احكام روابط زن و مرد نامحرم
حيات اجتماعى, عرصه تلاش, رشد و انحطاط انسان ها است. افراد بشر به دلايل زيادى نمى توانند انفرادى زندگى كرده و عزلت و گوشه گيرى اختيار كنند.1 مضافاً اين كه براى تأمين حوايج فردى و اجتماعى و به فعليت رساندن استعدادها و رشد عقلى و علمى ناگزيرند اجتماعى زندگى كنند. بنابراين, وجود روابط ميان انسان ها از لوازم لاينفك حيات جمعى است. اما آن چه در اين روابط مورد سؤال است, چگونگى و حدود ارتباط بين زن و مرد و پسر و دختر است.
در گذشته هاى نه چندان دور به دليل آموزه هاى دينى, سنت هاى ملى و اجتماعى, حريم و حرمتى بين دو جنس مخالف برقرار بود, حتى پادشاهان براى زنان خود حرم سراهايى داشتند; از اين رو روابط بين زن و مرد مشكل اجتماعى محسوب نمى شد; چنان چه فقدان حريم و محدوديت و آزادى روابط زن و مرد در ميان كشورهاى غربى و هواداران آن ها نيز از مشكلات اين جوامع محسوب نمى شود;2 اما امروزه در ميان كشورهاى اسلامى و برخى از اقوام دينى, به ويژه كشور اسلامى ايران, بر اثر كثرت جمعيت و تكثر نيازمندى هاى اجتماعى, اقتصادى, سياسى و فرهنگى كه موجب شده حضور زنان همگام با مردان در صحنه هاى مختلف جامعه فزونى يابد, موضوع روابط بين زن و مرد به يكى از مشكلات مهم اجتماعى تبديل شده است. با عنايت به اين كه اسلام جامع ترين و كامل ترين اديان الهى است و براى همه چيز دستور و قانون دارد, به طور قطع حدود اين روابط را نيز روشن و شفاف بيان كرده تا مسلمانان واقعى در اين گونه مسائل, موازين شرعى را رعايت كنند و از حريم ها و حرمت ها تجاوز نكنند.
روابط در چارچوب قانون
به طور كلى اسلام مى گويد: روابط زن و مرد در محدوده قانون و براساس ضرورت ها, اشكال ندارد. حضرت فاطمه زهرا(س) كه خود اسلام مجسم بود, با سلمان, ابوذر و ساير اصحاب پيامبر سخن مى گفت. هم او پس از رحلت رسول اكرم(ص) براى دفاع از خلافت امام على(ع) به همراه حسن و حسين, به خانه مهاجران و انصار مى رفت و با آنان به احتجاج مى پرداخت. خطبه غراى حضرت فاطمه زهرا در مسجدالنبى و گفت وگوى مكرر وى با ابوبكر و عمر, همه شاهد بر جواز گفت وگو است.
درباره روابط زن و مرد و حد و حدود و موارد آن سؤالات زيادى در اذهان مردم به ويژه قشر جوان و تحصيل كرده وجود دارد كه ما سعى مى كنيم در قالب پرسش و پاسخ, به اين سؤالات جواب دهيم.
1. آيا پسر و دختر مى توانند با يك ديگر گفت وگوى تلفنى و يا حضورى داشته باشند؟
پاسخ: اگر به هم اطمينان كامل دارند كه اين مكالمه ها به محبت و عشق منتهى نمى شود و به لذت هاى جنسى نمى انجامد و از محدوده ضرورت هاى عقلى و شرعى تجاوز نمى كند, اشكالى ندارد; به عبارت ديگر اگر هدف از اين گفت وگوها مثلاً حل مسائل درسى و يا ازدواج در آينده باشد, از نظر دينى اشكالى ندارد; ليكن اگر احتمال قوى بدهند كه تداوم اين مكالمه ها باعث افتادن هردو يا يكى از آن دو در دام محبت است, به عنوان مقدمه حرام جايز نمى باشد.
مشاوره درباره مسائل خانوادگى, پرسش از مسائل دينى, مشورت در امور درسى از جمله انتخاب رشته و حتى امر به معروف و نهى از منكر, همه اين موارد در صورتى كه به حد ضرورت اكتفا شود و باعث دل بستگى نگردد, مشكل شرعى نخواهد داشت. گرچه غالب گفت وگوها به علاقه شديد دو جنس مخالف و يا يك طرف منتهى شده است; از اين رو لازم است حتماً جانب احتياط در اين گونه مسائل رعايت شود.
2. آيا نشستن دو جنس مخالف در تاكسى يا اتوبوس و يا هواپيما در كنار هم جائز است؟
پاسخ: اگر بدن آن ها به يك ديگر مماس نشود بلكه چيزى بينشان فاصله ايجاد كند و از طرفى خوف فتنه و افتادن به حرام هم نباشد, مانعى ندارد. چنان چه سوار كردن يا سوار شدن نامحرم و گفت وگوهاى ضرورى بين آنان نيز حرمتى ندارد.
3. زن و مرد نامحرمى كارمند اداره و يا مؤسسه اى هستند و بنا به اقتضاى كار بايد در آن جا رفت وآمد كنند و حتى با هم صحبت كنند, اين مسئله چه صورت دارد؟
پاسخ: از نظر مراجع اگر اطمينان به يك ديگر داشته باشند كه به حرام نمى افتند, اشكالى ندارد, زيرا مؤسسه يا اداره از نوع خلوت اجنبيه نيست, به دليل اين كه در اين گونه مكان ها معمولاً افراد مختلف رفت و آمد مى كنند.
روابط نامحرمان بايد در كادر موازين دينى باشد, به دليل اين كه همه مى دانيم جاذبه جنسى, بسيار قوى و نيرومند است و دو جنس مخالف را هم چون آهن و آهن ربا به هم مى كشاند و جذب مى كند. مرد و زن همواره به حكم ميل طبيعى مايلند با يك ديگر معاشرت و گفت وگو كنند, اما عقل سليم و آيين اسلام, روابط نامحرمان را به طور مطلق مجاز ندانسته تا نسل جوان از آسيب هاى آن مصون بمانند, چرا كه معاشرت هاى نامعقول در بسيارى از موارد به روابط نامشروع منجر شده و اساس خانواده ها را متزلزل مى كند و ممكن است به اختلافات دامنه دار و حتى جدايى والدين كشيده شود. امام على(ع) مى فرمايد: (واكفُف عليهِنّ من ابصارِهِنّ بِحجابِك ايّاهُنَّ, فَأنَّ شِدَّةَ الحجاب اَبقى عَلَيهِنَّ;3 زن ها را در پرده حجاب و عفاف قرار بده تا نامحرمان به آنان نگاه نكنند, زيرا شدت حجاب, عامل سلامت و حفاظت آن ها است). چه بسا ممكن است بيرون رفتن بانوان از خانه باعث شود تا افراد ناصالح به درون خانه راه پيدا كنند و موجبات ارتباط با آنان فراهم شود. البته اين سخن به اين معنا نيست كه زنان در خانه زندانى شوند و حق بيرون رفتن و حضور در اجتماع را نداشته باشند, هدف و نكته اصلى, رعايت حجاب, حفظ حرمت و حريم زنان است تا مردان ناپاك را از رسيدن به مقاصد ضد اخلاقى و فاسدشان ناكام كند.
نمونه هاى عينى فراوانى وجود دارد كه به دليل رعايت نشدن موازين و حدود اسلامى در روابط زن و مرد, بنيان خانواده ها از هم گسسته و منجر به طلاق و جدايى شده است. به چند نمونه توجه كنيد:
ـ شخصى با آوردن رفيق مجرد خود به خانه اش, موجب شد تا آن فرد در غياب وى, با همسر جوانش ارتباط نامشروع برقرار كند كه زندگى اين زن و مرد با وجود داشتن دو فرزند به طلاق انجاميد.
ـ بر اثر عدم رعايت حجاب, برادرى عاشق زن برادر خود شد و پس از كشف روابط نامشروع, كار به طلاق كشيده شد و برادر خائن با زن برادرش ازدواج كرد.
همه اين موارد و نمونه هاى فراوان ديگر به دليل رعايت نكردن حد و حدود روابط و خارج شدن از موازين اخلاقى و شرعى و اسلامى است. در اين ميان زنان بايد بيش از مردان مراقب خود باشند, زيرا آنان به دليل هوس بازى, ساده لوحى, عواطف شديد و يا كمبود محبت به سرعت فريب مى خورند و حتى مردان بوالهوس را نيز فريب مى دهند. قرآن كريم از زبان عزيز مصر مى فرمايد: (اِنّ كيدكُنَّ عظيم;4 مكر شما زنان, مكرى بزرگ است). تجربه نشان داده است كه زياده روى در معاشرت با زنان, قلب را مى ميراند و انسان را به گناه مى اندازد.
پى نوشت ها:
1ـ لارهبانية فى الاسلام.
2ـ هرچند عواقب شوم آزاديِ روابط در جوامع مذكور نمايان است و مكرراً در روزنامه ها, مجلات و راديو و تلويزيون آنان آسيب هاى حاصله گوشزد مى شود, اما به دليل شرايط اجتماعى و فرهنگى پذيرفته شده از سوى آنان, نمى توانند اين آزادى را محدود كنند.
3ـ نهج البلاغه, نامه31.
4 ـ يوسف(12) آيه 28.