جهاد و شهادت طلبي زنان از ديدگاه امام خميني و مقام معظم رهبري
زن در طول تاريخ مظلوم بوده و با تحقير به او نگريسته شده است، لكن حضرت امام خميني به اين قشر عظيم جامعه بها داد و ديدگاه اسلام ناب محمدي را درباره زن، بيان داشت. حضرت امام پرده از چهره فريب جاهليت قرن بيستم، برگرفت و ياوههاي استعمارگران را درباره زن، نقش بر آب كرد و دغلبازان شهوت پرست را، رسوا ساخت. و به فريادرسي اين موجود مظلوم شتافت و اين گوهر گرانبها را كه لابلاي خزهها و تبليغات دروغين دشمنان انسانيت گم شده بود، به صحنه آورد و به زن آنچنان درك و آگاهي درستي از نقش و مسئوليت، بخشيد كه تجلي و بروز ان را در احياي هويت زن مسلمان در انقلاب اسلامي شاهديم. اين تلقي از زن بود كه عليرغم حضور و وجود سنتهاي متحجرانه كه در هيأت وفاداري به اسلام ظاهر شده بود، زنان را آنچنان به صحنه كشيد كه از سوي خبرگزاريها و ناظران و تحليلگران، «انقلاب اسلامي» بعضاً به انقلاب «چادرها» لقب گرفت. زن در ديدگاه بنيانگذار جمهوري اسلامي مقامي والا و سيمايي ملكوتي يافت كه ميتواند سرچشمه خيرات باشد و مردان بزرگي را در دامن خود تربيت كند. او به عنوان «مربي جامعه»، «سرچشمه خيرات»، «جلوهگاه عظمت الهي» معرفي شد. وجوب دفاع از مملكت اسلامي امام خميني در مورد حكم جهاد زنان و لزوم جهاد براي اين قشر از مردم ايران اينگونه بيان ميفرمايند: «من اميدوارم كه شما (خواهران) هم در ميدان تحصيل كه يكي از امور مهمه است مجاهده كنيد و هم در ميدان دفاع از اسلام، اين از مهماتي است كه بر هر مردي و بر هر زني، بر هر كوچك و بزرگي جزء واجبات است. دفاع از اسلام، دفاع از كشور اسلامي. احدي از علماي اسلام،احدي از اشخاصي كه در اسلام زندگي كردهاند و مسلم هستند در اين جهت اختلاف ندارند كه اين واجب است. آن چيزي كه محل حرف و صحبت است قضيه جهاد اولي است، آن بر زن واجب نيست، اما دفاع از حريم خودش، از كشور خودش، از زندگي خودش، از مال خودش و از اسلام، دفاع بر همه واجب است.» و در جاي ديگر در مورر اين مهم فرمودهاند: «مسأله، مسأله يك حكومت نيست، مسأله، مسأله يك جنبه نيست، مسأله، مسأله اسلام است. مسأله اسلام يعني بر زن و مرد اين كشور واجب است كه دفاع كنند، هر كس به اندازهاي كه ميتواند بايد دفاع بكند و اين دفاع را بايد تعقيب بكنيم تا انشاءالله به پيروزيهايي كه خداي تبارك و تعالي ميخواهد، برسيم.» علت حضور زنان در صحنه جهاد و شهادت دومين مسألهاي كه مورد بررسي قرار ميدهيم، مسأله علت حضور زنان در صحنه جهاد و شهادت است كه يكي از مسائل مهم در امر جهاد و شهادت است، اينكه چرا مردم بخصوص زنها وارد ميدان مجاهده ميشوند: امام خميني اسلام و قرآن را از علل آن برشمردهاند و فرمودهاند: «خانمها براي اينه يك چيزي مثلاً دستشان بيايد يا فرض كنيد صاحب منصب شوند نميآيند بيرون خودشان و بچههايشان را به كشتن بدهند. اين اسلام و قرآن است كه خانمها را بيرون آورده است و همدوش مردها بله جلوتر از مردها وارد صحنه سياست كرده.» و يكي از مسائل مهم در امر نهراسيدن از شهادت را نور ايمان ذكر كردهاند و فرمودهاند: «اين معجزه است كه خانمها را در مقابل تانك و توپ، در مقابل مسلسلها، در مقابل توپها و تانكها برقرار كرده. و از هيچ چيز نهراسيدند. اين نور قرآن و اسلام استكه در دلهاي شما و در قلوب همه ملت ايران جلوه كرده است. اين نور ايمان است كه شما خانمها از شهادت ميهراسيد.» و بدين ترتيب مشخص شد آنچه زنها را به ميدان مجاهده آورده است نور ايمان و اسلام و قرآن است بنابراين اين زنان با ايمان بودند كه با تأسي به قرآن و اسلام به مجاهده عليه باطل مشغول و قيام براي خدا را به انجام رساندند. حضور زنان صدر اسلام در عرصه جهاد از مسائلي كه بايد مورد توجه واقع شود اين است كه برخلاف عدهاي كه اسلام و حكومت اسلامي را موجب ماندن زنها در محفظهها ميدانند و عقيده دارند كه در حكومت اسلامي زن را در اتاقي ميكنند و درش را قفل ميكنند، امام به زنها چنان بهايي داده است كه در مقابل اين صحبتها موضع ميگيرند و ميفرمايد: «اينها ميترساند شما را از حكومت اسلامي، ميگويند اگر حكومت اسلامي باشد زنها را ميكند توي يك اتاق و درش را قفل ميكنند تا آخر توي آن اتاق باشيد زنها در صدر اسلام جنگ ميرفتند، بيشتر آنها در طول جنگ بودند براي مداواي زخميها.» و زنان صدر اسلام را به عنوان مجاهداني در صحنه جهاد يادآوري ميكنند و ميفرمايند: «زنان در صدر اسلام با مردان در جنگها شركت ميكردند. ما ميبينيم و ديديم كه زنان همدوش مردان بلكه جلوتر ازآنان در صف قتال ايستادند و خود و بچههاي خود و جوانان خودشان را از دست دادند و باز هم مقاومت كردند.» مشاركت فعال زنان در مراحل انقلاب زنان مسلمان ايران نقش بزرگي در پيروزي انقلاب اسلامي داشتند و در همه امور پيشتاز بودند و موجب از بين رفتن يك قدرت شيطاني در ايران شدند. امام در اين مورد ميفرمايد: «شما ديديد. ما ديديم كه زن در اين نهضت چه كرد. تاريخ ديده است كه چه زنهايي در دنيا بوده است و زن چيست. تاريخ دور (تكرار) است. ما خود ديديم كه چه زنهايي تربيت كرده است اسلام، چه زنهايي در اين عصر اخير قيام كردند و آنها كه قيام كردند همين زنهاي محجوب جنوب شهر، قم، و ساير بلاد اسلامي بود...، اينهايي كه تربيت اسلامي داشتند خون دادند، كشته دادند، به خيابانها ريختند، نهضت را پيروز كردند، ما نهضت خودمان را مديون زنها ميدانيم.» مقام معظم رهبري حضور زنان را در همه مراحل انقلاب حضوري قوي و نيرومند خواندند و پيروزي را در گرو پشتيباني خانمها دانستند: «حضور خانمها در همه مراحل انقلاب، حضور زنده و نيرومندو قوي بود و توانستند بارهاي سنگين را تحمل كنند و مصيبتهاي بزرگ را از سر بگذرانند. در طول تاريخ اسلام مانند زنهاي ما نادر و كمياب بوده است، يقيناً اگر پشتيباني و حمايت بانوان كشورمان نميبود، در دوران جنگ و پيش از آن در همه مراحل انقلاب اين پيروزيها به دست نميآمد.» و آنجايي كه خبرنگار خارجي از امام خميني سوال كرد: مشارت فعال زنان در انقلاب چه معنايي دارد ايشان فرمودند: «زندانهاي شاه از زنان شيردل و شجاع مملو است. در تظاهرات خياباني زنان ما، بچههيا خردسال خود را به سينه فشرد، بدون ترس از تانك و توپ و مسلسل به ميدان مبارزه آمدهاند. جلسات سياسي كه زنان در شهرهاي مختلف ايران به پا ميكنند كم نيست. آنن نقش بسيار سازندهاي را در مبارزات ايفا كردهاند.» نقش زنان در طول هشت سال دفاع مقدس زنان در طول هشت سال دفاع مقدس، حضور گستردهاي داشتند، چه در جبهه و چه در پشت جبهه و اين از مسائلي بود كه بسيار كم ديده شده و باعث قوت نظام اسلامي بود. امام خميني فداكاري آنها را اعجابآميز ميدانند كه قلم از بيان آن عاجز و شرمسار است: «مقاومت و فداكاري اين زنان بزرگ در جنگ تحميلي آنقدر اعجازآميز است كه قلم و بيان از ذكر آن عاجز بلكه شرمسار است. اينجانب در طول اين جنگ، صحنههايي از مادران و خواهران و همسران عزيزان از دست داده ديدهام كه گمان ندارم در غير اين انقلاب نظيري داشته باشد و آنچه براي من يك خاطره فراموشنشدني است، با اينكه تمام اين صحنهها چنين است، ازدواج يك دختر جوان با يك پاسدار عزيز است كه در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسيب ديده بود. آن دختر شجاع با روحي بزرگ و سرشار از صفا و صميميت گفت حال كه نتوانستم به جبه بروم، بگذاريد با اين ازدواج دين خود را به انقلاب و به دينم ادا كرده باشم. عظمت روحاني اين صحنه و ارزش انساني و نغمههاي الهي آنان را، نويسندگان، شاعران، گويندگان، نقاشان، هنرپيشگان، عارفان، فليسوفان، فقيهان و هر كس را كه شماها فرض كنيد، نميتوانند بيان يا ترسيم كنند، و فداكاري و خداجويي و معنويت اين دختر بزرگ را هيچ كس نميتواند با معيارهاي رايج ارزيابي كند.» حضور زنان در پشت جبهه و پشتيباني از رزمندگان اسلام از مسائل مهمي كه امام خميني بدان اشاره داشتند، حضور زنان در پشت جبهه و پشتيباني از رزمندگان اسلام است كه امام بزرگوارمان در اين مورد فرمودهاند: «شما در تاريخ نگاه كنيد از صدر اسلام تا آخر پيدا كرديد يك جايي را كه زنها و زنهاي جواني كه حالا فرض كنيد بروند سراغ جوانيشان و پيرزنش و پيرمردش، پيرزنش اينطور كوشش كند در اين كه پشتيباني از ارتشش بكند و پشتيباني از پاسدارهايش بكند، شما تا كجا اگر داريد سراغ، بگوئيد ما بفهميم.» و زنان را سربازان گمنامي خواندند كه مشغول جهادند و اين را يك هديه الهي ميدانند: «من وقتي در تلويزيون ميبينم اين بانوان محترم راكه اشتغال دارند به همراهي كردن و پشتيباني كردن از لشكر و قواي مسلح، ارزشي براي آنها در دلم احساس ميكنم كه براي كس ديگري نميتوانم اين طور ارزش قائل بشوم، آنها كارهايي را كه ميكنند يك كارهايي است كه دنبالش توقع اينكه مقامي داشته باشند يا يك پستي را اشغال كنند يا يك چيزي را از مردم خواهش كنند هيچ اين مسائل نيست، بلكه سربازان گمنامي هستند كه در جبههها بايد گفت مشغول به جهاد هستند و ما اگر فايدهاي از اين جمهوري اسلامي نداشتيم، الا همين حضور ملت با همه قشرهايش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، اين يك معجزهاي است كه هيچ جاي ديگر من گمان ندارم تحقق پيدا كرده باشند، اين يك هديه الهي است كه بدون اينكه دستهاي بشر در آن دخالت داشته باشند،خداي تبارك و تعالي به ما اعطا فرموده است و ما بايد قدر اين نعمت بزرگ را بدانيم و اقتدا كنيم به اين زنان و بانوان و بچههاي پشت جبهه و آنهايي كه در خود شهرهاي مخروبه، نيمه مخروبه حاضرند. ماها بايد از اينها اخلاق اسلامي و ايمان و توجه به خدا را ياد بگيريم.» نقش زنان در فداكاري مردان از مسؤوليتهاي مهم و خطير بانوان در طول نهضت اسلامي و دفاع مقدس كه بر هيچ كس پوشيده نيست اين است كه اين بانوان بودند كه باعث وارد كردن ديگران به صحنه دفاع بودند: «چنانچه يك عده از زن وارد بشوند در يك محلي كه محل جنگ است، علاوه بر اينكه خودشان جنگ ميكنند، مردها را كه يك احساسي دارند نسبت به زنها، حساسيت دارند نسبت به زنها، مردها را قوهشان را دوچندان ميكنند، اين طور نيست كه اينها اگر بروند دفاع كنند، فقط خودشان دفاع كردهاند، خير، دفاع كردهاند، خودشان دفاع كردهاند و ديگران را هم به دفاع وارد كردهاند... بنابراين پيشقدم شدن شما در همه مسائل من جمله مسائل دفاعي، مسائل جهاد، مسائل كمك كردن به جبههها، وارد شدن در هر طريقهاي اسباب اين ميشود كه مردها بيشتر وارد بشوند، مردها هم قويتر بشوند.» مقام معظم رهبري در مورد اين مسئوليت مهم زنان كه پشتوانه حركت مردها بودند ميفرمايند: «زنان كشور ما، در طول انقلاب پشتوانه حركت مردها بودند،اگر احساسات و ايمان قوي زنها نبود، شايد بسياري از مردهاي ما اين قدرت را پيدا نميكردند كه در ميدانهاي سخت مبارزات گوناگون حضور داشته باشند، امروز هم همان مسئوليت بر دوش خانمهاست.» و نقش زنان را در انقلاب به طور مستقيم و غيرمستقيم، نقش اول ميدانند: «اگر زنان به انقلاب نپيوسته بودند، انقلاب پيروز نميشد، جوانان براي پيوستن به صفوف انقلاب از خانهها بيرون نميآمدند، مادرانشان نميگذاشتند، يا حداقل آنها را تشويق نميكردند اگر زنان دل در گرو انقلاب نداشتند، مردان اين طور آزادانه در صفوف انقلاب جانفشاني نميكردند. نقش زنان در انقلاب، هم به طور مستقيم و هم به طور غيرمستقيم نقش برجسته و مجموعاً نقش اول است، در جنگ هم همينطور بود. شهادت و روحيه شهادتطلبي بانوان به عنوان آخرين مطلب، سخنان امام را فراروي خويش قرار ميدهيم و با الهامگيري از آنها مسأله شهادت و روحيه شهادتطلبي بانوان را بيان ميكنيم. امام خميني در مورد شهادتطلبي بانوان ميفرمايد: «از آن وقتي ك اين نهضت شروع شد مكرر هر چند روز يك مرتبه، زنان و مردان ميآمدند پيش من و اصرار ميكردند شما دعا كنيد تا شهيد بشويم، من دعا ميكنم كه شما موفق بشويد ثواب شهادت داشته باشيد، براي اسلام خدمت كنيد، اين روحيه موجب پيشرفت است، جديت كنيد كه اين روحيه محفوظ باشد.» امام اين روحيه را يك تحول روحي و فكري ميخوانند كه باعث رسيدن به پيروزي ميشود: «بعضي خانمها ميآيند، ميگويند شما دعا كنيد، شهيد بشويم، بعضي از برادرها ميگويند كه دعا كنيد ما شهيد بشويم. اين تحول روحي و فكري كه در ملت همه طبقاتش پيدا شد، همه هم يك مطلب را دنبال كردند و آن جمهوري اسلامي، اين باعث پيروزي شد براي اينكه حق بود و حق پيروز است. اين را بايد حفظ كنيد.» و بدين ترتيب نميتوان آنها را از صحنه خارج نمود هر چند خسارت زيادي بر آنها وارد كنند: «ملتي كه عشق شهادت در دل زن و مرد و كوچك و بزرگش جوش ميزند و براي شهادت، هر يك برديگري سبقت ميگيرد و از شهوات دنيايي و حيواني گريزان بوده و عالم غيب و رفيق اعلي را باور كرده است، با اين خسارت هر چند بزرگ باشد از صحنه خارج نميشوند.» و بدين گونه است كه همه براي شهادت آمادهاند: «جوانان ما همه براي شهادت آمادهاند و حاضرند، مرد و زن ما براي شهادت حاضرند.» به عنوان نتيجه بحثهايي كه گذشت از سخن امام استعانت ميجوييم و سخن خود را به پايان ميرسانيم: «شهادت در راه خداوند چيزي نيست كه بتوان آن را با سنجشهاي بشري و انگيزههاي عادي ارزيابي كرد و شهيد در راه حق و هدف الهي را نتوان با ديدگاهامكاني به مقام والاي آن پي برد كه ارزش عظيم آن، معيارهاي الهي و مقام والاي اين، ديدي ربوبي لازم دارد و نه تنها دست ما خاكنشينان از آن و اين كوتاه است كه افلاكيان نيز از راه يافتن به كنه آن عاجزند چه كه آنها از مختصات انسان كامل است و ملكوتيان با آن مقام اسرارآميز فاصلهها دارند. قلم اينجا رسيد و سربشكست و ما بازماندگان و عقبافتادگان در آرزوي آن و اين بايد روزشماري كنيم و حسرت شهادت و شهيد و شهيدپروران اينچناني را، كه با ايثار ثمره حيات خود عاشقانه به اين شهيدان شاهد افتخار ميكنند به گور ببريم، و از شجاعتهاي بينظير شهيدان و دوستان اسير و مفقودشان و آسيبديدگان و اشتياق زايدالوصف اينان براي بازگشت به ميدان شهادت احساس خجلت و حقارت كنيم. زنان و مردان و كودكان نمونهاي كه در زير بمبارانها و از بستر بيمارستانها سرود شهادت سر ميدهند و با دست و پاي قطع شده بازگشت به جبهههاي انسانساز را آرزو ميكنند فوق آنچه ما تصور ميكنيم و فلاسفه و عرفا به رشته تحرير در ميآوردند و هنرمندان و نقاشان عرضه ميكنند ميباشد. آنچه آنان با قدمهاي علمي و استدلالي و عرفاني يافتهاند، اينان با قدمهاي غيبي به آن رسيدهاند و آنچه آنان در لابلاي كتابها و صحيفهها جستجو كردهاند اينان در ميدان خون و شهادت در را حق يافتهاند.»