حضرت فاطمه (س) در اندیشه امام خمینی
امام خمینی نزدیكترین قرائت به اسلام حقیقی را، قرائت عارفان اعلام كرده است. به نظر وی هیچیك از طوایف علمی از متكلمین و فلاسفه به اندازه عارفان به فهم دین و زبان دین قائل نشدهاند. قبل از ورود در موضوع مقاله، فهم این نكته ضروری است كه امام خمینی در آثار كتبی و شفاهیاش به حضرت صدیقه طاهره (س)، با زاویه دید عرفان نگریستهاند. از طرفی امام چون به عزت اسلامی توجه خاص داشت و خود منظر عزت مسلمین بود، نسبت به مظالمی كه در دنیا نسبت به حقوق زن میشد و بخشی از این مظالم ناشی از قرائتهای غلط از اسلام شكل گرفته بود، به شدت نسبت به حقوق زن حساس بود. مشاركت زنان مسلمان كه تا قبل از انقلاب مقولهای فراموش شده بود با تهییج امام خمینی در انقلاب اسلامی شكل گرفت. شاخص امام خمینی در همه بحثهای مربوط به حقوق زنان بر مبنای سیره مبارك حضرت فاطمه (س) و اندیشهها و گفتارهای آن بزرگوار شكل میگرفت. بنابراین به طور كلی حضرت فاطمه (س) در اندیشه امام خمینی در دو قسمت پررنگ است:
۱) حوزه عرفان
۲) حوزه سیاست
الف) مقام عرفانی فاطمه (س)
امام خمینی در آثارشان مقام ائمه اطهار (س) را به لحاظ مراتب معنوی و باطنی مساوی رسول الله (ص) دانستهاند، اگرچه رسول اكرم (ص) در باطن اصل و ائمه (ع) پیرو و به تبع آن حضرت مطرح شدهاند، اما از آنجا كه "كلهم نور واحد" هستند، ترتب پیامبر (ص) بر حضرت زهرا (س) ترتب زمانی است و نه رتبی. به نظر امام خمینی رسول اكرم (ص) و ائمه (ع) قبل از این عالم، انواری بودهاند در ظل عرش، و در انعقاد نطقه و طینت از بقیه مردم امتیاز داشتهاند و مقاماتی دارند الی ماشاءالله، چنانكه در روایات معراج جبرئیل عرض میكند:لو دنوت انمله لاحترقت (هرگاه كمی نزدیكتر میشدم، سوخته بودم) یا این فرمایش كه" ان لنا مع الله حالات لایسعه ملك مقرب و لانبی مرسل" (ما با خدا حالاتی داریم كه نه فرشته مقرب آن را میتواند داشته باشد و نه پیامبر مرسل"، این جزء اصول مذهب ماست كه ائمه (ع) چنین مقاماتی دارند... این مقامات سوای وظیفه حكومت است. (ولایت فقیه ص ۵۳-۵۴)
مطابق این اندیشه، اگر حضرت زهرا (س) در زمان پیامبر (ص) میبودند رسالت را بر عهده میگرفتند.
نكته عرفانی دیگری كه امام به تبع از عارفان بزرگوار اسلام در مقام حضرت زهرا (س) به خوبی تحلیل كردهاند، در تفسیر سوره لیلهالقدر است، عارفان در آثارشان نماد روز را به امیرالمومنین(ع) و نماد شب را به حضرت زهرا (س) تطبیق كردهاند. روز مظهر ولایت و شب مظهر غیب است.
در روز ماه رمضان تكلیف روزهداری بر عهده روزه دار است و در شب رمضان، تكلیف برداشته میشود. در روایات شیعه، لیلهالقدر را به صدیقه طاهره (س) تطبیق نمودهاند. در حقیقت لیلهالقدر از باطن مبارك فاطمه نازل میشود. به اعتقاد امام خمینی دلالت بر آنچه احتمال دادیم از حقیقت لیلهالقدر میكند حدیث شریف طولانی كه در تفسیر برهان از كافی شریف نقل فرموده و در آن حدیث است كه نصرانی میگفت به حضرت موسی بن جعفر كه تفسیر باطن " حم والكتاب المبین انا انزلناه فی لیله مباركه اناكنا منذرین، فیها یفرق كل امر حكیم" (دخان۱۱-۴) چیست، امام فرمود: اما "حم" محمد صلی الله علیه و آله است و اما "كتاب مبین" امیرالمومنین علی است و اما "الیله" فاطمه علیهماالسلام است. (آدابالصلوه،۳۲۹-۳۳۰)
نكته عرفانی دیگری كه بارها امام خمینی در مورد حضرت صدیقه (س) مطرح نمودهاند، تنزیل جبرئیل در مجلس حضرت فاطمه (س) بوده است. جبرئیل آنگونه كه قرآن توصیف فرموده بزرگترین فرشته خداست كه مأمور علم در جهان است. تمام علومی كه در عالم منتشر میشود از خزینه فرشتهای به نام جبرئیل نازل میگردد. خداوند از وی به "قوی و امین" تعبیر نموده و كفر به جبرئیل را كفر به خدا میداند.
عارفان در تنزیل معانی از عالم غیب سخن عمیقی دارند. به نظر عرفا پیامبر صرفا آینهای نبود كه سخن خدا را در خود منعكس كند بلكه نزول و تنزیل رابطهای مستقیم با حقیقت فردی دارد كه بروی وحی نازل میشود. در حقیقت مطابق اندیشه عرفانی، پیامبر (ص) به لحاظ قدرت باطنی به درجهای بود كه جبرئیل را از مرتبه عقول نازل میكردند و مانند بچه دبستانی بدنیا میآوردند و با وی گفتگو میكند...
بااین مبنا را میتوان نزول جبرئیل در محضر حضرت فاطمه (س) را درك كرد. امام خمینی ضمن آنكه خود را عاجز از توصیف معنوی حضرت فاطمه (ع) میداند، میگوید: "فقط اكتفا میكنم به یك روایت كه در كافی شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است كه حضرت صادق (ع) میفرماید: فاطمه (س) بعد از پدرش ۷۵ روز زنده بودند در این دنیا، و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین میآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض میكرد و مسائلی از آینده نقل میكرد. ظاهر روایت این است كه در این ۷۵ روز مراد دهای بوده است، یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم كه غیر از طبقه اول از انبیای عظام درباره كسی این طور وارد شده باشد كه در ظرف ۷۵ روز جبرئیل این رفت و آمد را داشته است و مسائلی را در آتیهای كه واقع میشده است، مسائل را ذكر كرده است و آنچه كه به ذریه او میرسیده است در آتیه، ذكر كرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است، كاتب وحی بوده است، حضرت امیر، همانطوری كه كاتب وحی رسول خدا بوده است، كاتب وحی حضرت صدیقه در این ۷۵ روز بوده است. مسأله آمدن جبرئیل برای كسی یك مسئله ساده نیست. خیال نشود كه جبرئیل برای همه كسی میآید و امكان دارد بیاید، این یك تناسب لازم است بین روح آن كسی كه جبرئیل میخواهد بیاید و مقام جبرئیل كه روح اعظم است، چه ما قائل شویم به اینكه قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، بواسطه روح اعظم خود این ولی است یا پیغمبر است. او تنزیل میدهد او را وارد میكند تا مرتبه پایین یا بگوییم كه خیر، حق تعالی او را مأمور میكند كه برو و این مسائل را بگو... حتما درباره ائمه هم من ندیدهام كه وارد شده باشد این طور كه جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است كه برای حضرت زهرا (س) است كه آنكه من دیدهام كه جبرئیل به طور مكرر در این ۷۵ روز وارد میشده است. در هر صورت من این قرائت و فضیلت را از همه فضایلی كه برای حضرت زهرا (س) ذكر كردهاند، با اینكه آنها هم فضایل بزرگی است _ این فضیلت را من بالاتر از همه میدانم كه برای غیر انبیا (علیهمالسلام) آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا (علیهمالسلام) و بعضی از اولیایی كه در رتبه آنها هست، برای كس دیگر حاصل نشده، این از مختصات حضرت صدیقه (س) است. (صحیفه نور/ ۲۰ص۴-۱۶)
ب) مقام سیاسی اجتماعی حضرت فاطمه (س)
امام در حوزه سیاست، آراء مهمی دارند. آراء سیاسی امام قبل از آنكه در حوزه سیاست مطرح شده باشد در مبانی عرفانی ایشان طرح گردیده است. امام خمینی در كتابهای عرفانی چه در تفسیر "انعمت علیهم" و چه در تفسیری كه از "كوثر" ارائه میدهند، مقام انعمت علیهم را برزخ میان وحدت و كثرت یعنی مقام "ضالین"، "مغضوب علیهم" میدانند و تعبیرشان از "حوض كوثر" تعبیری عرفانی است، حوض كه آب در آن جمع میشود در مظهر وحدت جمعی و "كوثر" اشاره به كثرت دارد.
در روایات است كه سوره كوثر به معنای خیر كثیر مصداق اتمش حضرت فاطمه (س) است. خداوند از طریق فاطمه (س) و اولاد پاك او بركات را در عالم پراكنده میكند و از قیامت تمام فضلیتها در این حوض تجسم پیدا میكنند.
به اعتقاد امام خمینی عینیت دین و سیاست، با تفسیری كه از كوثر ارائه میدهند قابل تبیین است. بنابراین فاطمه (س) مظهر اتم رابطه دین و سیاست میگردد. از این معنای بلند عرفانی كه تبیین رابطه دین و سیاست را عمق میبخشد بگذریم، برای امام خمینی فاطمه (س) مظهر دین سیاسی است.
به نظر امام اسلام حقیقی كه اسلام پابرهنگان و اسلام مبارزه فقر و غنا با اشرافیت است، در كوخ كوچك حضرت فاطمه (س) به حد اعلی درجه خود رسیده است. امام بر سادهزیستی خانه زهرا (س) تأكید زیادی میكردند و از خانمهای انقلابی میخواستند كه در دنیا خود را از تعلقات پاك كنند اما مانند زهرا (س) در عرصههای اجتماعی حضور پیدا كنند، خود را صرفا با ادعیه و زیارات مشغول نكنند.
زن مسلمان حقیقی از نظر مصرفگرایی به حداقل قناعت میكند اما از نظر نفعبخشی به جامعه حداكثر فایده را به اجتماع مسلمین میرساند. امام در توصیف خانه حضرت زهرا (س) میگویند: حضرت امیر سلام الله علیه كه خلیفه مسلمین بود، خلیفه یك مملكتی كه شاید ده مقابل مملكت ایران بود، از حجاز تا مصر، آفریقا، و یك مقدار هم از اروپا، این خلیفه الهی وقتی توی جمعیت بود مثل همه ما كه نشستهایم با هم، این هم ( اشاره به زیرانداز) زیر پایش نبود. همین بود كه یك پوست داشتند، به حسب نقل _ یك پوست داشتند كه شب خودش و حضرت فاطمه رویش میخوابیدند و روز روی همین پوست علوفه اشترش را میریخت پیغمبر هم همین شیوه را داشت، اسلام این است. (سخنرانی مورخ ۱۳/۴/۵۲) همین خانه كه تا این حد ساده بود، از نظر بركات اجتماعی اعجابآور بود. این خانه كوچك فاطمه سلامالله علیها و این افرادی كه در آن خانه تربیت شدند كه به حسب عدد، چهار، پنج نفر بودند بر حسب واقع، تمام قدرت حق تعالی را تجلی دادند، خدمتهایی كردند كه ما را و شما را و همه بشریت را به اعجاب آورده است. (۱۸/۱۲/۶۰)
زنی كه در حجرهای كوچك و محقر، انسانهایی تربیت كرد كه نورشان از بسیط خاك تا آن سوی افلاك و از عالم ملك تا آن سوی ملكوت اعلی میدرخشد (۲۵/۱/۶۱)
ما یك كوخ چهار-پنج نفری در صدر اسلام داشتیم و آن كوخ فاطمه زهرا (س) است. از این كوخها هم محقرتر بوده لكن بركات این چی است؟ این كوخنشینان در كوخ محقر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند كه دست ملكوتیها هم به آن نمیرسد و در جنبههای تربیتی آن قدر بوده است كه هرچه انسان میبیند بركات در بلاد مسلمین هست و خصوصا در مثل بلاد ماها، اینها از بركت آنهاست. (۱/۱/۶۲)
امام خمینی معتقد بودند كه ادعاهای زنان مسلمان نسبت به دستآویز به حبل فاطمه (س) به صرف ادعا صحیح نیست و گوینده آن اگر در مقام عمل به عامل به سیره فاطمه (ص) نباشد، دروغگو خوانده میشود. به نظر امام اگر زنان مسلمان شیعه ایرانی، زهد و تقوا و سادهزیستی و حق پرستی زهرا را تبعیت نكند. باید بدانند كه داخل در روز زن نشدهاند، هر كسی نپذیرفت، این در روز زن وارد نشده است و در این شرافت وارد نشده است. (۱۱/۱۲/۶۲)