احكام روابط زن و مرد نامحرم ـ 2
در شماره قبل بعضى از ابهامات و مسائل مربوط به روابط محرم و نامحرم را كه در اذهان مردم به ويژه جوانان و تحصيل كرده ها وجود داشت, در قالب پرسش و پاسخ مطرح كرديم. در اين شماره به بعضى از علل و انگيزه هاى روابط محرم و نامحرم اشاره مى كنيم و احكام هر يك را جداگانه مى آوريم .
علل و انگيزه هاى روابط نامحرمان
علل و انگيزه هاى ارتباط افراد نامحرم گوناگون است. ممكن است دختر و پسر نامحرم انگيزه هاى مشترك و يا جداگانه اى براى روابط خود داشته باشند.
اعمال و افعالى كه از انسان صادر مى شود بدون انگيزه و انديشه نيست. قداست و خباثت عملِ انسان به نيّت او بستگى دارد . نيت, سازنده هويت عمل انسان هاست . از اين رو پيامبر گرامى اسلام (ص) فرموده اند:( انما الاعمال با لنيات وانّما لكُلّ امريٌٍ مانَوى);1 بدى و خوبى عمل به نيّت بستگى دارد.)
در اين بخش, علل و انگيزه هاى روابط را به گونه مختصر اشاره مى كنيم تا فلسفه احكام آن نيز روشن شود.
يكم ـ انگيزه جنسى
برخى معتقدند ريشه اصلى روابط بين دو جنس مخالف و به اصطلاح نامحرمان, انگيزه جنسى است, ليكن طرفين براى معقول و مشروع جلوه دادن اين روابط نامشروع, سخنانى بر خلاف انگيزه اصلى بر زبان جارى مى كنند; مثل اين كه مى گويند: هدف ما فقط محبت و تحكيم پيوندهاى دوستى, استفاده متقابل فرهنگى است, يا رابطه خواهر و برادرى است.
عده اى معتقدند: بهتر است دوستِ پاك و مشاور خير خواه هر فردى, از جنس مخالف او باشد.
در ميان پسرها و دخترها اين گونه توجيهات بيشتر است, چرا كه اين رابطه ها شادمانى زيادترى را موجب خواهد شد; ولى تجربه نشان داده محور اصلى اين نوع دوستى ها, همان انگيزه جنسى است كه در قالب عشق و علاقه هاى شديد خودنمايى مى كند و حتى گاهى به ازدواج هاى نامعقول نيز منجر مى شود.
دوم ـ سود شخصى
ارتباط به انگيزه منافع مادى اشكال مختلفى دارد:
الف ـ گاهى زن براى استخدام در اداره با رئيس اداره يا مسئول كارگزينى ارتباط برقرار مى كند.
ب ـ گاهى زنى ثروت مند و يا مردى توانگر است, به همين دليل فرد نامحرم تمايل به ارتباط نشان مى دهد تا شايد روزى از ثروت او بهره مند شود و طرف مقابل هم به دلايلى اين رابطه را مغتنم مى شمارد.
ج ـ دبيرى است متخصص و طرف مقابل براى استفاده از علمش با او رابطه برقرار مى كند تا از علم او بهره گيرد. اين رابطه از سوى جنس مخالف غالباً در دوران تحصيل اتفاق مى افتد.
د ـ افراد سرشناس و متشخص طبعاً در معرض ارتباط با جنس مخالف قرار مى گيرند.
سوم ـ انگيزه ازدواج
اين نوع رابطه غالباً از سوى دختران خالصانه است, ولى از سوى پسران جوانى كه ادعاى ازدواج دارند, گاهى خالصانه نيست و بيشتر براى ارضاى غريزه جنسى است و كمتر به ازدواج منتهى مى گردد. البته گاهى نيز به پيوند مقدس زناشويى مى انجامد .
چهارم ـ قرابت و خويشاوندى
يكى از علل ارتباط ها, مسئله فاميلى و خويشاوندى است. گاهى برادر شوهر, پسر عمه, دختر خاله, پسر دايى و دختر دايى با هم معاشرت مى كنند و غالباً گمان مى كنند فاميل ها با هم محرم هستند, در حالى كه حدود شرعى در همه موارد بايد مراعات شود.
پنجم ـ علاقه مندى به افراد صاحب شهرت
گاهى انگيزه ارتباط به دليل شهرت اجتماعى طرف مقابل است; مانند علاقه مندى به ورزش كارانى كه در ميادين ورزشى مدال كسب كرده اند. دو خواهر نوشته بودند ما براى خدا دو تن از ورزش كاران را دوست داريم و مايليم از نزديك آنان را ملاقات كرده و با تلفن اين ارتباط را تداوم بخشيم. اين رابطه به هر انگيزه باشد به گناه منتهى خواهد شد.
ششم ـ رابطه معلم و شاگرد
گاهى انگيزه و ميل به ارتباط دو جنس مخالف, به دليل روابط استادى و شاگردى است كه اصل اين گونه رابطه, مقدس است و كمتر به گناه مى انجامد, لكن بايد حدود شرعى اين نوع رابطه نيز مشخص باشد .
هفتم ـ علاقه به شب نشينى ها و سرگرمى ها و گذرانيدن اوقات فراغت و ارتباط خانوادگى, باعث روابط نامحرمان مى شود و خطراتى را در پى مى آورد.
هشتم ـ رابطه مريد و مرادى
بعضى از خانم ها علاقه شديدى به معلمان اخلاق دارند تا بتوانند معنويت و عرفان خود را تكميل كنند . از اين رو به چنين افرادى كه نام پير, مرشدو يا عارف را يدك مى كشند دل مى بندند, البته اين كه هر كس به معلم اخلاق و مرشد دينى نيازمند است جاى ترديد نيست ,ليكن پيدا كردن يك انسان كامل و سرسپردن و تحت تعليم وى قرار گرفتن كارى است بس دشوار.
از يك طرف به قول شاعر عارف :
قطع اين مرحله بى رهبرى خضر مكن
ظلمات است بترس از خطر گمراهى
از جانب ديگر :
اى بسـا ابليس آدم روى هست
پس به هردستى نبايد داد دست
بسيار اتفاق افتاده كه بعضى افراد به دليل عدم آگاهى, در دام شيادان و فريب كاران افتاده, سر از صوفى گرى و درويشى در آورده اند, به جاى هدايت به ضلالت كشيده شده اند. حتى بانوان را واداشته اند كه دست مرشد قطب و شيخ طريقت را ببوسند و به زانوى او سر بگذارند و با نامحرم همانند محرم رفتار نمايند .
اين گونه ارتباطات, بسيار خطرناك و بدعت آميز است. هم اكنون امثال نويسندگان پرواز روح و ملاقات با امام زمان كم نيستند كه جامه تدليس و تزوير به تن كرده و در مسند ارشاد و اخلاق و تدريس معارف نشسته, مردم و جوانان و به خصوص بانوان را مى فريبند. در اين بازار مكاره تنها و تنها بايد به فقهاى متأله و مراجع تقليد و رساله مراجعه كرد, همان گونه كه امام زمان فرمود: (و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الى رواة احاديثنا; در حوادث و مسائل پيش آمده به محدثان و فقيهان مراجعه كنيد.)
به قول حافظ:
صوفى نهاد دام و سر حقه باز كرد
بنياد مكر با فلك حقه باز كرد
بازى چرخ بشكندش بيضه در كلاه
زيرا كه عرض شعبده با اهل راز كرد
اين مطرب از كجاست كه ساز عراق ساخت
و آهنگ بازگشت به راه حجاز كرد
اى كيك خوش فرام كه خوش مى روى به نماز
غره شو كه گريه عابد نماز كرد
فردا كه پيشگاه حقيقت شود پديد
شرمنده رهروى كه عمل بر حجاز كرد
مقدمات و ملزومات روابط
تحقق ارتباط, منوط به مقدمات و لوازمى است كه بايد احكام آن را مشخص كنيم.نگاه كردن, صحبت كردن, گردش و تفريح, خنده , ملاقات و خلوت كردن, هر كدام در اسلام حدودى دارد و مقرراتى. در اين جا بعضى از احكام و مسائل مربوط به روابط محرم و نامحرم را بيان مى كنيم.
الف ـ نگاه متقابل محرم و نامحرم
مسئله 1ـ (اگر خانم مسلمان كاملاً حجاب داشته باشد, نگاه كردن به وجه و كفين او [صورت و دست ها ] با شرايط ذيل اشكال ندارد: 1ـ وجه و كفين زينت نشده باشد; 2ـ نگاه به قصد لذت 2و ريبه نباشد.)3
ولى مرحوم گلپايگانى مى فرمايند: (بنابر احتياط واحب جايز نيست حتى به وجه و كفين نامحرم نگاه كرد, چه زينت داشته باشد چه نداشته باشد.)4 در نتيجه مردان نمى توانند به صورت و دست زنانى كه حجاب كامل ندارند, نگاه كنند, اما از نظر امام ,نگاه به وجه كفين با دو شرط فوق مانعى ندارد .
مسئله 2ـ (نگاه كردن به دست خانم نامحرمى كه انگشترى يا النگو در دست دارد و يا ناخن هاى خود را بلند كرده و يا لاك زده و يا به هر صورت زينت داده, [به نظر اكثر مراجع]حرام است, خواه نامحرم از بستگان نزديك باشد و يا غريبه باشد.)5
مسئله 3 ـ (نامحرم به هر منظورى كه زينت كرده باشد نگاه كردن به او جايز نيست, حتى اگر براى سپرو يا امتحان انگشتر و يا النگو يا گردن بند و… باشد.)6
مسئله 4 ـ (نگاه كردن به كف پا, روى پا, پاشنه پا و ساق پاى خانم ها بدون قصد ريبه و لذت نيز حرام است و غير از وجه و كفين, مرد نمى تواند به هيچ عضوى از بدن زن نگاه كند.)7
مسئله 5 ـ (اگر مردى بترسد در صورتى كه به نامحرم نگاه كند به گناه مى افتد, نبايد به او نگاه كند.)8
مسئله 6 ـ (نگاه كردن به نامحرم به قصد لذت و شهوت رانى حرام است, اگر چه به وجه و كفين و يا به حجم بدن او باشد.)9
به طور كلى (نگاه كردن به هر چيزى يا هر كسى به قصد لذت و يا خوف به فساد افتادن, حرام است (به استثناى همسر) اگر چه نگاه به محرم باشد, خواه نگاه به زن باشد يا به مرد, به حيوان باشد يا جماد, به عكس باشد يا فيلم, به مجسمه باشد يا هر چيز ديگر. حتى نگاه كردن به بدن خود در آينه و يا هر جاى ديگر به قصد شهوت رانى حرام است.)10
مسئله 7 ـ (دكتر محرم نيست, لذا در غير مقام اضطرار, نمى تواند به بدن زن نامحرم نگاه كند.)11
مسئله 8 ـ اگر دكترى در مقام اضطرار مجبور شد به عضوى از بدن نامحرم نگاه كند [و يا لمس نمايند] . بايد به همان مقدار لازم اكتفا كند و نمى تواند بيش از آن عضو را ببيند و اگر مى تواند بايد از روى لباس معاينه كند و زن حق ندارد لباس خود را بيرون بياورد مگر به مقدار ضرورت, آن هم فقط براى معاينه.)12
مسئله 9 ـ (مردان نمى توانند به نامحرم آمپول تزريق نمايند, زيرا اين عمل مستلزم نگاه كردن به بدن زن خواهد بود, ولى اگر مقام اضطرار باشد و محرمى براى تزريق نباشد, اشكالى ندارد.)13
مسئله 10 ـ (اگر كسى به قصد اين كه چشمش به نامحرم غير محجبه بيفتد به جايى برود, حرام است). 14 (زنان اهل سنت حكم زنان مسلمان [و شيعه] را دارند, اما نگاه كردن به زنان نامحرم غير مسلمان (چه اهل كتاب و چه كفار) [در صورتى كه بدون قصد ريبه باشد] اشكال ندارد .)15
مسئله 11 ـ (زن ها مى توانند به عكس مردان نگاه كنند مشروط به آن كه به قصد لذت و ريبه نباشد, خواه مرد را بشناسند يا نشناسند, خواه مردم محرم باشد يا نامحرم; در نتيجه ديدن عكس ورزش كاران يا شهدا براى خانم ها, تا زمانى كه مفسده اى بر آن مترتب نباشد, اشكال ندارد.)16
ب ـ نگاه به فيلم
مسئله 1 ـ (فيلمى كه به طور مستقيم پخش مى شود حكم انسان زنده را دارد17و اگر به طور غير مستقيم پخش مى شود حكم عكس را دارد) 18 . آيات عظام: اراكى, فاضل و گلپايگانى مى گويند: (فيلم اعم از مستقيم يا غير مستقيم, حكم عكس را دارد.)19
مسئله 2 ـ (نگاه كردن خانم ها به فيلم هاى ورزشى كه از تلويزيون پخش مى شود در حالى كه مردان پوشش كافى ندارند, در صورتى كه خوف به مفسده افتادن نباشد و با قصد لذت هم نباشد, اشكالى ندارد.)20
اگر دختر و پسر جوانى يا زن و مردى به گونه جدى بخواهند با هم ازدواج كنند مى توانند به مواضع زينت و سر و صورت و مو و گلوگاه هاى يك ديگر نگاه كنند.
ج ـ صحبت كردن با نامحرم
مسئله 1ـ (مردها مى توانند با [زن] نامحرم با شرايط ذيل صحبت نمايند: 1ـ به قصد لذت و ريبه نباشد ;2ـ به گناه آلوده نشوند.)21
مسئله 2 ـ (خانم ها نيز مى توانند با [مرد] نامحرم صحبت كنند مشروط به آن كه: 1ـ به قصد ريبه و لذت نباشد; 2ـ صداى خود را ترقيق و نازك و تلطيف نكنند.)22
اصولاً از نظر مراجع, (صحبت كردن با نامحرم در غير ضرورت مكروه است, خصوصاً اگر مخاطب جوان باشد.)23
مسئله 3 ـ (اگر مردى بداند چنان چه با نامحرمى صحبت كند به گناه خواهد افتاد, نبايد با او صحبت كند, خواه زن به گونه اى صحبت كند كه مرد را به گناه بيندازد يا درباره مطلبى صحبت كند كه مرد به گناه بيفتد.)24
مسئله 4 ـ (اگر مردى بداند چنان چه با نامحرمى صحبت نمايد به گناهى غير از مسائل شهواتى آلوده مى شود, جايز نيست با آن زن صحبت كند [مثل اين كه مجبور مى شود دروغ بگويد يا غيبت كند و يا به كسى تهمت بزند, خواه زن مرد را به گناه وادار كند يا زن مرد را].)25
مردى كه به رفت و آمد با نامحرم بيشتر از محارم خود گرايش دارد, يا كسى كه مطلبى را مى تواند از مردى بپرسيد اما مخصوصاً از زن مى پرسد, يا صحبت كردن با نامحرم را طولانى مى كند, رفتن به تفريح و مسافرت با نامحرم برايش جذاب تر است, در ميهمانى ها و مجالس دوست دارد با افراد نامحرم بيشتر گفت و گو كند و…,همه اين ها نشانه هاى شروع يك رابطه آلوده و غير شرعى است كه بايد از آن جداً اجتناب كرد .
(قرآن خواندن خانم ها در مقابل نامحرم, اگر چه با صوت باشد, اشكال ندارد مشروط بر اين كه باعث تحريك و مفسده نباشد.)26 ولى مرحوم گلپايگانى توصيه مى كنند كه با صدا نخوانند.
پى نوشت ها:
1ـ ميزان الحكمه, ج 10, ص 277.
2ـ منظور از لذت, لذت جنسى است كه حرام مى باشد و منظور از ريبه, خوف افتادن در گناه است.
3ـ سيد مسعود معصومى, احكام روابط زن و مرد, ص عروة الوثقى, مسئله 31; تحرير الوسيله ج 2, كتاب النكاح, مسئله 18 توضيح المسائل, 2433.
4ـ عروة الوثقى, نكاح, مسئله 31; ارشادالمسائل, سؤال 456.
5ـ سيد مسعود معصومى, احكام روابط زن و مرد, ص 32.
6ـ همان, ص 35.
7ـ همان, ص 35.
8ـ همان, ص 35; تحرير الوسيله, كتاب النكاح, مسئله 18.
9ـ امام, گلپايگانى, اراكى: عروة الوثقى, نكاح, مسئله 31; سيد مسعود معصومى, همان, ص 35.
10ـ سيد مسعود معصومى, همان, ص 41.
11ـ امام, گلپايگانى, اراكى: سيد مسعود معصومى, همان, ص 36.
12ـ سيد مسعود معصومى, همان, ص 37.
13ـ همان.
14ـ همان, ص 38.
15ـ همان, ص 41.
16ـ همان, ص 57.
17ـ يعنى مردان نمى توانند غير از وجه و كفين زنان نامحرم را ببينند و هم چنين خانم ها نمى توانند به بدن مردان كه در فيلم هاى ورزشى يا غير آن به طور مستقيم پخش مى شود, نگاه كنند; سيد مسعود معصومى, همان, ص 75.
18ـ سيد مسعود معصومى, همان, ص 76.
19ـ همان .
20ـ همان.
21ـ همان, ص 137.
22ـ همان, ص 142.
32ـ همان, ص 137.
42ـ همان, ص 138.
52ـ همان, ص 139.
62ـ احكام بانوان, ص 24.