداث مسجد:
پيامبر گرامی اسلام(ص) وقتي در يثرب مستقر گرديدند مردم مسلمان اين شهر، زمين خود را به پيامبر خدا(ص) تقديم كردند و پولي مطالبه ننمودند و اين نخستين وقف در جهان اسلام است كه هنوز هم باقي است.
4- وقف برای اهدا و تلاوت قرآن کریم:
در وقف نامه مرحوم محمد صادق تاجر تهرانی واقع در شهرستان یزد آمده است:
«در هر سال یکصد جلد کلام الله چاپی در ماه مبارک رمضان هدیه نموده، وقف نمایند و به فقرا و سادات داده تا تلاوت نمایند».
و در وقف نامه ای دیگر از موقوفات گنبد کاووس نیز چنین آمده است :
«وقف نمودم ... سه دانگ مشاع از شش دانگ قریه گل چشمه، سه دانگ از قنات قریه و ... که همه ساله درآمد آنها را برای مخارج طلاب بی بضاعت که مشغول تدریس می باشند و تعمیرات لازمه بنمایند (مدرسه را) و نیز تعداد یکصد جلد کتاب علوم دینی از فارسی و عربی و پنجاه جلد کلام الله مجید و ده راس ماده گاو دوشا جهت ارتزاق طلاب».
5- وقف قرآن جهت تعليم و تعلّم:
در سفر نامه ابن بطوطه آمده است كه در محله صالحيه دمشق مدرسه اي به نام مدرسه ابن عمر وجود دارد. مدرسه مزبور وقف تعليم و تعلّم قرآن است. همچنین حاج قوام در سال 1372 ه ق املاكي را در استان فارس وقف و مقرر نمود بخشي از درآمد آن صرف قرائت قرآن گردد.
6- وقف برای جهاد در راه اسلام و مسلمانان:
به موجب وقف نامه ای، واقف رقباتی را بر مصارف معینه ای از قبیل مدرسه و حسینیه و مریض خانه و علمای عتبات و عزاداری و سادات و... نموده و چنین ادامه داده است:
«چنانچه مصارف لازمی برای خیر اسلام و مسلمانان در اَزمنه ی آتیه پیش آید از قبیل جهاد و غیره، متولی با تصدیق عقلا و علماء اَعلامِ زمان خود، می تواند نصف منافع عاید املاک موقوفه را از مصارف مقرره کسر گذاشته تا مدت لزوم در مصرف حادثه خرج نموده و بعدها به حال اول عودت دهد».
7- وقف برای صحافی کتابهای مسجد:
محل مصرف درآمد موقوفه ی مرحوم محمدکاظم در شهرستان اردکان یزد صحافی مصاحف مسجد جامع اردکان می باشد.
8- وقف برای فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد(ص):
در وقف نامه مورخ 1274 هـ ق موقوفه مرحوم محمد صادق تاجر تهرانی واقع در یزد چنین آمده است:
«یک نفر آدم چالاکی را در هر سال اجیر نمایند در یزد که در بازارها و محلات خود مشغول صلوات باشد به آواز بلند و از مردم نیز طلب و خواهش و صلوات نماید».
9- وقف برای کبوتران خانه خدا:
در اردکان یزد موقوفه ای است به نام کعبه ی معظمه که محل مصرف درآمد آن خرید دانه برای کبوتران حرم خانه ی خدا می باشد.
10- احداث و ايجاد مكتب خانه ها براي آموزش و تعليم معارف اسلامي:
در صدر اسلام و دوران خلافت بني اميه و در صد سال اول خلافت بني عباس مدرسه به معناي اخص كلمه تاسيس نگرديد. بعدها احساس شد كه براي تعليم و تربيت اطفال در جنب مسجد مكتب هايي به وجود آيد و چنين هم شد كه اين محل ها را كتاب هم ناميده اند. در اين محلها مُدرسين به رايگان تدريس مي كردند و مزدي هم نمي گرفتند و اين هم در واقع نوعي از انواع وقف است.
11- مخارج زوّار قبور ائمه معصومين(ع):
قسمتهایی از يكي از وقفنامه هاي موقوفات اراك چنين است:
«بقيه اين سهم را به جهت زوار عتبات عاليات كفش خريده به شخص امين سابق الذكر بسپارد كه پيوسته آماده و مهيا باشد و هر زائري كه بي كفش در آنجا وارد شود و يا كفش آن مُندرِس باشد به شرط پيادگي، او را كفش مناسب الحال ببخشد، در وقت رفتن به عتبات عاليات، نه مراجعت. مگر اينكه زائري در مراجعت عليل و پياده باشد يا سرما و گرما و قطاع الطريق به او صدمه رسانده باشد و فقير باشد، در مراجعت هم كفش بدهند. و بر متولي و ناظر است كه كفش كهنه و مندرس نخرند، بلكه محكم و نو و خوب بدهند. هر گاه زائري از پياده رفتن عاجز ماند و خوف اين باشد كه هلاك شود، در وقت رفتن يك راس الاغ كه بي عيب و نقص و با قوت و طاقت باشد كه اهل بصيرت تصديق نمايند كه زائر به مقصد مي رساند به زائر مفوّض، تمليك نمايد و قصد استرداد ننمايد».
در يكي از وقفنامه هاي موقوفات شهرستان يزد نیز چنين آمده است:
«در هر سال پانصد زوج گيوه يا اُرسي گرفته به فقراي زوار قبور ائمه عليهم السلام داده شود».
12- تاسيس و وقف كتابخانه:
ابو منصور بن فنه، وزير ابوكاليجار نواده عضدالدوله، كتابخانه خود را كه داراي نوزده هزار جلد كتاب بود بر طالبان علم وقف كرد. مولف كتاب آل بويه اضافه مي كند: «كتابخانه شاپور پسر اردشير بهاء الدوله پسر عضدالدوله كه دارالعلم ناميده مي شد داراي موقوفات فراوان بود و جبرئيل پسر بختيشوع چون از نگارش كتاب الكافي فارغ گشت يك نسخه از آن را به دارالعلم وقف كرد».
13- وقف برای صله ارحام:
در وقفنامه ای از موقوفات یزد چنین آمده است:
«پنج نفر همشیره دارم هر یک را سالی بیست از زمانی که می دهند تا سی سال بدهند. بعد از سی سال کامل او را در کربلای معلی هر ساله به فقرا و سادات تقسیم نمایند. هر گاه قبل از سی سال همشیره ها وفات نمایند به وارث انها برسانند ... دو نفر صبیّه خودم را هر سالی پنجاه تومان بدهند، بعد از ایشان به اولاد ایشان، هر گاه اولادی از ایشان نماند، به فقرا و سادات تقسیم نمایند».
14- وقف برای تقسیم گردو بین بچه ها در مسجد برای تشویق آنها به نماز:
در یکی از موقوفات شهرستان استهبان فارس مصرف اینگونه است:
«... در تاریخ 1335 هجری شمسی مرحوم حاج میرزا حسین ایازی موازی دو اصله جوز قائمه (درخت گردو) را وقف می کند که مصارف هر دو جوز پس از هزینه و مخارجات به این صورت باشد که گردوهای آنها را در شب پنج شنبه و شب دوشنبه به دو تا از مسجدهای محل ببرند و پس از اقامه نماز جماعت به اسم گردوی جماعتی به حضرات نمازگزار و فرزندان نمازگزار عنایت شود و فرزندان به ملاحظه گردوی جماعتی تشویق شوند و به اتفاق پدرشان نماز به جا آورند».
15- احداث و ايجاد مدارس علميه:
در وقف نامه موقوفات منصوريه مشاهده می کنیم که امير صدرالدين محمد دشتكي شيرازي (903-828) از علماي بزرگ شيراز و معاصر صدارت امير سلطان حسن بيگ در سال 883 هـ ق اقدام به تاسيس مدرسه اي بزرگ و با شكوه نمود و مدرسه منصوريه نام نهاد.
16- وقف به منظور با شكوه برگزار شدن مجالس مذهبي:
در یکی از وقف نامه های موقوفات شهرستان یزد چنین آمده است:
«در روز عید قربان 14 گوسفند از برای 14 معصوم قربانی نمایند و گوشت آنها را به فقرا و سادات قسمت نمایند. در هر سال روز عید غدیر هزار نفر از سادات و فقرای اهل شهر و دهات یا هر بلد از طلاب و غیره را طعام بدهند».
در وقف نامه ی مرحومه ام لیلی واقع در کاشانک شمیرانات نیز چنین آمده است:
«... وقف موبد نمود تمامی کل شش دانگ یک قطعه زمین ملکی متصرفی ابتیاعی خود را ... بر حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) که هر ساله متولی آن منافع و محصول آن را ... در هر مکان که متولی آن خود صلاح بداند صرف و خرج اقامه عزاداری آنجناب نماید».
لازم بذکر است که در اين ميان بيشترين و وسيع ترين موقوفات به عزاداري سيد مظلومان حسين بن علي(ع) اختصاص يافته است و طبق آمار سازمان اوقاف و امور خيريه بيش از 50 درصد موقوفات كشور به اين انگيزه تعلق دارد.
ب) موقوفات داراي مصارف اجتماعي– بهداشتي– اقتصادي:
1- چاه ها و آب انبارها و قنات وقفي:
در اين زمينه آقاي مير معين الدين غياثي در تاريخ 1335 هـ ق املاكي را در استان فارس براي احداث و مرمت قنوات و چاه ها وقف نموده است.
2- وقف جهت يخ براي سقاخانه:
حدود 140 سال پيش مرحوم حيدر خباز سه باب دكان خبازي و ميوه فروشي و علافي را وقف براي خريد يخ و مصرف آن در سقاخانه ی مسجد شاه اصفهان مي نمايد. در وقفنامه مورخ 1296 هـ ق موقوفه اي واقع در يزد نیز چنين آمده است:
«وقف صحيح شرعي نمود بقالي و خبازي واقع در محله ی باغستان قريه اشكذر قُرب مسجد حاجي غلام، بر سقاخانه ی واقع در مقام مزبور جنب مسجد مرقوم ... از مال الاجاره ی آن در ريختن آب (مصنعه شير) در سقاخانه صرف نمايند تا مومنين آشاميده، ياد از لب تشنه ی حضرت سيد الشهداء عليه السلام نمایند...».
3- آزادی زندانيان:
يك دسته موقوفات در دمشق وجود دارد كه براي آزادي اسيران وقف شده است.
4- وقف براي روغن چراغ حمام:
در وقفنامه سنگی مورخ 1313 واقع در سمیرم چنین آمده است:
«وقف صحيح شرعي نمود جناب آقا سيد حسين ... مداخل زمين را به مدت بيست و پنج روز روضه خواني و سه من روغن چراغ به حمام خان علي بدهند».
5- وقف براي فرو نشاندن خشم:
اين گونه وقف به منظور امداد و كمك به اطفال و خدمتكاراني است كه در راه، محموله ی خود را بشكنند و يا گم نمايند. در اين صورت براي اين كه مواجه با خشم و مورد مواخذه و سياست پدر و مخدوم خويش قرار نگيرند، با مراجعه به متولي وقف، مثل يا عوض آن را مي گيرند. ابن بطوطه در سفرنامه خود در اين باب حكايتي دارد:
«روزي در يكي از كوچه هاي دمشق مي گذشتم. غلام بچه اي را ديدم كه از دستش يك كاسه چيني كه در دمشق «صحن» ناميده مي شود افتاد و بشكست. مردم گرد او جمع شدند. يكي از آن ميان گفت: غم نخور. شكسته هاي كاسه را جمع كن ببريم پيش رئيس اوقاف ظروف. غلام خرده ها را جمع كرد و آن مرد همراه او پيش رئيس اوقاف مزبور رفت و پول ظروف را گرفت و به او داد. اين يكي از كارهاي خيلي خوب دمشقيان است و اگر چنين وقفي نبود طفل در معرض ضرب و شتم ارباب خود قرار مي گرفت و خاطرش رنجور مي گشت. خداون بانيان بلند همت اين گونه خيرات را جزاي خير كرامت فرمايد».
6- وقف بر حيوانات:
در وقفنامه اي از موقافات اراك چنين آمده است:
«... چهار سهم آن را صرف و خرج زواري نمايد كه بعتبات عاليات عزم زيارت دارند و در آن رباط يا خارج آن منزل مي كنند. به اين قِسم كه از اين بابت اين چهار سهم مزبوره گندم و كاه و جو مهيا نموده، تسليم شخص امين سابق الذكر نمايد كه به اطلاع مباشر آن قريه كه از جانب متولي است در اول ماه ذيقعده الحرام آن سال تا پانزده روز متوالي زائرين واردين بر آجا را بقدر كفايت يك شبانه روز نان به خود آنها و كاه و جو به حيوان آنها بدهد بلاعوض و بدون مطالبه از زوّار. و اگر زائري حيوان متعدد داشته باشد با سهميه ی حيوانهاي او كاه و جو بدهد. و اما قوافل غير از زائرين را حقي نيست اِلّا آن كه مكاري حيوان خود را به كرايه زائرين داده باشد و در اين صورت او و حيوانش را نان و كاه و جو بدهند...».
همچنین در مشهد مقدس موقوفاتی بوده است که وقف بر سگ ها شده است. به این ترتیب که کاروان هایی از زائرین حرم مطهر امام رضا(ع) که با شتر یا اسب به مشهد مشرف می شده اند برای این که به احترام آستانه مبارکه، سگ های کاروان خود را به حریم حرم نبرند، در فاصله چند کیلومتری حرم سگ ها را نگه می داشته اند و موقوفاتی بوده که از درآمد آنها گوشت و غذا برای سگ ها تهیه کرده و برای آنها می برده اند.
7- وقف براي نواختن آهنگ هاي دل انگيز و داستانسرايي براي بيماران بد خواب:
در مورد بيمارستان موقوفه، منصوري يا قلاون در قاهره كه در سال 680 هجري قمري توسط ملك منصور بنا گرديد و وقفنامه اي براي آن نوشت و بعدها نيز توسط سلاطين بعدي تعمير و نوسازي شده چنين آمده است:
«براي هر نوع بيماري تالار و پزشكي مخصوص معين شد. بخش مردانه جداي از بخش زنانه بود و همه بيماران از بينوا گرفته تا توانگران يكسان در آن پذيريفته مي شدند. پزشكان را از نقاط مختلف شرق براي خدمت در آن فرا مي خواندند و به آنان بخشش هاي فراوان مي كردند. بيمارستان داراي خزانه الشراب (داروخانه اي) مجهز به انواع داروها و ابزار پزشكي بوده است. گويند كه هر بيمار روزانه يك دينار هزينه داشته و دو نفر مامور رسيدگي به او بودند. بيماراني كه دچار بي خوابي مي شدند، در تالاري جداگانه نگهداري مي كردند و براي آنان آهنگ هاي دل انگيز مي نواختند و داستانسرايان با سردادن داستان هاي گوناگون آنان را سرگرم مي ساختند. بيماراني را كه سلامت خود را باز مي يافتند از ديگر بيماران جدا مي كردند و براي آنان داستان ها و نمايش هاي خنده آور ترتيب مي دادند. به هر بيمار نيز هنگام مرخصي 5 قطعه طلا مي دادند تا در حال نقاهت ناگريز از كار كردن نباشد».
8- وقف براي خريد كوزه:
در وقفنامه مورخ سال 736 هـ ق مربوط به موقوفات سيد ركن الدين واقع در يزد كه به جامع الخيرات معروف است چنين آمده است:
«... و همچنين واقف شرط كرده است كه متولي براي خرجِ حوضِ هر ساله، مبلغ پنجاه دينار نقدِ رايج خرج كند و در عوض هر كوزه اي كه به دست اطفال مسلمان مي شكند كوزه خريداري كرده به آنها بدهد...».
9- وقف اتاق هاي محل سكونت براي مسافرين غريب:
در وقفنامه ای عادی در اداره ی اوقاف خور و بیابانک چنین آمده است:
«حبس مخلّد شرعي نمود حاجي ميرزا باقر همگي از يك درب كارونسراي بيرون حصار قريه ی خور مشهور به كارونسراي حاجي ميرزا باقر با جميع توابع و لواحق ... و ايضا يك درب خانه نزديك ميدان خور با اطاق هاي متصل به خانه ی مزبور و پاياب در خانه ی موقوفه بر كافه ی غربا، مترددين و عابرين و مسافرين كه در آنجا سكني بگيرند و از گرما و سرما مصون و محفوظ باشند».
10- وقف براي خريد ميوه هاي نوبري جهت فقرا:
در وصيتنامه ی مورخ 18/6/1330 يك بانوي نيكوكار كه ثُلث اموال خود را وقف بر كارهاي خير نموده چنين آمده است:
«... در هر سال وقت رسيدن ميوه هاي نوبري از باقلي و خيار و غيره اشياء نوبري را تهيه و به فقرا و مساكين بدهند».
11- وقف برای پوشاک زنان مستحق:
در وقف نامه جامع الخیرات چنین آمده است:
«واقف همچنین شرط کرده است که متولی برای پوشاک زنان محتاج و مستحق که در خانه نشسته اند هر سال مبلغ 50 دینار نقد رایج مصرف کند و به هریک مطابق آنچه متولی مصلحت بداند بدهد».
12- وقف برای احداث توالت عمومی:
مرحوم حاج خلیل زالی در وقفنامه خود قسمتی از اموال خود را وقف ساختمان و احداث یک باب توالت عمومی جهت استفاده مردم در یکی از نقاط شلوغ و پر رفت و آمد که مورد نیاز عموم می باشد نموده است. عین جمله در در وقفنامه چنین است:
«ساختمان یک باب مستراح عمومی در محل دروازه کازرون شیراز».
13- وقف برای تلقين ميت و كفن فقرا:
در وقفنامه ای عادی در اداره ی اوقاف خور و بیابانک چنین آمده است:
«وقف موبد و حبس مُخلّد نمود جعفر سلطان ... مداخل و منافع آن را كفن و جامه آخرت خريداري نموده، غريب فقير يا فقرا و مساكين قريه ی خود را كفن نمايند».
همچنین موقوفه اي در شهرستان مهريز استان يزد مي باشد كه مصرف آن تلقين ميت (فقرا) مي باشد.
14- وقف بر مصالح عامه مردم:
در وقفنامه ای از موقوفات یزد چنین آمده است:
«منافع حاصل از آن نیز حسب نظر استاندار، وقف صرف مصالح عمومی در استان یزد گردد».
15- وقف شترهای مسافر بر:
مهدی کریمی نیا به نقل از بیژن کیامنش در روزنامه کیهان مورخ 15 اسفند 72 اینگونه می گوید:
«عده ی زیادی از بازرگانان و تجّار دائم السّفری که در راههای کویری و خشک سیستان و بلوچستان در قدیم الایام آمد و شد داشتند، از افرادی تعریف می کردند که استخوانهای آنها را در بیابانهای سر راه دیده اند و می گفتند این افراد، بیشتر به این علت از بین رفته اند که حیوانهای بار کش آنها (اسب و قاطر) از پای در آمده اند و دیگر قادر به ادامه سفر نبوده اند. چون فقط شتر تحمل حمل بار و مسافر در اینگونه مسیرها را داشت و تنها بازرگانان ثروتمند صاحب شتر بودند که می توانستند با خیال راحت آن راه را طی کنند. تا اینکه یکی از افراد خیّر و متموّل شیراز که کاری هم به آن منطقه از سیستان نداشت و صرفا شرح این مشکلات را از زبان بعضی مسافران شنیده بود، چندین شتر خرید و با وجود اینکه قیمت شتر در آن موقع خیلی زیاد بود، آنها را در کارونسرایی که خود در آن راه ساخت، وقف کرد. تا سالهای سال شترهایی که او وقف کرده بود، در آن بیابان رفت و آمد می کردند و جان عده زیادی را از مرگ نجات دادند».
16- وقف برای خرید سبوی آب:
در وقف نامه مرحوم خواجه غلام رضا واقع در شهرستان تفت چنین آمده است:
«... تتمه آن را ربع آن را سبو خریده در محله گرمسیر زیر بازار سفید بگذارند که مومنین قربه الی الله آبش نموده بالای انبار بگذارند که مترددین بی کلفت آشامیده، واقف را به دعای خیر یاد نمایند».
17- وقف برای امر ازدواج جوانان:
در یکی از وقف نامه های شهرستان یزد چنین آمده است:
«در سال دو نفر از سادات و دو نفر از عام را که فقیر و پریشان باشند و متشرح که فاسق نباشند داماد نمایند».
همچنین در یکی از وقف نامه های موقافات رشت آمده است:
«یک ثُلث از این وجه که عبارت از یکصدو پنجاه تومان ... به طلاب سادات صحیح النسب که هنوز تاهل اختیار ننموده باشند در ارض اقدس کربلا و نجف مخارج عروسی داده شود».
18- وقف برای درختکاری:
در وقف نامه عادی، سنه 1284 هـ ق موقوفه ای در رشت چنین آمده است:
«... و به قدر یکصد و پنجاه اصله توت که همه ساله بر سبیل استمرار غرس شود».
19- وقف برای سیل زدگان و زلزله زدگان:
به موجب وقف نامه شماره 75758 مورخ 22/2/1360 متولی موقوفه بایستی هر ساله عواید آن را به مصرف زلزله زدگان وسیل زدگان خراسان برساند.
20- وقف برای لباس و پوشاک دانش آموزان بی بضاعت و کمک به فقرا:
در وقفنامه مرحوم حاج میرزا حسینی استاد شریف معمار چنین آمده است:
«وقف موبد و حبس مخلّد نمود تمامی و کلیت شش دانگ دو باب حمام مردانه و زنانه و سه باب مغازه و یک دکّه و یک راه پله و پنج باب اتاق فوقانی واقع در بخش چهار اصفهان ... ده سهم از یکصد سهم قبل از فرا رسیدن عید نوروز هر سال برای لباس محصلین فقیر و مستحق مدارس دولتی دبستان یا دبیرستانهای واقعات در کوی خواجو».
21- وقف برای ناشنوایان (کر و لالها) و نابینایان:
در وقف نامه یکی از موقوفات قزوین چنین آمده است:
«وقف موبد و حبس نمود تمامی شش دانگ یک باب محوطه محصور ... جهت احداث ساختمان مدرسه ناشنوایان (کر و لالها) و نابینایان بطور کامل با کلیه تاسیسات مربوطه که مورد استفاده اشخاص مذکور قرار گیرد».
22- وقف برای گلکاری در بیمارستان جهت انبساط خاطر بیماران و جهان گردان:
مرحوم محمد خلیل خلیلی شیرازی واقف بیمارستانی به همین نام در شیراز که برای معالجه بیماران چشم وگوش و حلق و بینی ساختمان بیمارستان را احداث نموده اند، به موجب وصیت نامه ای ثُلث اموال خود را هم برای این مصارف قرار دادند:
«... از تاریخ فوتم الی الابد به مصرف معالجه و درمان بیماران مستمند و مخارج ضروری ساختمان بیمارستان چشم و گوش و گلو و بینی موقوفه اینجانب واقع در شیراز و هزینه گلخانه و گلکاری و درخت کاری خیابان های داخلی و نرده کشی آن برساند... برای سکونت سرپرست گلکاری سه اطاق با تمام لوازم (از آشپزخانه و روشویی و مستراح و آب تصفیه و برق) در بیمارستان احداث نمایند. در آن صورت گلخانه کامل و زیبایی در بیمارستان مزبور ساخته شود و همیشه گلکاری عالی در بیمارستان مزبور بنمایند که نه تنها باعث انبساط خاطر بیماران و مراجعه کنندگان داخلی بشود، بلکه توجه مسافرین و جهان گردان خارجی را که علاقه به دیدن این قبیل موسسات عام المنفعه دارند به خود جلب نماید و مخصوصا تحت نظر متخصص گلکاری آلاچیق و تزییات مدرن تری مانند دالان بهشت و غیره که اکنون در باغ خلیل آباد هست در بیمارستان نیز احداث نمایند. و با لجمله چون اینجانب شخصا به گلکاری عشق و علاقه خاصی دارم... آرزومندم که گلخانه و گلکاری و درخت کاری این موسسه خیریه به مراتب بهتر از خلیل آباد بشود و بیشتر از خلیل آباد هم جلب توجه و کسب شهرت کند که جهان گردان خارجی را هم در شهر گل و بلبل سعدی و حافظ مجذوب نماید. بدیهی است چنانچه خداوند تبارک و تعالی توفیق عنایت فرماید هر اقدامی که برای گلخانه و گلکاری و درختکاری از دست برآید شخصا به انجام خواهم رسانید و اِلّا وصی و اوصیاء بر ثُلث به نحوی که در بالا بیان شد عمل خواهند نمود و در نگاهداری آنها کمال مراقبت را مبذول خواهند داشت که باعث شادی روان اینجانب خواهد بود».
23- وقف برای امور بهداشتی و پزشکی:
در قسمتی از وقف نامه موقوفه اسماعیل و ابراهیم واقع در بیرجند چنین آمده است:
«... صَرف یک نفر طبیب که در طبس مشغول طبابت و معالجه به قدر متعارف باشد و تا در طبس باشد تدریس علم طب نماید و در مدرسه حسینیه مزبوره یا جای دیگر به اذن متولی و در رفتن به اسفار قریبه و بعیده حسب الاِذن متولی ماذون خواهد بود... صرف دو نفر دلاک که سر فقرا از سادات و طلاب و فقرا دیگر را بتراشد ... صرف تعمیر و اصلاح حیاض و آب انبار و حمامات خیرات طبس و بلوکات در دلق و روشنایی هر کدام ... صرف اصلاح و رونق حمامات موقوفه حدیقه مشهوره به باغ نو».
در وقف نامه مورخ 1280 هجری قمری موقوفه ای در رشت نیز چنین آمده است:
«پول حمام فقرا و سادات و طلاب و اقربا که فقیر باشند هر ساله دو هزار و پانصد غسل به حمامی در وقت اجاره دادن قرار بدهند».
24- وقف برای هزینه زندگی و تعلیم و تربیت اطفال یتیم بی بضاعت:
در وقفنامه حاج ابوالقاسم بصیر در شیراز جنین می خوانیم:
«از منافع املاک مزبوره تهیه و تدارک سی تختخواب از لحاف و تشک و روپوش و متکّی و لوازم شام و نهار خوری، سی نفر اطفال یتیم بی بضاعت از ظرف آشپزخانه و کلیه لوازم زندگانی نموده و خریداری شود و ساختمان مزبور در باغچه ... پس از تهیه و انجام مراتب مزبوره سی نفر اطفال یتیم مزبور از شش سالگی تا دوازده سالگی در باغچه مزبور سکونت داده و مشغول پرستاری آنها از تهیه لباس و خوراک و کلیه مایحتاج و لوازم زندگانی آنها شده و طبق برنامه معارف سی نفر مزبور ... همه روزه تحت نظر دو نفر مستخدم از مرد و زن آنها را به موقع مقرر به مدرسه برده و ظهر عودت داده که نهار بخورند وپس از نهار به موقع مقرر به مدرسه برده و سپس برای عصر عودت و به پرستاری آنها مشغول گشته».
25- وقف جهت حرفه آموزي:
در وقفنامه حاج لطف الله محرر در شیراز نیز چنین می خوانیم:
«متولیان در هر یک از طبقات، ذات باری تعالی را در هر مورد حاضر و ناظر دانسته تخلف ننمایند. بیست نفر از اطفال ایتام شهرستان شیراز را در ساختمان بالا که به نام پرورشگاه لطف اله محرر است سکونت دهد تا سن شانزده سالگی و متحمل اخراجات آنها از هر قبیل در هر شبانه روز از عایدی و منافع موقوفه ... بشود. آنچه پس از مخارج نام برده زاید آید به مصارف شام و نهار و ملبوس بیست نفر اطفال موقوف علیهم برساند که از حیث شام و نهار ملبوس و حمام و حقوق مستخدم در آسایش باشند. 3- ملبوس ایتام نامبرده و کفش و لحاف (و در فصل زمستان روی لحافی و هیزم و ذغال برای گرمی محل سکونت آنها تدارک و تهیه نماید که اطفال به راحت به سر برند) و چنانچه محل سکونت آنها تعمیری پیدا نماید لزوما اقدام نماید که بالاخره در فصل چهار گانه موقوف علیهم در آسایش و راحت باشند متولی اقدام نماید.4- متولی در هر یک از طبقات موظف است که به قدر ضرورت و لزوم برای سرپرستی اطفال و خدمات آنها مستخدمین نیکو اخلاق استخدام نماید که مرتبا مشغول خدمات موقوف علیهم از قبیل تنظیف مسکن و شستشوی ملبوس و استحمام و طبخ شام و نهار و سایر خدمات آنان بطوریکه موجب آسایش آنها تکمیلا فراهم شود بوده باشد. 5- در صورتی که سوء اخلاقی از هر یک از مستخدمین مشاهده شود متولی موظف است که به اسرع وقت او را اخراج و دیگری را که شایسته دانند استخدام نمایند. 6- متولی در هر یک از طبقات موظف است که در تربیت اطفال ایتام نهایت کوشش را نماید که به عقیده اسلامیت و دیانت اثنی عشری تربیت شوند. 7- چنانچه هر یک از اطفال موقوف علیهم مریض شوند متولی موظف است که آن طفل مریض را به مریض خانه دولتی اعزام که معالجه شود. 8- هر یک از اطفال که به سن هفت سالگی برسند در صورتی که در پرورشگاه وسایل تحصیل برای آنها آماده و موجود نباشد او را به دبستان دولتی اعزام که مشغول تحصیل خط و سواد شوند. پس از آنکه تصدیق کلاس شش را از دبستان مربوطه بگیرند که سواد فارسی و خط تکمیل شود متولی او را برای تحصیل صنایع و شاگرد خیاطی وآهنگری و اُرسی دوزی و درود گری و غیره واردار نماید تا سن هفده سالگی صنعتی را دارا شود و آن شاگرد از اجرت خود مخارج نهار را خودش متحمل شود و مخارج شام و غیره با موقوفه است. و آنچه از مخارج روزانه از اجرت او فاضل و زاید آید در یکی از موسسات تودیع نماید که در اول سن هیجده سالگی که از پرورشگاه خارج می شود اندوخته داشته باشد که بتواند محل سکونتی برای خودش تدارک کرده و از شغل خودش اعاشه نماید. و هر کدام از ایتام که از پرورشگاه خارج می شوند متولی، دیگری را به جای او خواهد گذارد که بیست نفر تکمیل باشد... سالی به مقدار یک هزار کیلو میوه ی بهاره از قبیل سیب و گوجه و زردآلو و توت و میوه ی پاییزه از قبیل انار و انگور و گلابی و انجیر وغیره جزء مال الاجاره قرار دهند که هر ساله هر یک را به وقت و موقع خود دریافت و بطور تعدیل به اطفال بخورانند».
26- وقف برای ایجاد مرکز تحقیقاتی آموزشی، امور طبی و بهداشتی:
بیمارستان موقوفه مرحوم نمازی یکی از بهترین و بزرگترین مراکز آموزشی، پژوهشی و درمانی شیراز است که خدمات زیادی را به عموم جامعه ارائه می دهد. ذیلا به قسمتهایی از مفاد وقف نامه موقوفه مذکور اشاره می شود:
«این مرکز طبی و بهداشتی که به طور یقین تا کنون نظیرش در ایران ایجاد نشده همواره از نتایج آخرین تتبعات و اکتشافات بهداشتی و پزشکی جهان ... برخوردار باشد و با جریان زمانه و پیشرفت دانش و هنر جلو رفته هموطنان عزیز را که به آن مراجعه می نمایند از تازه ترین و مجرب ترین اکتشافات پزشکی بهره مند سازد...
هدف و منظور اصلی واقف از ایجاد مرکز مزبور این نبوده و نیست که مانند بیمارستان های معمولی فقط محلی برای آسایش بیماران باشد که چند روز یا چند ماه در آنجا بخوابند و استراحت کنند و چنانکه معمول است مورد معاینه و مداوا قرار گیرند، بلکه از بدو امر نیت واقف ایجاد مرکز طبی و بهداشتی بوده و نقشه بنایی که ساخته شده به همین منظور ترسیم گردیده است و اگر عده زیادی اطاق خواب دارد به این علت است که یک مرکز طبی و بهداشتی باید همه گونه وسایل برای معالجه داشته باشد که البته خوابانیدن بیمار هم یکی از آن وسایل است.
وسایل اساسی و ضروری که طبق نظر واقف این مرکز طبی و بهداشتی باید دارا باشد به قرار زیر است:
الف: وسایل تشخیص از قبیل آزمایشگاهها و دستگاههای پرتو نگاری و پرتو شناسی و غیره و غیره
ب: وسایل معالجه از قبیل اطاق عمل و اسباب جراحی و دستگاههای بیهوشی و انبار خون (بانک خون) و تنفس با اکسیژن و اشعه ایکس و سایر لوازم معالجه ای که امروز متداول است و داروخانه و وسایل تهیه دارو.
ج: پزشکان متخصص در رشته های مختلف از قبیل جراحی، بیماریهای داخلی، بیماریهای زنانه، گوش و حلق و بینی، چشم، بیماریهای روحی، بیماریهای تناسلی و جلدی و غیره، بیماریهای اطفال، آسیب شناسی رادیوم و غیره و غیره، همچنین عده ای پزشک عمومی که با پزشکان متخصص همکاری و مساعدت نمایند.
د: وسایل تعلیم و تربیت اشخاصی که دوره پزشکی را در دانشکده تمام کرده و برای گواهینامه باید یکسال در بیمارستان خدمت نمایند تا تجربه علمی فرا گیرند. همچنین وسایل تعلیم و تربیت پزشکهای مقیم که گواهینامه فارغ التحصیلی دانشکده پزشکی را دریافت کرده و مصمّمند در رشته مخصوصی تخصص پیدا کند.
هـ: وسایل تربیت پرستار.
و: متخصصین فنی برای آزمایشگاهها و داروخانه و پرتو شناسی و غیره و وسایل تربیت دانشجویان در فنون مزبوره.
ز: در مانگاهها برای معاینه و تشخیص و معالجه بیماران سر پایی برای جلوگیری از امراض و تامین بهداشت عمومی.
ح: اطاق و وسایل استراحت برای بیمارانی که معالجه آنها محتاج به خوابانیدن در بیمارستان است.
ط: ارتباط با سایر مراکز طبی و بهداشتی اروپا و آمریکا و سایر کشورها و حوزه های علمی به منظور کسب اطلاع از پیشرفتهای جدید طبی و طُرُق تازه ی تشخیص و معالجه و داروهای جدید و غیره.
به این ترتیب مرکز طبی و بهداشتی با داشتن وسایل فوق برای خدمات زیر مجهز خواهد بود:
1- تشخیص مرض، تا مریض به وسیله طبیب خود یا به وسیله اطبای مرکز طبی و بهداشتی و با اسباب و وسایل و تجهیزاتی که فراهم خواهد بود معالجه بشوند.
2- اجرای برنامه های جلوگیری و ریشه کن ساختن بعضی بیماریها که در شیراز شیوع دارد از قبیل مالاریا و تراخم و غیره و در صورت امکان توسعه این برنامه ها به سایر نقاط فارس.
3- اجرای برنامه معاینه و مراقبت زنان باردار چه قبل از وضع حمل و چه در مواقع وضع حمل و چه بعد از وضع حمل و آشنا کردن آنها به اصول بهداشتی.
4- اجرای برنامه معاینه و مراقبت نوزادان به منظور جلوگیری از تلفات آنها.
5- اجرای برنامه معاینه و مراقبت کودکان تا سن بلوغ در فاصله های شش ماه یا اقلا یکسال به منظور تشخیص و معالجه بیماریهای مکنونه و نواقصی که ممکن است اثرات آن بعدا در آنها بروز کند.
6- اجرای برنامه تفحص و تجسس و تحقیق در بیماریهایی که در فارس شیوع دارد.
7- دعوت علما و محقیقن عالی مقام و پزشکان متخصص و مشهور اروپا و آمریکا و سایر کشورهای جهان برای مطالعه بیماریهایی که در فارس شیوع دارد، تا به شیراز آمده و چند ماه توقف نموده و به تفحصات علمی بپردازند و قسمتی از وقت خود را صرف معاینه و معالجه بیماران شیراز بنمایند.
8- ایجاد دوره فارغ التحصیلی پزشکی برای دانشجویان دانشکده های پزشکی که تحصیلات خود را تمام کرده و گواهینامه پزشکی دارند تا بتوانند تجربیات علمی فرا گیرند و اگر به رشته خاصی در پزشکی تمایل دارند بتوانند تحصیلات خود را در آن رشته تعقیب کرده و تخصص پیدا نمایند.
9- اجرای برنامه معاینه مرتب (شش ماه یا یک ساله) قلب و ریه و سایر اعضای بدن اشخاصی که با پرداخت حق المعاینه مایل باشند از بیماریهای مکنونه قلب و سل و سرطان و غیره قبل از بروز آنها مستحضر شده و به موقع جلوگیری نمایند...».
همان طور كه ملاحظه شد با مراجعه به منابع مختلف، بخشي از موقوفات و مصارف آنها ارائه گرديد. نكته اي كه حائز اهميت است شرايط و مشكلات موجود در هر مقطع زماني و معضلات و گرفتاري هايي است كه واقف با آن مواجه مي گشته و براي رفع آن مشكل و تسكين خاطره ی تلخ و آلامي كه در اثر وقوع آن معضل براي ايشان به وجود آمده، مالي را وقف، تا ديگر كسان را كه با مُعضل مشابه ايشان مواجه مي شوند از اين گرفتاري نجات دهد. مواردی از مصارف متنوع موقوفات را که در بالا به آنها اشاره شد می توان قطراتی از اقیانوس بیکران روح فُتُوّت و جوانمردی و گذشت و تعاون و یاری گری و نوع دوستی مردان و زنان پاک سرشت و نیکوکاری دانست که با الهام از آیات الهی در قرآن کریم در خصوص انجام عمل صالح و احسان و انفاق و تعاضد و کمک به همنوعان و همچنین در پیروی از نبی اکرم(ع) و ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین در مورد سنت حسنه وقف و نیکوکاری صورت پذیرفته است.
امید است تمام ملتهای مسلمان در کشورهای اسلامی و به ویژه هموطنان عزیز ما در میهن اسلامیِ ایران که همواره در انجام امور عام المنفعه و کمک به مردم در همه زمینه ها پیشگام بوده اند، امروزه نیز با احیای مجدد «فرهنگ وقف»، با وقف قسمتی از اموال خود در هر امر خیر و خدا پسندانه ای که با توجه به نیازهای روز جامعه مصلحت می دانند زمینه های توسعه عدالت اجتماعی و رشد و پیشرفت مملکت در همه امور علمی، آموزشی، فرهنگی، مذهبی، درمانی و کمک به محرومان و ... را به وجود آورند و همان طور که نام نیک واقفان پس از قرنها هنوز زنده و آثار خیر و پر برکت آنها پابرجاست، ما نیز در حد توان خود در این امر بکوشیم و بدانیم که وقف عمل صالحی است که مرد و زن مسلمان و مومن را پس از مرگ به حیات طیبه پیوند داده و موجب برکات و رحمت واسعه الهی و تقرب انسان به بارگاه ربوبی می شود. ان شاء الله
منابع:
- سازمان اوقاف و امور خیریه مجله میراث جاویدان- پاییز 1372
- سازمان اوقاف و امور خیریه- مجله میراث جاویدان- بهار 1373
- سازمان اوقاف و امور خیریه- مجله میراث جاویدان- تابستان 1373
- سازمان اوقاف و امور خیریه- مجله جلوه وقف- خرداد 1377
- سازمان اوقاف و امور خیریه- مجله چشم انداز وقف- خرداد 1378
- سازمان اوقاف و امور خیریه مجله صدقات جاریه- خرداد 1379
- ابو سعید احمدبن سلمان- مقدمه ای بر فرهنگ وقف- ترجمه صادقی گلدر- انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه
امید است تمام ملتهای مسلمان در کشورهای اسلامی و به ویژه هموطنان عزیز ما در میهن اسلامیِ ایران که همواره در انجام امور عام المنفعه و کمک به مردم در همه زمینه ها پیشگام بوده اند، امروزه نیز با احیای مجدد «فرهنگ وقف»، با وقف قسمتی از اموال خود در هر امر خیر و خدا پسندانه ای که با توجه به نیازهای روز جامعه مصلحت می دانند زمینه های توسعه عدالت اجتماعی و رشد و پیشرفت مملکت در همه امور علمی، آموزشی، فرهنگی، مذهبی، درمانی و کمک به محرومان و ... را به وجود آورند و همان طور که نام نیک واقفان پس از قرنها هنوز زنده و آثار خیر و پر برکت آنها پابرجاست، ما نیز در حد توان خود در این امر بکوشیم و بدانیم که وقف عمل صالحی است که مرد و زن مسلمان و مومن را پس از مرگ به حیات طیبه پیوند داده و موجب برکات و رحمت واسعه الهی و تقرب انسان به بارگاه ربوبی می شود. ان شاء الله
منابع:
- سازمان اوقاف و امور خیریه مجله میراث جاویدان- پاییز 1372
- سازمان اوقاف و امور خیریه- مجله میراث جاویدان- بهار 1373
- سازمان اوقاف و امور خیریه- مجله میراث جاویدان- تابستان 1373
- سازمان اوقاف و امور خیریه- مجله جلوه وقف- خرداد 1377
- سازمان اوقاف و امور خیریه- مجله چشم انداز وقف- خرداد 1378
- سازمان اوقاف و امور خیریه مجله صدقات جاریه- خرداد 1379
- ابو سعید احمدبن سلمان- مقدمه ای بر فرهنگ وقف- ترجمه صادقی گلدر- انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه