بر رسي وتحليل آثار فقهي ارتكازات عرفي
مطالعه وبررسي تراث ا رزشمندفقه اماميه حاكي ازآن است كه فقهادراستنباطاحكام شرعي همواره به اصول وضوابطي پايبندبوده اند. يكي ازاين اصول توجه وعنايت به ارتكازات عرفي دراستنباط احكام فقهي است. اينكه دركتابهاي فقهي بارها«ارتكازعرفي»مورداستنادقرارگرفته است نشانگرآن است كه اين مهم به عنوان يك اصل پذيرفته شده نزدفقهااست كه بايدباتوجه به ارتكازات عرفي،فهم واستنباط احكام فقهي راانجام دهند. البته چون بحث عرف تحت يك عنوان بحث مستقل مورد بحث قرار نگرفته است در برخي موارد خلط هايي صورت گرفته است. مثلا برخي چنين تصور مي كنند كه منظور همان عرف و سيره و بناي عقلا است. اين در حالي است كه اين موارد با يكديگر متفاوت هستند. ارتكازات عرفي نقش هاي مهمي در استنباط احكام فقهي دارد. بنابراين بايد ضمن تبيين تفاوت هايي اين نهادهاي مشابه، كاربردهاي عرف در فقه نيز مشخص و معلوم گردد. اين پژوهش با هدف تحليل آثار فقهي ارتكازات عرفي انجام پذيرفته است. پرسش اصلي پژوهش اين است كه «ارتكازاتعرفي»چهآثاريدرفقهدارد؟ براي پاسخ به اين پرسش كتب و متون فقهي فقهاي اماميه مورد بازخواني و بررسي بايد قرار گيرد. يافته پژوهش آن است كه ارتكازعبارت است ازرسوخ برخي مفاهيم درذهن عرفاست كه گاهي براساس آن سيره عملي پديدمي آيدوگاهي به دليل اينكه مفهومي نظري است براساسآ ن،سيره عملي برقرارنميشود. ارتكازات عرفي هم در فقه عبادات و هم در فقه معاملات ايفاي نقش مي نمايد. روش اين پژوهش توصيفي – تحليلي است.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مرکز تربیت مدرس صدیقه کبری «علیها السلام»