پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

چكيده اين پژوهش در پي آن بود كه با شيوه تحليلي-توصيفي و با مراجعه به منابع و اسناد علمي و به روش كتابخانه اي، معيارها و ملاكات فعل اخلاقي را در مكاتب اخلاقي مهم غرب استخراج كرده و سپس آن ها را با معيارهاي فعل اخلاقي در مكتب اخلاقي اسلام مقايسه كند تا به نتيجه اي درست منتهي شود.براي رسيدن به معيار درست فعل اخلاقي لازم است كه به درك صحيحي از مفاهيم اخلاقي براي حقيقت انساني دست يافته باشيم، اما بعد از كنكاش هاي فراوان در نظريه هاي اخلاقي غرب به ناتواني آن ها در اين مسائل و در ارائه ي ملاك هاي ثابت براي فعل اخلاقي و ارزيابي اعمال اخلاقي رسيديم.در اين مقايسه اصول اخلاقي اسلام از يك منبع فرا انساني ناشي مي شد و داراي ثبات و ابديت بودند ولي بسياري از مكاتب اخلاقي غربي به عقل انساني و تجربه هاي اجتماعي و فرهنگي تكيه كرده اند، اخلاق اسلامي به طور دقيق فضايل و رذايل انساني را مشخص كرده و مسير روشن و معيني را براي تقويت فضايل ارائه كرده است ولي اخلاق غربي از تعاريف و معيارهايي با وضوح كمتري برخوردار بوده، اخلاق اسلامي چون به دنبال وصول به تقرب الهي است، اين هدف والا مي تواند فرد را در جستجوي راست كرداري و فضيلت ياري دهد، ولي اخلاق غربي به دليل داشتن اهداف متنوع، به تعارض و تضاد بين اين اهداف برخورد ميكند كه اغلب راه حل درستي هم براي حل تعارض ندارد. از آن جايي كه اصول اخلاقي در اسلام ثابت و بدون تغييرند بنابراين مي توان بر آن تكيه كرد ولي در مكاتب غربي اصول اخلاقي بر اساس تعلقات انساني متغير است كه اين تغيير پذيري مي تواند باعث عدم ثبات آن ها شود.