زن و سهام ارث
درباره ارث زن مىتوان گفت گرچه كمبود برخى از موارد سهام را امورى مانند تحميل هزينه زندگى او بر شوهر و نيز تحميل مهر بر همسر و اختصاص تحميل ديه بر عاقله مرد نه زن (يعنى زن هرگز مسؤول ديه خطايى برادر و برادرزاده و مانند آن نخواهد بود) به عهده مىگيرد، ليكن توضيح كوتاهى پيرامون اصل ارث زن وبرخى از اقسام آن در اين مبحثسودمند مىباشد.
اولا معلوم باشد كه زن مانند شوهر همراه با تمام طبقات ارث، حضور حقوقى دارد و در تمامى مرابت طبقهبندى شده ارث زن شوهر متوفى مانند شوهر زن متوفاة حضور دارد.
ثانيا سهم زن گاهى مساوى سهم مرد است و گاهى كمتر از آن و زمانى نيز بيشتر از سهم مرد قرار دارد، اينچنين نيست كه در تمام انحاء ارث سهم زن كمتر از سهم مرد باشد.
مواردى كه زن همتاى مرد ارث مىبرد و نه كمتر از آن، عبارت است از:
1 - پدر ومادر ميت: در صورتى كه ميت فرزند داشته باشد كه هركدام از ابوين سدس (يك ششم) مىبرند و سهم پدر در خصوص فرض مزبور از مال فرزند، بيشتر از سهم مادر نيست.
2 - كلاله مادرى يعنى برادر وخواهر مادرى ميت كه به اندازه مساوى ارث مىبرند نه با تفاوت، به طورى كه خواهر مادرى ميت معادل سهم برادر مادرى ميت ارث مىبرد نه كمتر از آن و آيه 12 - 11 سوره نساء دليل اين دو حكم است چنانكه وسائل الشيعه باب3 و باب 8 از ابواب ميراث الاخوه والاجداد حكم كلاله را تعرض نموده است.
واما مواردى كه زن كمتر از مرد ارث مىبرد، مانند: دختر كه كمتر از پسر ارث مىبرد و مانند كلاله پدرى و مادرى يعنى برادر و خواهر پدرى و مادرى ميت كه در اين صورت نيز زن يعنى خواهر ميت نصف سهم مرد يعنى برادر ميت كه داراى فرزند نباشند ونيز تفاوت ارث دختر و پسر و آيه 176 كه پايان سوره نساء است عهدهدار بيان تفاوت ارث كلاله پدر ومادرى يا پدرى ميت مىباشد. (1) البته گاهى نقص ارث متوجه سهم كلاله پدرى مىشود در اين مورد سهم زن همچنان محفوظ است و سهم مرد محذوف و منحجوب مىباشد. ليكن هيچگاه نقص سهم متوجه كلاله امى نمىشود. (2)
اما مواردى كه سهم زن بيش از سهم مرد مىباشد، مانند: موردى كه ميت غير از پدر و دختر وارث ديگر نداشته باشد كه در اينجا پدر سدس (يك ششم) مىبرد ودختر بيش از آن. و مانند: موردى كه ميت داراى نوه باشد و فرزندهاى او در زمان حيات وى مرده باشد كه در اينجا نوه پسرى سهم پسر را مىبرد ونوه دخترى سهم دختر را (نصيب من يتقرب بالميت) يعنى اگر نوه پسرى دختر باشد ونوه دخترى پسر باشد در اين حال آن دختر دو برابر اين پسر مىبرد، گرچه منشا اين تفاوت همان تفاوت ارث دختر و پسر مىباشد، ليكن آنچه فعلا در تقسيم خارجى صورت مىپذيرد اين است كه زن دو برابر مرد ارث برده است، و در برخى از احاديث معصومين عليهماالسلام چنين آمده است: «بنت الابن اقرب من ابن البنت»، (3) يعنى دختر پسر از پسر دختر به ميت ومورث خود نزديكتر است.
نكته قابل توجه آن كه گرچه خداوند تمام قوانين حقوقى را برابر حقوق فطرى تنظيم و تدوين فرموده است تا زمينه آثاره دفائن فطرى و شكوفايى گنجينههاى درونى جامعه بشرى فراهم گردد، ليكن در پايان آيه ارث، دو اسم از اسماى حسناى الهى را يادآور مىشود كه هماهنگى نظام تشريع و تكوين را در خاطرهها احيا نمايد و آن اين است كه در پايان آيه 11 سوره نساء كه عهدهدار برخى از ارثهاى متفاوت مىباشد، چنين فرموده است:
... ان الله كان عليما حكيما
يعنى شما از علم و حكمت كافى برخوردار نيستيد تا راز تفاوت را كه در هسته مركزى عدل نهفته در آن جستجو كنيد، ليكن خداوند آگاه و حكيم است همه علل تساوى و عوامل تفاوت را جمعبندى نموده و بر مدار حكمت آنها را به صورت مواد معتدل حقوقى روانه مىفرمايد، تا مسائل درست و مانند آن از تفريط جاهليت كهن و از افراط جاهليت جديد و مدرن مصون بماند.
قرآن كريم براى اهتمام به حق زن، هنگام تعيين سهام ارث، اول ارث زن را اصل و مبنا قرار داده و آن را مسلم دانسته و معيار ارث معرفى مىنمايد، آنگاه مىفرمايد:
للذكر مثل حظ الانثيين، يعنى در موقع بيان سهم برادر، چنين نمىفرمايد كه خواهر نصف سهم برادر مىبرد كه پارامتر اصلى، سهم برادر باشد، بلكه معيار واصل مفروض و مسلم را ارث خواهر كه دختر ميت است قرار مىدهد و سهم برادر كه پسر متوفا مىباشد دو برابر سهم خواهر مىداند تا اصل ارث زن قطعى و مفروغ عنه باشد.
پىنوشتها:
1- وسائل الشيعه، كتاب ارث، باب3 از ابواب ميراث الاخوه والاجداد.
2- وسائل الشيعه، كتاب ارث، باب3 از ابواب ميراث الاخوه والاجداد.
3- وسائل الشيعه، كتاب الارث، باب7 از ابواب ميراث الابوين والاولاد.