پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

در بين آموزه‌هاي اسلامي موضوع مهدويت وآموزه‌هاي مهدويت از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. زيرا آموزه‌هاي مهدويت قابليت و توانايي هدايت جامعه به سمت كمال و هدايت و نجات از انحراف وسقوط را دارد.ولي دشمنان سعي مي‌كنند با طرح شبهات متعدد بر اين قابليت وتوانايي خدشه وارد كنند.از آن‌جا كه اثبات حقانيت يك انديشه در گرو دفاع منطقي از آموزه‌هاي آن و دفع شبهات و اشكالات مطرح شده مي‌باشد، خصوصاً در دنياي معاصر كه شاهد عقل‌گرايي افراطي بوده و آموزه‌هايي از دين را قابل پذيرش مي‌دانند كه با ابزار عقل بشري قابل فهم باشد، تبيين عقلاني تعاليم وحياني امري ضروري و گريزناپذير است. از اين‌روي، در اين پايان‌ نامه با هدف اثبات امكان تمدن ساز بودن انديشه هاي مهدوي و اثبات اين امكان در زمان پيامبر با بهره گيري از منابع كتابخانه‌اي و به روش توصيفي- تحليلي به بررسي اين موضوع پرداخته شده است. بررسي‌هاي انجام شده گوياي اين مطلب بوده است كه توحيد ، ايمان، علم، عدالت، خردورزي، ولايت و خانواده از جمله معيارهاي پيدايش ، شكوفايي و اعتلاي تمدن اسلاميست كه در زمان پيامبر  توانستند جامعه زمان پيامبر را به سمت جامعه تمدني و تشكيل تمدن نبوي برسانند. و اين‌كه منتظران واقعي كه نقش اساسي در تشكيل جامعه متدن اسلامي را دارند داراي ويژگي هايي هستند كه ناشي از اثرات تربيتي ، اجتماعي ، سياسي مفهوم انتظار است ومنتظران با اين ويژگي‌ها مي‌توانند در زمره منتظران واقعي و از سازندگان جامعه تمدني قرار بگيرند. و اين‌كه آموزه‌هاي مهدويت ظرفيت‌هاي اجتماعي و فرهنگي و سياسي واقتصادي لازم را براي ايجاد جامعه تمدني از جمله ايجاد حس اميد ، روحيه همكاري، ايجاد وحدت و همگرايي، تحقق عدالت اجتماعي، پيشگيري از گسترش فساد، استحكام بنيان خانواده، بهبود روابط اجتماعي و... داراست جامعه منتظر واجداين ظرفتي‌ها است و در اثر اين مؤلفه ها جامعه مهدوي در منظومه تفكر مهدوي جامعه متمدن اسلامي متفاوت از تمدن غرب دست يافتي است